Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
barrier tactics
U
تاکتیک تهیه موانع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tactics
U
تاکتیک
tactic
U
تاکتیک
press
U
تاکتیک دفاعی فشرده
presses
U
تاکتیک دفاعی فشرده
slugfest
U
بوکس بدون تاکتیک صحیح
tactic
U
ماهردرفنون جنگی تاکتیک یا رزم ارایی
evasion and scape
U
تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
entrammel
U
موانع
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
impediments to marriage
U
موانع نکاح
impediments to inheritance
U
موانع ارث
barrier tactics
U
فن استفاده از موانع
impeachments of inheritance
U
موانع ارث
barrier plan
U
طرح موانع
impedimenta
U
موانع قانونی
obstacle course
U
میدان موانع
economic friction
U
موانع اقتصادی
trade barriers
U
موانع تجاری
impeachments to marriage
U
موانع نکاح
the impediment of a road
U
موانع جاده
barrier patrol
U
گشتی مامور موانع
obstacle race
U
مسابقه دو با پرش موانع
barrier spacing
U
فاصله بین موانع
to break a way
U
موانع را ازراه خودبرداشتن
reduction of road
U
از بین بردن موانع جاده
the hurdles
U
اسپ دوانی با پرش از موانع
hurdle race
U
اسب دوانی با پرش از موانع
roundness
U
از بین بردن موانع جاده
To sweep the board .
U
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
barrier material
U
مواد لازم برای ساختن موانع
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
obstruction guard
U
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
wire roll
U
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
underwater demolition
U
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه
purveying
U
تهیه
seating
U
تهیه جا
purveyed
U
تهیه
provision
U
تهیه
housing
U
تهیه جا
procurement
U
تهیه
ministration
U
تهیه
off hand
U
بی تهیه
counter preparation
U
ضد تهیه
purvey
U
تهیه
preparation
U
تهیه
supplied
U
تهیه
preparations
U
تهیه
supplying
U
تهیه
supply
U
تهیه
fabricator
U
تهیه کننده
procured
U
تهیه کردن
supplied
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
procuring
U
تهیه کردن
counter preparation
U
تیر ضد تهیه
procure
U
تهیه کردن
base development
U
تهیه پایگاه
preparing
U
تهیه کردن
prepares
U
تهیه کردن
prepare
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
catering
U
تهیه کردن
cater
U
تهیه کردن
afford
U
تهیه کردن
afforded
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
affords
U
تهیه کردن
processes
U
تهیه کردن
process
U
تهیه کردن
placements
U
تهیه شغل
placements
U
تهیه کار
placement
U
تهیه شغل
placement
U
تهیه کار
administers
U
تهیه کردن
administering
U
تهیه کردن
administered
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه کردن
caters
U
تهیه کردن
provided
[that]
<conj.>
U
تهیه شده
appropriated
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
provided
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
laid on
<past-p.>
U
تهیه شده
provides
U
تهیه دیدن
pitched
U
تهیه دیده
suppliers
U
تهیه کننده
supplier
U
تهیه کننده
provide
U
تهیه دیدن
provide
U
تهیه کردن
administer
U
تهیه کردن
preparations
U
اتش تهیه
preparatorily
U
بعنوان تهیه
furtherance
U
تهیه وسایل
vacuum-packed
تهیه شده
purveyance
U
تهیه خواربار
provisionment
U
تهیه خواربار
prepare mortar
U
تهیه ملات
preparator
U
تهیه کننده
preparation time
U
زمان تهیه
preparation of food
U
تهیه خوراک
weaponry
U
تهیه سلاح
preparation
U
تهیه مقدمات
preparation
U
اتش تهیه
preparations
U
تهیه مقدمات
preparation
U
تهیه و ارایش
preparations
U
تهیه و ارایش
victualage
U
تهیه اذوقه
victual
U
تهیه اذوقه
triplicity
U
تهیه در سه نسخه
triplication
U
تهیه در سه نسخه
to make provision
U
تهیه دیدن
to find in
U
تهیه کردن
to bargain for
U
تهیه دیدن
the water supply of tehran
U
تهیه اب تهران
the preparation day
U
روز تهیه
preparation fire
U
اتش تهیه
preparation fire
U
تیر تهیه
blends
U
تهیه کردن
supplying
U
تهیه کردن
provision
U
تهیه کردن
photo imagery
U
تهیه عکس
data processing
U
تهیه و تولیداطلاعات
on the stocks
U
د رشرف تهیه
data processing
U
تهیه اطلاعات
lighting feeder
U
تهیه روشنایی
blend
U
تهیه کردن
parasceve
U
روز تهیه
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
duplicators
U
ماشین تهیه رونوشت
duplicator
U
ماشین تهیه رونوشت
information providers
U
تهیه کنندگان اطلاعات
programmers
U
تهیه کننده برنامه
programmer
U
تهیه کننده برنامه
programmes
U
برنامه تهیه کردن
programme
U
برنامه تهیه کردن
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
prearranged
U
از پیش تهیه شده
processes
U
تهیه و تولید کردن
whomp up
U
بسرعت تهیه کردن
rotogravure
U
تهیه گراور غلتکی
it is in preparation
U
در دست تهیه است
lyonnaise
U
باپیاز تهیه شده
topography
U
تهیه نقشه از عوارض
cold turkey
U
بدون تهیه وتدارک
process
U
تهیه و تولید کردن
he is an adequate provider
U
برای تهیه خواربار
area projection
U
تهیه تصویر منطقه
stenciler
U
تهیه کننده استنسیل
affordable
قابل تهیه و خریداری
project section
U
بخش تهیه طرحها
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
beach unit
U
یکان تهیه بارانداز
preparatory students
U
شاگردان تهیه یا مقدماتی
furred
U
تهیه شده باخز
polychrome
U
تهیه عکسهای رنگی
polychromy
U
فن تهیه نقوش الوان
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
hydrography
U
تهیه نقشه دریایی
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
scripting
U
تهیه فایل اغازگر
stenciller
U
تهیه کننده استنسیل
quadruplication
U
تهیه چیزی درچهارنسخه
acetylene generator
U
دستگاه تهیه استیلن
aggregate flow diagram
U
نمودار تهیه مصالح
area projection
U
تهیه نقشه از منطقه
quadruplicate
U
در چهارنسخه تهیه کردن
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
precontract preparations
U
تهیه اسناد قرارداد
fund
U
تهیه وجه کردن
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
gets
U
تهیه کردن فهمیدن
get
U
تهیه کردن فهمیدن
procure
U
تهیه و تحویل اماد
procured
U
تهیه و تحویل اماد
procures
U
تهیه و تحویل اماد
procuring
U
تهیه و تحویل اماد
programs
U
برنامه تهیه کردن
program
U
برنامه تهیه کردن
enabling
U
تهیه کردن برای
preparatory
U
مربوط به تهیه یامقدمات
enables
U
تهیه کردن برای
enabled
U
تهیه کردن برای
enable
U
تهیه کردن برای
advance
U
قبلا تهیه شده
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...