English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apathetic U بی تفاوت
indifferent U بی تفاوت
amphoteric U بی تفاوت
indfferent U بی تفاوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exchange U تفاوت
exchanged U تفاوت
exchanges U تفاوت
exchanging U تفاوت
contrast U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasting U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
difference U تفاوت
differences U تفاوت
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
tolerance U تفاوت مجاز
tolerances U تفاوت مجاز
margin U تفاوت
margins U تفاوت
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
inequalities U تفاوت نامعادله
inequality U تفاوت نامعادله
diversities U تفاوت
diversity U تفاوت
discrepancy U تفاوت
discrepancy U تفاوت اشتباه در حساب
agio U تفاوت هزینه تسریع
balance of trade U تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
balance of trade U تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
declination U مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
displaciment U تفاوت مکان
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
it makes a t. difference U تفاوت خیلی زیادی نمیکند
jnd U کمترین تفاوت محسوس
just noticeable difference U کمترین تفاوت محسوس
long odds U تفاوت زیاد درمسابقه
losing the exchange U تفاوت دادن
margine U تفاوت
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
minor exchange U تفاوت کوچک
neutral equilibrium U تعادل بی تفاوت
neutral stability U پایداری بی تفاوت
noise margin U تفاوت خش
permissible deviation U تفاوت مجاز
price differential U تفاوت قیمت
product differentiation U تفاوت محصول
rank difference correlation U همبستگی تفاوت رتبه ها
sed U خطای معیار تفاوت
standard error of difference U خطای معیار تفاوت
sensed difference U تفاوت محسوس
significant difference U تفاوت معنادار
straight face U چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
tare U تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص
they differ materially U تفاوت کلی با هم دارند
to split the difference U تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
total factor productivity U تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
trade gap U تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
what the odds U چه تفاوت میکند
winning the exchang U تفاوت گرفتن
by far <idiom> U با تفاوت زیاد،بزرگ
make over <idiom> U بی تفاوت جلوه دادن
as cool as a cucumber <idiom> U مثل یخ [سرد و بی تفاوت]
cord yarn U نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com