Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
casualty board
U
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
LCD
U
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
display board
U
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
casualties
U
تلفات و ضایعات
casualty
U
تلفات و ضایعات
loss
U
تلفات ضایعات
mass casualties
U
تلفات و ضایعات شدید
loss replacement
U
جایگزینی تلفات و ضایعات
notice board
U
تابلوی خبری
distribution pannel
U
تابلوی تقسیم
distribution panel
U
تابلوی توزیع
operating panel
U
تابلوی عملکرد
panels
U
تابلوی برق
panel
U
تابلوی برق
feeder panel
U
تابلوی تغذیه
maintenance panel
U
تابلوی نگهداشت
scoreboards
U
تابلوی امتیازات
fuse panel
U
تابلوی فیوز
board
U
تابلوی امتیازات
boarded
U
تابلوی امتیازات
switchboards
U
تابلوی برق
scoreboard
U
تابلوی امتیازات
distribution board
U
تابلوی اتصالات
panel board
U
تابلوی برق
status board
U
تابلوی وضعیت
control pannel
U
تابلوی فرمان
control pannel
U
تابلوی کنترل
control pannel
U
تابلوی دستگاهها
control panel
U
تابلوی کنترل
switchboard
U
تابلوی برق
switch board
U
تابلوی برق
built in panel
U
تابلوی نصب
demonstration chessboard
U
تابلوی نمایش
bulletin board
U
تابلوی اعلانات
bulletin boards
U
تابلوی اعلانات
control panel
U
تابلوی فرمان
loss
U
تلفات جنگی ضایعات رزمی
casualty agent
U
عامل ایجاد تلفات و ضایعات
switchboard
U
تابلوی کلید برق
central control panel
U
تابلوی مرکزی کنترل
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
patch panel
U
تابلوی سرهم بندی
switchboards
U
تابلوی کلید برق
front panel
U
تابلوی جلو دار
cdev
U
دستگاه تابلوی کنترل
control panel device
U
ابزار تابلوی کنترل
accumulator switchboard
U
تابلوی اتصالات اکومولاتور
fascia plate
U
تابلوی مقابل دریک وسیله
maneuvering board
U
تابلوی نمایش مانور ناوها
instrument board
U
تابلوی وسائل اندازه گیری
status board
U
تابلوی نشان دهنده وضعیت
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
senses
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
acoustic
U
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
alerted
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panels
U
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
alerts
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panel
U
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
simulators
U
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator
U
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
napping waste
U
ضایعات عمل خارزنی
[این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
line replacement
U
یکان تعویض کننده یکان جبهه
combat arms
U
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
designations
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
parent
U
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
designation
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
block diagram
U
نمودار بلوکی نمودار کلی
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element
U
یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
cultch
U
ضایعات
culch
U
ضایعات
decrement
U
ضایعات
scrap
U
ضایعات
scrapping
U
ضایعات
waste product
U
ضایعات
scrapped
U
ضایعات
wastage
U
ضایعات
scraps
U
ضایعات
spoilage
U
ضایعات
garble
U
ضایعات
battle casualty
U
ضایعات رزمی
pug
U
ضایعات غله
lint
U
ضایعات پنبه
damage criteria
U
میزان ضایعات
pugs
U
ضایعات غله
damage
U
ضایعات رزمی
wastage
U
ضایعات تضییع
effective damage
U
ضایعات موثر
cotton waste
U
ضایعات پنبه
command information program
U
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
loss appraisal
U
ضایعات قابل قبول
mortality
U
قابلیت دریافت ضایعات
cotton-waste
U
آشغال و ضایعات پنبه
gumma
U
ضایعات دوره سوم سفلیس
damage assessment
U
تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
excess cover treaty
U
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
fatality
U
تلفات
victims
U
تلفات
mortality
U
تلفات
total loss
U
تلفات کل
losses
U
تلفات
casualty
U
تلفات
casualties
U
تلفات
victim
U
تلفات
loss
U
تلفات
fatalities
U
تلفات
lethal area
U
منطقه تلفات
mass casualties
U
تلفات زیاد
total losses
U
کل تلفات ابی
tip loss
U
تلفات نوک
kill factor
U
ضریب تلفات
corona losses
U
تلفات کورونا
insulation power factor
U
زاویه ی تلفات
the losses of the army
U
تلفات ارتش
casualty radius
U
شعاع تلفات
treble our casualties
U
سه برابر تلفات ما
mortality factor
U
ضریب تلفات
magnetic hystersis loss
U
تلفات هیسترزیس
suffer
U
تلفات دیدن
suffered
U
تلفات دیدن
suffers
U
تلفات دیدن
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
low loss coil
U
بوبین با تلفات کم
battle casualty
U
تلفات جنگی
low loss cable
U
کابل با تلفات کم
absorption losses
U
تلفات ناشی از جذب
no load loss
U
تلف یا تلفات بی باری
low loss ceramics
U
سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
interphase transformer loss
U
تلفات پیچک صنعتی
loss appraisal
U
قبول تلفات در جنگ
eddy current losses
U
تلفات جریان گردابی
low loss capacitor
U
خازن با تلفات دی الکتریک کم
vulnerability
U
در معرض تلفات بودن
casualty radius
U
شعاع تولید تلفات
kill probability
U
احتمال واردکردن تلفات
tolling
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
gear friction losses
U
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
the army lost heavily
U
ارتش تلفات سنگین داد
to take toll of any one
U
تلفات زیادبرکسی وارد اوردن
toll
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
escaped water
U
تلفات اب هنگام بهره برداری
inflict casualty
U
تلفات وارد کردن بدشمن
tolls
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
kills
U
تلفات منفجر کردن از بین بردن
dielectric loss factor meter
U
دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
inflicts
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflict
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
kill
U
تلفات منفجر کردن از بین بردن
inflicted
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicting
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
guiden
U
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
division slice
U
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
allowance for anticipated
U
سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
decimate
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimates
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimated
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
Vistory was dearly bought .
U
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
decimating
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
spray attack
U
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
graphs
U
نمودار
graph
U
نمودار
x y graph
U
نمودار x-y
nomogram
U
نمودار
alignment chart
U
نمودار
abac
U
نمودار
h r diagram
U
نمودار اچ . ار
venn diagram
U
نمودار ون
conspectus
U
نمودار
plot
U
نمودار
plots
U
نمودار
plotted
U
نمودار
indicator
U
نمودار
chart
U
نمودار
network
U
نمودار
networks
U
نمودار
diagram
U
نمودار
diagrams
U
نمودار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com