English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
audaciousness U بی پروایی گستاخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
brazen U بی پروایی نشان دادن گستاخی کردن
brazenly U بی پروایی نشان دادن گستاخی کردن
Other Matches
insouciance U بی پروایی
recklessness U بی پروایی
incaution U بی پروایی
impetuosity U بی پروایی
impetuousness U بی پروایی
inconsiderateness U بی پروایی
temerity U بی پروایی
audacity U بی پروایی
foolhardily U بابی پروایی
adventuresome U با بی پروایی جسورانه
audaciously U از روی بی پروایی
impetuously U از روی بی پروایی
to ride roughshod U بی پروایی کردن
intrepidity U بی پروایی تهور
to ride for a fall U بی پروایی در کار کردن
i dont care a pin U مرا پروایی نیست
i dont care a rush U مرا هیچ پروایی نیست
i dont care a snap U مرا هیچ پروایی نیست
i dont care a d. U مرا هیچ پروایی نیست
with a powder U ازروی بی پروایی تند ناگهان
hybris U گستاخی
forwardness U گستاخی
sauciness U گستاخی
presumptuousness U گستاخی
insolence U گستاخی
impertinence or nency U گستاخی
immodesty U گستاخی
cockiness U گستاخی
impertinency U گستاخی
indecency U گستاخی
hubris U گستاخی
arrogance U گستاخی
impudence U گستاخی
bronzes U گستاخی
bronze U گستاخی
flippancy U گستاخی
impertinence U گستاخی
effrontery U گستاخی
hoy denism U گستاخی
cheekiness U گستاخی
hoy denhood U گستاخی
slapdash U کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
talk up U گستاخی کردن
snash U گستاخی کردن
galls U تلخی گستاخی
gall U تلخی گستاخی
petulance U تندی گستاخی
familiarly U از روی گستاخی
boldness U گستاخی بی باکی
presumption U استنباط گستاخی
presumptions U استنباط گستاخی
barefacedness U بی حیایی گستاخی
perkiness U گستاخی جسارت
petulancy U تندی گستاخی
audacity U جسارت گستاخی
assurance U گستاخی بیمه
assurances U گستاخی بیمه
cockily U ازروی گستاخی یاخودبینی
(have the) cheek to do something <idiom> U با گستاخی کاری را انجام دادن
Things can't remain this way. <idiom> U این گستاخی است ! [اصطلاح روزمره]
That's a bit much! <idiom> U این گستاخی است ! [اصطلاح روزمره]
blabbed U وراجی کردن گستاخی کردن
blabs U وراجی کردن گستاخی کردن
blabbing U وراجی کردن گستاخی کردن
blab U وراجی کردن گستاخی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com