Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
town hall
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
town halls
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
governor's office
U
فرمانداری
governorship
U
فرمانداری
vice governor
U
معاون فرمانداری
military governor
U
فرمانداری نظامی
proconsulship
U
مقام فرمانداری در رم قدیم
governed
U
حاکم بودن فرمانداری کردن
governs
U
حاکم بودن فرمانداری کردن
govern
U
حاکم بودن فرمانداری کردن
provost court
U
دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
government
U
فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
governments
U
فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
municipalities
U
شهرداری
municipality
U
شهرداری
City Hall
U
شهرداری
guildhall
U
عمارت شهرداری
mayoralty
U
ریاست شهرداری
jurat
U
رئیس شهرداری
City Hall
U
ساختمان شهرداری
town hall
U
کاخ شهرداری
mayorship
U
ریاست شهرداری
dump car
U
ماشین شهرداری
municipal
U
مربوط به شهرداری
burgomaster
U
اعضای شهرداری
guildhalls
U
عمارت شهرداری
municipal budget
U
بودجه شهرداری
municipal spending
U
مخارج شهرداری
municipally
U
از لحاظ شهرداری
town halls
U
کاخ شهرداری
municipally
U
از راه شهرداری
municipally
U
بوسیله شهرداری
town council
U
انجمن شهرداری
municipal revenue
U
درامد شهرداری
municipal court
U
دادگاه شهرداری
town hall
U
عمارت شهرداری
municipal council
U
انجمن شهرداری
town halls
U
عمارت شهرداری
councilman
U
عضو انجمن شهرداری
town clerk
U
کارمند شهرداری یافرمانداری
dump truck
U
کامیون زباله بر شهرداری
municipalize
U
بدست شهرداری دادن
municipalist
U
متخصص درامور شهرداری
salle
U
تالار
salon
U
تالار
amphitheater
U
تالار
tolbooth
U
تالار
tollbooth
U
تالار
salons
U
تالار
hall
U
تالار
chamber
U
تالار
halls
U
تالار
chambers
U
تالار
saloon
U
تالار
saloons
U
تالار
concourse
U
تالار مرکزی
hallways
U
تالار ورودی
theater
U
تالار سخنرانی
bowling alley
U
تالار بولینگ
bowling alleys
U
تالار بولینگ
common room
U
تالار دانشجویان
common rooms
U
تالار دانشجویان
hall-house
U
تالار باز
hallway
U
تالار ورودی
theatre
U
تالار سخنرانی
theaters
U
تالار سخنرانی
cage
U
تالار سرپوشیده
cages
U
تالار سرپوشیده
auditoriums
U
تالار سخنرانی
auditoria
U
تالار کنفرانس
arenas
U
تالار سرپوشیده
arena
U
تالار سرپوشیده
auditoriums
U
تالار کنفرانس
auditorium
U
تالار سخنرانی
auditorium
U
تالار کنفرانس
auditoria
U
تالار سخنرانی
theatres
U
تالار سخنرانی
podesta
U
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
field house
U
تالار سرپوشیده بزرگ
indoor polo
U
چوگان در تالار سرپوشیده
naves
U
تالار مرکزی صحن
nave
U
تالار مرکزی صحن
town halls
U
تالار انجمن شهر
town hall
U
تالار انجمن شهر
boroughs
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
borough
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
guild hall
U
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
cyzicene hall
U
[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
the hall seats one thousand
U
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
box lacrosse
U
مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
boxla
U
مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
corporations
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
alderman
U
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
aldermen
U
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
cross-wing
U
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com