Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
How far is the bus stop ?
U
تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bus stop
U
ایستگاه اتوبوس
bus terminal
U
ایستگاه اتوبوس
bus stops
U
ایستگاه اتوبوس
bus bay
U
ایستگاه اتوبوس
Where is the bus stop?
U
ایستگاه اتوبوس کجاست؟
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
stations
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
omnibus
U
اتوبوس
busses
U
اتوبوس
buses
U
اتوبوس
bussing
U
اتوبوس
omnibuses
U
اتوبوس
a bus
U
اتوبوس
bussed
U
اتوبوس
busing
U
اتوبوس
bused
U
اتوبوس
Bus line number 8.
U
اتوبوس خط ۸.
bus
U
اتوبوس
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
carfare
U
کرایه اتوبوس
bus driver
U
راننده اتوبوس
trolley buses
U
اتوبوس برقی
I drove the bus.
U
من اتوبوس را راندم.
queue
U
صف اتوبوس و غیره
queued
U
صف اتوبوس و غیره
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
queues
U
صف اتوبوس و غیره
I went by bus.
U
من با اتوبوس رفتم.
minibuses
U
اتوبوس کوچک
to ride on the bus
U
با اتوبوس رفتن
to go by bus
U
با اتوبوس رفتن
body
U
اطاق اتوبوس
Airbus
U
اتوبوس هوایی
trolleybus
U
اتوبوس برقی
trolley car
U
اتوبوس برقی
bodies
U
اطاق اتوبوس
trolley bus
U
اتوبوس برقی
space time
U
اتوبوس فضایی
Airbuses
U
اتوبوس هوایی
to stop the bus
U
جلوی اتوبوس را گرفتن
You can take the bus.
U
شا میتوانید با اتوبوس بروید.
communication cord
U
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
double-decker bus
[DDB]
U
اتوبوس دوطبقه
[حمل و نقل]
double decker
U
اتوبوس دوطبقه
[حمل و نقل]
When does the train
[bus]
to ... depart?
U
قطار
[اتوبوس]
به ... کی حرکت می کند؟
The bus to ... stops here.
U
اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
to run for the bus
U
برای گرفتن اتوبوس دویدن
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
U
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Is there a bus to the airport?
U
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Do I have to change busses?
U
آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
Do not lean out!
U
به پنجره تکیه ندهید!
[در اتوبوس یا مترو]
When is the bus to Pimlico?
U
چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
To pick up a passenger.
U
مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
We got into the wrong bus .
U
سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
Is there a bus into town?
U
آیا اتوبوس برای شهر هست؟
I missed the connection.
U
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
The driver coaxed his bus through the snow.
U
راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
to ride on the bus
U
سوار اتوبوس شدن
[برای رفتن به جایی]
To alight from a bus(tarin,car).
U
پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
Take this luggage to the bus, please.
لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
transportation in kind
U
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
site
U
ایستگاه
stationed
U
ایستگاه
stations
U
ایستگاه
station
U
ایستگاه
sited
U
ایستگاه
stand
U
ایستگاه
sites
U
ایستگاه
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
substation
U
خرده ایستگاه
reading station
U
ایستگاه خواندن
relay station
U
ایستگاه رله
relay station
U
ایستگاه واسطه
remote station
U
ایستگاه دوردست
slave station
U
ایستگاه فرعی
space platform
U
ایستگاه فضایی
station house
U
ایستگاه کلانتری
substation
U
ایستگاه فرعی
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
REQUEST STOP
U
ایستگاه درخواستی
tracking stations
U
ایستگاه ردیابی
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
railway station
U
ایستگاه قطار
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
exposure station
U
ایستگاه هوایی
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
terminus
U
ایستگاه نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
power stations
U
ایستگاه مولدنیرو
weather station
U
ایستگاه هواشناسی
weather stations
U
ایستگاه هواشناسی
cabstand
U
ایستگاه درشکه
known datum point
U
ایستگاه معلوم
loading station
U
ایستگاه بارگیری
forward station
U
ایستگاه جلو
master station
U
ایستگاه اصلی
climatological station
U
ایستگاه هواشناسی
ground position
U
ایستگاه زمینی
police station
U
ایستگاه پلیس
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
control station
U
ایستگاه کنترل
control cubicle
U
ایستگاه فرمان
workstation
U
ایستگاه کاری
workstations
U
ایستگاه کاری
stand
U
بساط ایستگاه
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
client
U
ایستگاه پردازشگر
coast station
U
ایستگاه ساحلی
police stations
U
ایستگاه پلیس
station master
U
رئیس ایستگاه
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
wayside
U
ایستگاه فرعی
base end station
U
ایستگاه عقب
space station
U
ایستگاه فضایی
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
air way station
U
ایستگاه کنترل
space stations
U
ایستگاه فضایی
stationmasters
U
رئیس ایستگاه
stop
U
ایستگاه نقطه
stationmaster
U
رئیس ایستگاه
stopped
U
ایستگاه نقطه
stopping
U
ایستگاه نقطه
orienting station
U
ایستگاه توجیه
stops
U
ایستگاه نقطه
clients
U
ایستگاه پردازشگر
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
master station
U
شاه ایستگاه
courier transfer station
U
ایستگاه تعویض پیک
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
How many stops are there to ... ?
چند ایستگاه تا ... هست؟
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
fire stations
U
ایستگاه اتش نشانی
alert station
U
ایستگاه اماده باش
cleaning station
U
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
weather station
U
ایستگاه هوا شناسی
base line end station
U
ایستگاه انتهایی خط مبنا
weather stations
U
ایستگاه هوا شناسی
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
fire station
U
ایستگاه اتش نشانی
alert station
U
ایستگاه اعلام خطر
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
station house
U
ایستگاه راه اهن
stopping
U
متوقف کردن ایستگاه
net control
U
ایستگاه کنترل شبکه
meteorological datum plane
U
ایستگاه مبنای هواسنجی
stops
U
متوقف کردن ایستگاه
stopped
U
متوقف کردن ایستگاه
remote station
U
ایستگاه راه دور
stop
U
متوقف کردن ایستگاه
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
railway station
U
ایستگاه راه اهن
rain gauge station
U
ایستگاه باران سنجی
rawinsonde
U
ایستگاه راوین سوند
pumping station
U
ایستگاه تلمبه زنی
professional workstation
U
ایستگاه کار حرفهای
pr etrol filling station
U
ایستگاه پمپ بنزین
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
firehouse
U
ایستگاه اتش نشانی
remote station
U
ایستگاه دور دست
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
trig point
U
ایستگاه مثلث بندی
track
[American E]
U
سکوی ایستگاه راه آهن
platform
U
سکوی ایستگاه راه آهن
relays
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relays
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
service station
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
service stations
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
station bar
U
رستوران ایستگاه راه آهن
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
high frequency radio station
U
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
central railway station
U
ایستگاه مرکزی راه اهن
We rushed ( hurried ) back to the train station.
U
با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com