English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immortally U تا جاودان همیشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self perpetuation U جاودان
ever living U جاودانی جاودان
perpetuation U جاودان سازی
semipermanent U نیمه جاودان
evergreen U همیشه سبز همیشه بهار
evergreens U همیشه سبز همیشه بهار
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
incessantly U همیشه
year in year out U همیشه
for ever and aday U همیشه
evermore U همیشه
frequenter U همیشه رو
alway U همیشه
everywhen U همیشه
for evermore U همیشه
at all times U همیشه
ay U همیشه
ayŠaye U همیشه
eer U همیشه
sempre U همیشه
at all hours <adv.> U همیشه
anytime <adv.> U همیشه
any time <adv.> U همیشه
at any time <adv.> U همیشه
ever U همیشه
always U همیشه
ever- U همیشه
for good U برای همیشه
once and for all <idiom> U برای همیشه
on tap <adj.> U همیشه در دسترس
sempiternity U برای همیشه
perpetuity U برای همیشه
insenescible U همیشه جوان
aeon U برای همیشه
forever and a day <idiom> U برای همیشه
foreverness U برای همیشه
ad infinitum U برای همیشه
forever U برای همیشه
sinedie U برای همیشه
infinite time U برای همیشه
immortality U برای همیشه
eternality U برای همیشه
eternity U برای همیشه
love lies bleeding U گل همیشه بهار
dead load U همیشه بار
marigolds U گل همیشه بهار
residents U که همیشه درکامپیوتراست
resident U که همیشه درکامپیوتراست
permafrost U همیشه یخبسته
tipples U همیشه نوشیدن
stillest U راکد همیشه
stills U راکد همیشه
marigold U گل همیشه بهار
evermore U برای همیشه
tippled U همیشه نوشیدن
forever U برای همیشه
still U راکد همیشه
stiller U راکد همیشه
adinfinitum U برای همیشه
tippling U همیشه نوشیدن
calendula U گل همیشه بهار
ay U برای همیشه
as usual U مانند همیشه
as ever U مانند همیشه
amaranth U همیشه بهار
tipple U همیشه نوشیدن
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
for keeps <idiom> U تا ابد ،برای همیشه
I always stick to my word. U من همیشه سر حرفم می ایستم
positive definite matrix U ماتریس همیشه مثبت
i always photograph badly U عکس من همیشه بد در می اید
evergreen trees U درختان همیشه سبز
chucker U پرتابگر همیشه خطازن
i have got him on my brain U همیشه به اوفکر میکنم
japanese andromeda U بوته همیشه سبزاسیایی
I always fulfil my promises . U من همیشه به قولم عمل می کنم
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
never to be at a loss for an answer U همیشه حاضر جواب بودن
Sara always wanted a puppy. U سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
to pledge one's troth U قول همیشه وفادار را دادن
abjuring U برای همیشه ترک گفتن
abjures U برای همیشه ترک گفتن
nervous Nelly U آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person U آدم همیشه نگران و دلواپس
abjured U برای همیشه ترک گفتن
jitterbug U آدم همیشه نگران و دلواپس
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
He always gives in to his wife. U همیشه تسلیم زنش است
she always had her way U همیشه موافق میل اوعمل می شد
cast the first stone <idiom> U همیشه آماده جنگیدن است
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
perennially U بطور ماندگاریا دائمی همیشه
non scrollable U که همیشه نمایش داده میشود.
go steady <idiom> U همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U همیشه در صدف گوهر نباشد .
to get straight A's U همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
as ... as ever <adv.> U آنطور ... مثل همیشه [سابق]
abjure U برای همیشه ترک گفتن
couch potato U کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
A bad workman always blames his tools. <proverb> U کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
I am always ready to help my friends. U همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
He has always lived there. U او همیشه آنجا زندگی کرده است.
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
She is always making trouble for her friends. U همیشه برای دوستانش درد سر بوده
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . U همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
eager beaver <idiom> U شخص همیشه داوطلب کار اضافه
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
A constant guest is never welcome . <proverb> U به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
on tap <adj.> U همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
he is always a little peculiar U او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
permanently U انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
to always find something to gripe about U همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
He's always moaning that we use too much electricity. U او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
douglas fir U یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
clearance fit U اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people. U کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
hottest U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
resident U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address U مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. U مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back. U بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
straight "A " student U دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
Better late than never. <proverb> U آهسته برو همیشه برو.
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
command.com U در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com