English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
step function U تابع پلهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
multiple contact switch U کلید پلهای
fiddle blocks U قرقره پلهای
companionway U نرده پلهای
decrement U کاستن پلهای
companionways U نرده پلهای
decrementation U کاهش پلهای
deflection potentiometer U پتانسیومتر پلهای
variable speed drive U محرکه پلهای
stepping switch U گزینه پلهای
quantize U پلهای کردن
variable speed transmission U گیربکس پلهای
incrementally U تغییرات پلهای
quantizer U پلهای کننده
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
sidestepping U صعود پلهای از پهلو
sidesteps U صعود پلهای از پهلو
stepwise elution analysis U تجزیه شستشوی پلهای
sidestep U صعود پلهای از پهلو
sidestepped U صعود پلهای از پهلو
topside U پلهای باز ناو
cone pulley drive U محرکه صفحه پلهای
cross wall U دیوار پلهای عرضی
step drawdown test U ازمایش لغت پلهای در چاه
decrement U میزان کاهش کاستن پلهای
burn one's bridges behind one <idiom> U پلهای پشت سرش راخراب کردن
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
tusk tenon U زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
sequent U تابع
functions U تابع
dependent U تابع
servitor U تابع
accessory U تابع
tributaries U تابع
adjective U تابع
dependant U تابع
dependants U تابع
submission U تابع
adjectives U تابع
subordinate U تابع
apanage U تابع
function U تابع
subordinating U تابع
subordinates U تابع
ancillary U تابع
subordinated U تابع
functioned U تابع
tributary U تابع
incidents U تابع
incident U تابع
subordinative U تابع
function generator U تابع زا
function code U کد تابع
sequela U تابع
subsidiary U تابع
follwer U تابع
subservient U تابع
subsidiaries U تابع
citizens U تابع
citizen U تابع
suffragan U تابع
passive U تابع
passives U تابع
subjects U تابع
amenable U تابع
subalterns U تابع
subaltern U تابع
subjecting U تابع
subjected U تابع
subject U تابع
point function U تابع نقطهای
power function U تابع توانی
power function U تابع توان
sidekick U شخص تابع
preference function U تابع رجحان
probability function U تابع احتمال
phi gamma function U تابع فی- گاما
power function U تابع قدرت
echelons U ردههای تابع
of iranian nationality U تابع ایران
partial function U پاره تابع
objective function U تابع هدف
normalized function U تابع بهنجار
proper function U مشخصه تابع
proper function U ویژه تابع
normal function U تابع بهنجار
real function U تابع حقیقی
partial function U تابع جزئی
partition function U تابع تقسیم
recursive function U تابع بازگشتی
production function U تابع تولید
sidekicks U شخص تابع
echelon U ردههای تابع
approximating function U تابع تقریب
demand function U تابع تقاضا
density function U تابع چگالی
dependent variable U متغیر تابع
discontinuous function U تابع ناپیوسته
discriminant function U تابع تشخیص
distribution function U تابع توزیع
eigenfunction U ویژه تابع
eigenfunction U تابع مشخصه
elementary function U تابع ابتدایی
even function U تابع زوج
exponential function U تابع نمائی
exponential function U تابع نمایی
cost function U تابع هزینه
control function U تابع کنترلی
analytical function U تابع تحلیلی
allocation function U تابع تخصیص
aggregate production function U تابع تولید کل
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
boolean function U تابع بولی
built in function U تابع توکار
characteristic function U تابع مشخصه
characteristic function U ویژه تابع
characteristic function U مشخصه تابع
consumption function U تابع مصرف
continuous function U تابع پیوسته
approximation function U تابع تقریب
external function U تابع برونی
frequency dependant U تابع فرکانس
integrand U تابع زیرانتگرال
decreasing function U تابع نزولی
dependent U تابع نامستقل
intrinsic function U تابع فطری
inverse function U تابع معکوس
inverse function U تابع وارون
lagrangian function U تابع لاگرانژی
linear function U تابع خطی
load function U تابع بار
logarithmic function U تابع لگاریتمی
logic function U تابع منطقی
logical function U تابع منطقی
input function U تابع اولیه
frequency function U تابع بسامد
function generator U مولد تابع
function invocation U احضار تابع
generating function U تابع مولد
generating function U تابع زاینده
gibbs function U تابع گیبس
hamiltonian function U تابع هامیلتون
hamiltonian function U تابع هامیلتونی
hyperbolic function U تابع هذلولی
impedance function U تابع امپدانس
impluse function U تابع ضربهای
increasing function U تابع فزاینده
increasing function U تابع صعودی
minimal function U تابع کمین
trigonometric function U تابع مثلثاتی
well behaved function U تابع خوشرفتار
procedural U استفاده از یک تابع
functions U طرزکار تابع
total revenue function U تابع درامد کل
total function U تابع کامل
total cost function U تابع هزینه کل
to heel U تابع دراختیار
threshold function U تابع استانهای
temperature function U تابع دما
tax function U تابع مالیات
utility function U تابع مفید
supply function U تابع عرضه
integral U تابع اولیه
total utility function U تابع مطلوبیت کل
transfer function U تابع انتقال
utility function U تابع کاربردی
subordinate U تابع قراردادن
subordinated U تابع قراردادن
subordinates U تابع قراردادن
subordinating U تابع قراردادن
vassals U تابع پیرو
vassal U تابع پیرو
wave function U تابع موجی
weight function U تابع وزنی
function U طرزکار تابع
trial function U تابع ازمایشی
transformation function U تابع تبدیل
functioned U طرزکار تابع
adherent U تابع پیرو
adherents U تابع پیرو
revenue function U تابع درامد
single valued function U تابع یک جوابی
subordination U تابع [مطیع]
accession U تابع وصول
single valued function U تابع یک مقداری
sine function U تابع سینوسی
sheffer function U تابع شفر
work function U تابع کار
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com