English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
twisty U تابیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yarn U نخ تابیده
whipcord U نخ تابیده
spun yarn U نخ تابیده
lisle U نخ تابیده
yarns U نخ تابیده
worsted U پشم تابیده
twist U نخ یا ریسمان تابیده
twisting U نخ یا ریسمان تابیده
soft laid U نرم تابیده
organzine U ابریشم تابیده
twists U نخ یا ریسمان تابیده
hard laid U سفت تابیده
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
convoluted U بهم تابیده حلقوی
cable suspension bridge U پل معلق با سیم تابیده
torsade U یراق یا ریسمان تابیده
stranded wire U سیم بهم تابیده
spun rayon U ابریشم مصنوعی تابیده
hand spun U نخ تابیده با دست [دستریس]
reflected light U نور باز تابیده
red coals U زغال سرخ یا تابیده
pageboys U موی بلند و نوک تابیده
pageboy U موی بلند و نوک تابیده
whipcord U پارچه محکم ودارای نخ تابیده
whipping U نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
guilloche U ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
interlacing band U [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band U [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
guilloche U [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
single yarn U نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com