English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
main battle tank U تانک اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
Other Matches
on U فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
reservoirs U تانک
panzer U تانک
tanker U تانک
tankers U تانک
antitank U ضد تانک
antiarmor U ضد تانک
reservoir U تانک
water towers U تانک اب
bazookas U ضد تانک
tank U تانک
anti-tank U ضد تانک
bazooka U ضد تانک
water tower U تانک اب
drop tank U تانک موقت
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
tank destroyer U توپ ضد تانک
caterpillar tracks U وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
amphibious tank U تانک اب خاکی
antitank obstacle U مانع ضد تانک
tank deck U شاسی تانک
stalled tank U تانک ایستاده
flail tank U تانک ضد مین
intermediate frequency tank circuit U مدار تانک
cupolas U برجک فرماندهی تانک
decked U سکوی جلوی تانک
decks U سکوی جلوی تانک
tankage U گنجایش تانک یا مخزن
stalled tank U تانک از کار افتاده
bulkheads U دهلیزداخلی دهلیز تانک
bulkhead U دهلیزداخلی دهلیز تانک
cupola U برجک فرماندهی تانک
turret U برجک توپ یا تانک
deck U سکوی جلوی تانک
control vehicle U تانک نافم حرکت
armor group U گروه زره تانک
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
turrets U برجک توپ یا تانک
track tension U تنظیم شنی تانک
fuel tank vent U هواکش تانک سوخت
hull defilade U سنگر گرفتن تانک
antitank launcher U موشک انداز ضد تانک
skirting armor U زره دامنه تانک
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
flail tank U تانک غلطک دار ضد مین
scorpion U نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank U گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpions U نوعی تانک سبک شناسایی
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
intercom U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercoms U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippet U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippets U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
ullage U حجم بالای سطح مایع تانک
compass course U مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
entac U موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
scorpion U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
knock down U زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
scorpions U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
haul defilade U قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action U عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
bogs U توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bog U توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
bqm U سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
spall U تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
head U اصلی
line link U خط اصلی
main attack U تک اصلی
isogeny U هم اصلی
immanent U اصلی
ingrown U اصلی
organic U اصلی
originals U اصلی
germinal U اصلی
aboriginals U اصلی
aboriginal U اصلی
main <adj.> U اصلی
genuine U اصلی
quintessential U اصلی
seminal U اصلی
main line U خط اصلی
rudimental U اصلی
primarily U اصلی
text U اصلی
texts U اصلی
main deck U پل اصلی
parent U اصلی
main door U در اصلی
main lines U خط اصلی
cardinals U اصلی
mainlines U اصلی
master U اصلی
elementarily U اصلی
primary U اصلی
inherent U اصلی
basic U اصلی
principle U اصلی
mainlined U اصلی
mainlining U خط اصلی
mainlined U خط اصلی
mainlining U اصلی
mainline U اصلی
mainline U خط اصلی
mainlines U خط اصلی
fundametal U اصلی
arch U اصلی
arch- U اصلی
mastered U اصلی
firsthand U اصلی
basics U اصلی
original U اصلی
arches U اصلی
initialling U اصلی
major <adj.> U اصلی
essential <adj.> U اصلی
elemental U اصلی
initial U اصلی
primed U اصلی
major U اصلی
main stem U خط اصلی
majored U اصلی
essential U اصلی
majoring U اصلی
fundamental U اصلی
vital <adj.> U اصلی
primes U اصلی
native code U کد اصلی
radical U اصلی
initialled U اصلی
radicals U اصلی
initials U اصلی
primitive U اصلی
prime U اصلی
initialing U اصلی
primal U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
initialed U اصلی
elementary U اصلی
normative U اصلی
cardinal U اصلی
functional U اصلی
principals U اصلی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com