Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to the last
U
تا اخرین دم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
current
U
فعلی اخرین اطلاعات
currents
U
فعلی اخرین اطلاعات
chalk
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
orphan
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
ultimata
U
اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatum
U
اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums
U
اخرین پیشنهاد قطعی
sweeper
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
dress rehearsal
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
U
اخرین امتیاز
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points
U
اخرین امتیاز
Halloween
U
اخرین شب ماه اکتبر
deadline
U
اخرین مهلت
deadline
U
سررسید اخرین فرصت
deadlines
U
اخرین مهلت
deadlines
U
سررسید اخرین فرصت
currencies
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
upshot
U
اخرین شماره
up to date
U
مطابق اخرین طرز
up to date
U
حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
up-to-date
U
حاوی اخرین اطلاعات
maximised
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
last
U
اخرین اخیر
lasted
U
اخرین اخیر
lasts
U
اخرین اخیر
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
autumn
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumns
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
nightcap
U
اخرین مسابقه
nightcaps
U
اخرین مسابقه
final
U
اخرین
finals
U
اخرین
Lilo
U
اخرین صادره از اخرین وارده
Lilos
U
اخرین صادره از اخرین وارده
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
bell lap
U
اخرین دور مسابقه
bell lap
U
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
bitter end
U
اخرین پریشانی
bottommost
U
اخرین
break ball
U
اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
closing date
U
اخرین روز اخرین فرصت
closing prices
U
اخرین قیمت معامله شده
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
faena
U
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
fetch ahead
U
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final coordination line
U
اخرین خط هماهنگیها
final price
U
اخرین قیمت
final protective fires
U
اخرین اتشهای حفافتی
final protective line
U
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
gun lap
U
شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een
U
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
her last was a son
U
اخرین بچهای که زایید پسربود
home hole
U
اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
i am nat my last shifts
U
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
inextremis
U
در اخرین مرحله
isaid in my last
U
در اخرین نامه خود گفتم
last a
U
اخرین
last but not least
U
اخرین ولی نه کمترین
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
last price
U
اخرین قیمت حداقل قیمت
last supper
U
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
lastmentioned
U
اخرین
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
no wind position
U
اخرین محل هواپیما
omega
U
اخرین حرف الفبای یونانی
parthian glance
U
اخرین نگاه
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
pis aller
U
اخرین چاره
pis aller
U
اخرین پناه چاره
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
rear point
U
اخرین قسمت عقب دار
reserve price
U
اخرین بها
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
Other Matches
topnotch
U
اخرین نقطه
to the bitters end
U
تا اخرین دم یاحد
the very last drop
U
اخرین قطره
the last two
U
اخرین دوتا
set point
U
اخرین امتیاز
tag end
U
اخرین قسمت
stoppress
U
اخرین خبر
surrebutter
U
اخرین پاسخ خواهان
set point
U
اخرین امتیاز بازی
what is the latest
U
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
thule
U
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
z
U
بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
tontine
U
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com