Perdic | بی صورت ساده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	unfigured U	بی صورت ساده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	surf U	جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
	Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U	زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
	geometric design U	طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
	plain weave U	بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
	Soumak U	بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
Other Matches

	simple design U	طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
	inventory U	از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
	basic U	یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
	basics U	یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
	mirror carpet U	طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
	structure U	با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
	structures U	با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
	structuring U	با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
	local U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	locals U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	printers U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	printer U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	plastic bubble keyboard U	صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
	packets U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	packet U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	numeric U	که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
	barrage jamming U	تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
	watts U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	watt U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	discretionary U	آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
	rom U	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	chargeable accessions U	استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
	dat U	سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
	baldly U	ساده
	unceremoniously U	ساده
	freestanding U	ساده
	simpleminded U	ساده دل
	simplest U	ساده
	simplest U	ساده دل
	fanciless U	ساده
	baldest U	ساده
	simple U	ساده دل
	sheepish U	ساده دل
	simpler U	ساده
	simpler U	ساده دل
	sheepishly U	ساده دل
	bald U	ساده
	balder U	ساده
	simplex U	ساده
	plainest U	ساده
	plains U	ساده
	fraudless U	ساده
	explicit U	ساده
	free spoken U	ساده گو
	taffetized U	ساده
	plainer U	ساده
	simple minded U	ساده دل
	unmeaning U	ساده
	plain U	ساده
	conversable <adj.> U	ساده دل
	expansive <adj.> U	ساده دل
	good-humored U	ساده دل
	seemly <adj.> U	ساده دل
	innocent <adj.> U	ساده دل
	simple-hearted <adj.> U	ساده دل
	naive U	ساده
	cleans U	ساده
	unsophisticated U	ساده
	untutored U	ساده
	simple hearted U	ساده دل
	clodhoppers U	ساده
	clodhopper U	ساده
	simplistic U	ساده
	idiot U	ساده
	idiots U	ساده
	plain hearted U	ساده دل
	daff U	ساده دل
	unaadorned U	ساده
	inexpensive U	ساده
	downright U	ساده
	naif U	ساده
	charmless U	ساده
	frugal U	ساده
	positive U	ساده
	unassuming U	ساده
	homespun U	ساده
	incomposite U	ساده
	cleanest U	ساده
	artless U	ساده
	cleaned U	ساده
	clean U	ساده
	unceremonious U	ساده
	slick U	ساده
	slickest U	ساده
	fructose U	ساده
	unaffected U	ساده
	incomplex U	ساده
	simple U	ساده
	semplice U	ساده
	ingenue U	دختر ساده
	soft headed U	ساده لوح
	clean bill of lading U	بارنامه ساده
	clean bill U	برات ساده
	deck hand U	ملوان ساده
	In simple (plain) English. U	به انگلیسی ساده
	simple-minded U	ساده لوح
	noddy U	ساده لوح
	deck hands U	ملوان ساده
	underhand service U	سرویس ساده
	clean collection U	وصولی ساده
	empirical formula U	فرمول ساده
	dupable U	ساده لوح
	baring U	ساده اشکار
	barest U	ساده اشکار
	unskilled worker U	کارگر ساده
	bares U	ساده اشکار
	two time U	دو حرکت ساده
	barer U	ساده اشکار
	bared U	ساده اشکار
	bare U	ساده اشکار
	liquidation U	ساده سازی
	flat rate U	نرخ ساده
	(a) snap <idiom> U	خیلی ساده
	credulous U	ساده لوح
	take it easy <idiom> U	ساده بگیر
	primitive U	شکل ساده
	oaf U	ساده لوح
	simple parry U	دفاع ساده
	primary cell U	پیل ساده
	in plain english U	به انگلیسی ساده
	simplification U	ساده سازی
	simplifications U	ساده سازی
	natively U	بطور ساده
	gullibility U	ساده لوحی
	gowk U	ساده لوح
	simple oscillator U	نوسانگر ساده
	free spokenness U	ساده گویی
	sementem U	معنی ساده
	frugal food U	خوراک ساده
	gaby U	ساده لوح
	reducible U	ساده شدنی
	galah U	ساده لوح
	gobemouche U	ساده لوح
	open and shut U	ساده واضح
	open-and-shut U	ساده واضح
	phonemes U	صداهای ساده
	phoneme U	صدای ساده
	perfect gazes U	گازهای ساده
	reductions U	ساده سازی
	reduction U	ساده سازی
	ingenuous U	صاف و ساده
	overhand knot U	گره ساده
	martin U	ساده لوح
	pick wickian U	ساده بی تکلف
	lamblkin U	ساده لوح
	fall guys U	ساده لوح
	infrugal U	غیر ساده
	king post truss U	خرپای ساده
	plain weave U	بافت ساده
	plain rib U	تیغه ساده
	plain paper U	کاغذ ساده
	plain flap U	فلپ ساده
	lamblike U	ساده لوح
	fall guy U	ساده لوح
	naivete U	ساده لوحی
	oafs U	ساده لوح
	single bevel but weld U	جوش لب به لب "وی " ساده
	simplifier U	ساده کننده
	simplifcation U	ساده سازی
	simplex transmission U	مخابره ساده
	simple minded U	ساده لوح
	goofs U	ادم ساده
	simple mean U	میانگین ساده
	simple magnet U	مغناطیس ساده
	candid U	صاف و ساده
	single bond U	پیوند ساده
	single entry U	حسابداری ساده
	naive U	ساده لوح
	duping U	ساده لوح
	dupes U	ساده لوح
	duped U	ساده لوح
	dupe U	ساده لوح
	sot U	ساده لوح
	soft eye U	چشمی ساده
	smpleton U	ساده لوح
	simple fraction U	کسر ساده
	simple eye U	چشم ساده
	goof U	ادم ساده
	simpleminded U	ساده لوح
	simple truss U	خرپای ساده
	simple structure U	ساخت ساده
	simple stress U	تنش ساده
	simple shear U	برش ساده
	simple schizophrenia U	اسکیزوفرنی ساده
	plain clothes U	ساده پوش
	goofed U	ادم ساده
	simplex channel U	مجرای ساده
	goofing U	ادم ساده
	simple distillation U	تقطیر ساده
	simple correlation U	همبستگی ساده
	simple compression U	فشار ساده
	simple bending U	خمش ساده
	simple beam U	تیر ساده
	simple beam U	تیره ساده
	simple average U	میانگین ساده
	simple attack U	حمله ساده
	plain-clothes U	ساده پوش
	sketches U	نقشه ساده
	sketch U	طرح ساده