Perdic | تا آنجائیکه موضوع به بزر گسا لان مربوط می شود ... | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	Where the adults are concerned … U	تا آنجائیکه موضوع به بزر گسا لان مربوط می شود ...

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	It's all about ... U	همه اش [تمام موضوع] مربوط می شود به ...
	Does this concern me ? U	آیا این موضوع به من مربوط است ( می شود ) ؟
	collating U	به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
	collated U	به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
	collate U	به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
	collates U	به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
	I wI'll come as late as I possibly can . U	تا آنجائیکه بشود دیر می آیم
	queue U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queued U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queueing U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queues U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	sequential access U	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
	It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
	red herrings U	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
	red herring U	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
	that is not the proposition U	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
	reversing U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reverse U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reversed U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reverses U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	circulars U	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
	circular U	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	hypobaric U	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
	issues U	موضوع
	motifs U	موضوع
	motif U	موضوع
	theme U	موضوع
	themes U	موضوع
	texts U	موضوع
	plotless U	بی موضوع
	propositions U	موضوع
	issued U	موضوع
	text U	موضوع
	propositioning U	موضوع
	issue U	موضوع
	afair U	موضوع
	propositioned U	موضوع
	proposition U	موضوع
	head U	موضوع
	subjected U	موضوع
	matter U	موضوع
	topic U	موضوع
	indirect objects U	موضوع
	object U	موضوع
	objected U	موضوع
	direct objects U	موضوع
	matters U	موضوع
	point U	موضوع
	mattering U	موضوع
	subject U	موضوع
	topic U	موضوع
	topics U	موضوع
	mattered U	موضوع
	themes U	موضوع ها
	subjects U	موضوع ها
	questions U	موضوع
	questioned U	موضوع
	question U	موضوع
	subjecting U	موضوع
	topics U	موضوع ها
	objecting U	موضوع
	objects U	موضوع
	criteria U	موضوع
	subject [topic] U	موضوع
	subjects U	موضوع
	matter on hand U	موضوع بحث
	case U	موضوع حالت
	cases U	موضوع حالت
	decades U	ده موضوع یا رویداد
	in contestation U	موضوع بحث
	in question U	موضوع بحث
	it is a question of money U	موضوع بسته به
	business U	موضوع تجارت
	side issues U	موضوع فرعی
	businesses U	موضوع تجارت
	side issue U	موضوع فرعی
	lemma U	مقدمه موضوع
	decade U	ده موضوع یا رویداد
	subjected U	رعایا موضوع
	subjecting U	شیی موضوع
	subjecting U	رعایا موضوع
	subjects U	شیی موضوع
	subjects U	رعایا موضوع
	universe of discourse U	موضوع بحث
	problems U	معما موضوع
	problem U	معما موضوع
	subjected U	شیی موضوع
	subject U	رعایا موضوع
	sign position U	موضوع علامت
	subduce U	موضوع کردن
	subject and predicate U	موضوع و محمول
	subject of debate U	موضوع دعوی
	res ipsa loquitur U	موضوع گویاست
	subject U	شیی موضوع
	recitations U	تعریف موضوع
	recitation U	تعریف موضوع
	privity U	موضوع محرمانه
	side show U	موضوع فرعی
	issues U	موضوع شماره
	issued U	موضوع دعوی
	issued U	موضوع شماره
	issue U	موضوع دعوی
	issue U	موضوع شماره
	What is it all about ? U	موضوع چیست ؟
	fair game <idiom> U	موضوع تهاجم
	neither here nor there <idiom> U	بیربط به موضوع
	issues U	موضوع دعوی
	monomaniac U	دیوانه یک موضوع
	off the track U	از موضوع پرت
	objective complement U	مکمل موضوع
	irrelevant U	خارج از موضوع
	subject matter U	مطلب موضوع
	subject matter U	موضوع اصلی
	out of question U	خارج از موضوع
	not to the point U	خارج از موضوع
	not to point U	بیرون از موضوع
	sides of the question U	اطراف موضوع
	beside the question U	خارج از موضوع
	What's cooking? U	موضوع چه است؟
	objects U	موضوع منظره
	objected U	موضوع منظره
	What is the matter? U	موضوع چه است؟
	at issue U	موضوع بحث
	What's going on? U	موضوع چه است؟
	object U	موضوع منظره
	indirect objects U	موضوع منظره
	grievance U	موضوع شکایت
	What's behind all this? U	موضوع چه است؟
	affaire d'honneur U	موضوع شرافتی
	a horse of another colour [different colour] U	موضوع علیحده
	What's the matter? U	موضوع چیه؟
	direct objects U	موضوع منظره
	What's wrong? U	موضوع چه است؟
	What's up? U	موضوع چه است؟
	postulate U	اصل موضوع
	postulates U	اصل موضوع
	postulating U	اصل موضوع
	What gives? U	موضوع چه است؟
	postulated U	اصل موضوع
	What's on? U	موضوع چه است؟
	What is happening? U	موضوع چه است؟
	objecting U	موضوع منظره
	deviate from the main subject U	از موضوع خارج شدن
	monograph U	رساله درباره یک موضوع
	obiter dictum U	خارج از موضوع دعوی
	bet U	موضوع شرط بندی
	monographs U	رساله درباره یک موضوع
	object of worship U	موضوع پرستش یاستایش
	bets U	موضوع شرط بندی
	permit goods coveredby U	کالای موضوع پروانه
	vexata questio U	موضوع متنازع فیه
	donnee U	موضوع داستان یا درام
	The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U	موضوع بحث وصحبت ما
	plotted U	موضوع اصلی توط ئه
	It dawned on me. U	بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
	dawn on <idiom> U	روشن شدن (موضوع)
	The contrary was proved. U	عکس موضوع ثابت شد
	at stake U	نامعلوم موضوع بحث
	plot U	موضوع اصلی توط ئه
	lowdown <idiom> U	لپ مطلب ،حقیقت موضوع
	red herring <idiom> U	از موضوع اصلی دورکردن
	name of the game <idiom> U	قسمت اصلی یک موضوع
	matter in hand U	موضوع مورد بحث
	plots U	موضوع اصلی توط ئه
	subjected U	مبحث موضوع مطالعه
	embroglio U	گیر موضوع غامض
	That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U	ربطی به موضوع ندارد
	it is a question of money U	موضوع پول است
	the matter is perplexed U	موضوع درهم است
	reagent U	موضوع ازمایش روانی
	question in dispute U	موضوع متنازع فیه
	subject U	مبحث موضوع مطالعه
	content U	موضوع یک برنامه یا متن
	i a with you on that matter U	من در ان موضوع با شماموافق هستم
	causing U	موضوع منازع فیه
	the matter in hand U	موضوع مورد بحث
	that is not the question U	موضوع این نیست
	contested area U	منطقه موضوع اختلاف
	that is a matter of habit U	موضوع عادت است