Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
verdure
U
تازگی سبزیجات سبزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
olericulture
U
سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones.
U
سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
green stuff
U
سبزیجات
green
U
سبزیجات
greens
U
سبزیجات
vegetables
U
سبزیجات
greenest
U
سبزیجات
pot herbs
U
سبزیجات پختنی
herbs
U
سبزیجات معطر
Vegetables dont agree (disagree)with me .
U
سبزیجات به من نمی سازد
to cultivate vegetables
U
زراعت کردن سبزیجات
pot liquor
U
اب ته دیگ پس از پختن سبزیجات دران
julienne
U
ابگوشت سبزیجات بریده شده
herb spice blend
U
آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
incipience or ency
U
تازگی
greenness
U
تازگی
dewiness
U
تازگی
maidenhood
U
تازگی
verdancy
U
تازگی
recency
U
تازگی
modernness
U
تازگی
greenth
U
تازگی
freshness
U
تازگی
newness
U
تازگی
refurbishment
U
تر و تازگی
novelties
U
تازگی
novelty
U
تازگی
freshly
U
به تازگی
latterly
U
به تازگی
modernity
U
تازگی
orinality
U
تازگی بکری
it is nothing new
U
تازگی ندارد
stimulus novelty
U
تازگی محرک
not long a go
U
همین تازگی ها
uninspired
U
عاری از تازگی و لطف
goulash
U
نوعی غذا که با گوشت گاو یاگوساله و سبزیجات تهیه میشود
He hasn't had much of an appetite lately.
U
به تازگی او
[مرد]
هیچ اشتها ندارد.
the interest of it is gone
U
دیگر خوش مزگی یا تازگی ندارد
stale
U
تازگی وطراوت چیزی را از بین بردن
greenth
U
سبزی
vegetable
U
سبزی
greenstuff
U
سبزی
virescence
U
سبزی
viridity
U
سبزی
veg
U
سبزی
greenery
U
سبزی
green jaundice
U
سبزی
greenness
U
سبزی
greenless
U
بی سبزی
green stuff
U
سبزی
green meat
U
سبزی
legume
U
سبزی
fawner
U
سبزی پاک کن
greengrocery
U
سبزی فروشی
greengrocers
U
سبزی فروش
viridescence
U
میل به سبزی
coster
U
سبزی فروش
vegetable soup
U
سوپ سبزی
verdancy
U
حالت سبزی
vegetably
U
بشکل سبزی
vegetably
U
سبزی وار
obsequious
U
سبزی پاک کن
wrack
U
اشغال سبزی
pot herb
U
سبزی پختنی
green vegetable
U
سبزی خوراکی
greengrocer
U
سبزی فروش
nine days wonder
U
چیزی که جند صباحی تازگی داردو پس از ان زودفراموش میشود
What vegetables do you have?
U
چه سبزی هایی دارید؟
pickler
U
پیازترشی سبزی ترشی
maket garden
U
باغ سبزی کاری
vegetable diet
U
خوراک سبزی دار
buble and squeak
U
قیمه با سبزی یا کلم
virescence
U
سبزی غیرعادی دربرگهای گل
olla
U
یکجور اش سبزی دار دراسپانی
garden stuff
U
حاصل باغ :سبزی ومیوه
minestrone
U
سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
fawning
U
دم لابه سبزی پاک کنی
costermonger
U
سبزی فروش دوره گرد
fawningly
U
ازروی سبزی پاک کنی
borscht
U
نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borsch
U
نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
Cooked vegetables digest easily.
U
سبزی پخته زود هضم است.
flatteringly
U
متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
the greenish hue of blue
U
حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
gallows bird
U
کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice
U
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
quercetin
U
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pearlies
U
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com