English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intemerate U بی ناموس نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
violation U هتک ناموس
honor U ابرو ناموس
ravishment U هتک ناموس
raped U هتک ناموس کردن
rapes U هتک ناموس کردن
rape U هتک ناموس کردن
violate U هتک ناموس کردن
raping U هتک ناموس کردن
ravishment U هتک ناموس کردن
violated U هتک ناموس کردن
To surrender ones chastity . U ناموس خود را لو دادن
violates U هتک ناموس کردن
raped U هتک ناموس به عنف ایالت
statutory rape U هتک ناموس دختر نابالغ
raping U هتک ناموس به عنف ایالت
rape U هتک ناموس به عنف ایالت
rapes U هتک ناموس به عنف ایالت
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
white slave U استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
raped U زنای به عنف هتک ناموس به عنف
rapes U زنای به عنف هتک ناموس به عنف
rape U زنای به عنف هتک ناموس به عنف
raping U زنای به عنف هتک ناموس به عنف
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
undisturbed U مختل نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unfulfilled U انجام نشده
haggard U رام نشده
unpremediated U تصور نشده
savage U رام نشده
savaged U رام نشده
unabated U کاسته نشده
unclaimed U مطالبه نشده
savages U رام نشده
savaging U رام نشده
uncut U از هم جدا نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
uncommitted U تقبل نشده
unset U ثابت نشده
unpaid U پرداخت نشده
unsaturated U اشباع نشده
unsaturate U اشباع نشده
uninvited U دعوت نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unattached U توفیق نشده
unbidden U دعوت نشده
unalloyed U الیاژ نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
unabridged U تلخیص نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
unsaved U پس انداز نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
uncontrolled U مهار نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unattached U اعزام نشده
unpolished U پرداخت نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
uncircumcised U ختنه نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncoditioned U شرط نشده
unlicked U لیسیده نشده
innascible U زایده نشده
undeeded U در سندقید نشده
inextinct U نیست نشده
inedited U چاپ نشده
inedited U منتشر نشده
undefined U تعریف نشده
increate U افریده نشده
in sheets U صحافی نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
roughdry U اطو نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
tenantless U اشغال نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
the date was not specified U نشده بود
unaccommodated U فراهم نشده
unaccomplished U انجام نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
non switched line U خط گزینه نشده
unbowed U سر کوب نشده
in quires U صحافی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
unsought U کاوش نشده
autochthonous U جابجا نشده
unspotted U ننگین نشده
unnormalized U هنجار نشده
unasked U سوال نشده
unseen U مکشوف نشده
unseen U مشاهده نشده
sightless U دیده نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
unsung U سروده نشده
unsung U ستایش نشده
imperforate U منگنه نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
undirected U هدایت نشده
undisiplined U تربیت نشده
unexploded U منفجر نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
unleached U سفید نشده
unsung U خوانده نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
uncounted U شمرده نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
unbacked U رام نشده
virgins U استفاده نشده
virgin U استفاده نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unread U خوانده نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unverified <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unexamined <adj.> U تست نشده
uninspected <adj.> U تست نشده
untested <adj.> U تست نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
inexact U درست نشده
unchecked <adj.> U تایید نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
undetected U کشف نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
untested <adj.> U تایید نشده
unaudited <adj.> U بررسی نشده
inviolate U نقض نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
unstudied U مطالعه نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
unwashed U شسته نشده
unworn U استعمال نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
outstanding U تصفیه نشده
wound less U زخمی نشده
unconnected U وصل نشده
unearned U کسب نشده
unworn U کهنه نشده
outstanding U پرداخت نشده
opens U واریز نشده
outstanding U وصول نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com