Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
so far as
U
تا ان اندازه که انچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whatever
U
انچه
that which
U
انچه
whatever
U
هر انچه
as far as i can see
U
انچه من می فهمم
what
U
هرچه انچه
as far as in me lies
U
انچه از من بر می اید
oive such as you have
U
انچه که داریدبدهید
for a iknow
U
انچه من می دانم
as for as i know
U
انچه من میدانم
for aught i know
U
انچه من میدانم
i lent him what money i had
U
انچه پول ...
the needful
U
انچه باید کرد
purview of a book
U
انچه کتابی فرامیگیرد
ties of friendship
U
انچه دوستی اقتضامیکند
makefast
U
انچه قایق را به ان میبندند
he did his level best
U
انچه از دستش برامدکرد
pitcherful
U
انچه دریک سبوجابگیرد
more than needs
U
بیش از انچه بایسته
penful
U
انچه در یک قلم جا گیرد
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
out of sight out of mind
U
از دل برود هر انچه از دیده برفت
layered
U
انچه مربوط به لایه ها باشد
it purports that
U
انچه از این فهمیده میشوداین که .....
so far as i can guess
U
انچه من میتوانم حدس بزنم
cartful
U
انچه دریک گاری جا بگیرد
capful
U
انچه دریک کلاه جابگیرد
i did all in my power
U
انچه در توانم بود کردم
my recollectio of it is
U
انچه من بیادمی اورم اینست
my sentiment toward him
U
انچه من راجع باواحساس میکنم
do the necessary
U
انچه باید کرد بکنید
the requirements of the law
U
انچه درقانون قید شده
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
i paid his d. wages
U
مزد او را انچه لازم بود دادم
whatsoe'er
U
هیچ هیچگونه هرقدر انچه هرانچه
redefinable
U
انچه مجددا قابل تعریف است
bound
U
انچه که کارائی یک سیستم رامحدود میکند
penny worth
U
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
the document purports that
U
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
what you see is what you get
U
انچه می بینید همان است که بدست می اورید
whaterer
U
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
findings
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
finding
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
fortuitism
U
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
i speak under correction
U
انچه می گویم ممکن است درست نباشد
i overpaid him for his work
U
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
nemo dat quod non habet
U
هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
breach of trust
U
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
lapful
U
به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
whateer
U
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
halfpennyworth
U
انچه به نیم پنی خریده شود ارزش نیم پنی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
U
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
inordinately
U
بی اندازه
in part
<idiom>
U
تا یک اندازه
to size up
U
اندازه
tract
U
اندازه
tracts
U
اندازه
so far forth
U
تا ان اندازه
degrees
U
اندازه
isometric
U
هم اندازه
what
U
چه اندازه
symmetric
U
هم اندازه
soupcon
U
اندازه کم
attack size
U
اندازه تک
degree
U
اندازه
beyond measure
U
بی اندازه
screamingly
U
بی اندازه
extent
U
اندازه
immeasurable
U
بی اندازه
measurements
U
اندازه
immensely
U
بی اندازه
what is your size?
U
اندازه
immense
U
بی اندازه
isometrics
U
هم اندازه
inordinate
U
بی اندازه
immoderately
U
بی اندازه
bulk
U
اندازه
indefinite
U
بی اندازه
gauges
U
اندازه
gauge
U
اندازه
gauged
U
اندازه
equal
U
: هم اندازه
equaled
U
: هم اندازه
equaling
U
: هم اندازه
deal
U
اندازه
measurement
U
اندازه
dealt
U
اندازه
deals
U
اندازه
metres
U
اندازه
To some extent. Within limits.
U
تا اندازه ای
quantum
U
اندازه
metre
U
اندازه
equals
U
: هم اندازه
fitted
U
اندازه
equalling
U
: هم اندازه
equalled
U
: هم اندازه
measure
U
اندازه
dimension
U
اندازه
in what way
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
meters
U
اندازه
measurer
U
اندازه
floor length
U
اندازه کف
magnitude
U
اندازه
dimensions
U
اندازه
gauge=gage
U
اندازه
rather
U
تا یک اندازه
hecatompet
U
[اندازه صد پا]
meter
U
اندازه
infintesimal
U
بی اندازه
size
U
اندازه
sizes
U
اندازه
to what extent
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
how far
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
isodiametric
U
هم اندازه
mounting dimension
U
اندازه نصب
installation dimension
U
اندازه نصب
fit size
U
اندازه مناسب
size control
U
کنترل اندازه
size constancy
U
ثبات اندازه
module
U
اندازه میزان
file size
U
اندازه فایل
size tolerance
U
تلرانس اندازه
module
U
اندازه گیری
modules
U
اندازه میزان
fitting allowance
U
کاملا" اندازه
size effect
U
تاثیر اندازه
modules
U
اندازه گیری
fractional size
U
اندازه کسری
gauge cock
U
اندازه نما
gauger
U
اندازه گیر
immeasurableness
U
بزرگی بی اندازه
graded ruller
U
خط کش اندازه دار
illmitable
U
بی اندازه حدناپذیر
gray scale
U
اندازه خاکستری
formats
U
اندازه شکل
format
U
اندازه شکل
stand measure
U
اندازه مقر ر
stand measure
U
اندازه قانونی
standard gauge
U
اندازه معمولی
dosing
U
اندازه معین
doses
U
اندازه معین
dosed
U
اندازه معین
dose
U
اندازه معین
symmetric
U
هم اندازه متقارن
imside dimension
U
اندازه داخلی
in part
U
تایک اندازه
measurements
U
اندازه گیری
full scale
U
اندازه طبیعی
standard measure
U
اندازه استاندارد
measurement
U
اندازه گیری
doubled up
U
اندازه دو برابر
doubled
U
اندازه دو برابر
double
U
اندازه دو برابر
gage
U
اندازه نما
gage=gauge
U
پیمانه اندازه
outsize
U
اندازه غیرمعمولی
gaging
U
اندازه گیری
metering
U
اندازه گیری
measuring
U
اندازه گیر
effective size of grain
U
اندازه موثرذرات
body size
U
اندازه بدن
circular measure
U
اندازه قوس
neat size
U
اندازه خالص
commensurateness
U
اندازه گیری
nominal size
U
اندازه اسمی
nominal size
U
اندازه نامی
nuclear size
U
اندازه هسته
measuring bridge
U
پل اندازه گیری
admensuration
U
تعیین اندازه
admeasurement
U
تعیین اندازه
admeasure
U
اندازه گرفتن
critical magnitude
U
اندازه بحرانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com