Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
xenocentrism
U
بیگانه محوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
axial position
U
حالت محوری قرارگاه محوری
foreignism
U
رسم بیگانه بیگانه پرستی
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
axial
U
محوری
adaxial
U
محوری
triaxial
U
سه محوری
axile
U
محوری
rotated
U
محوری
rotates
U
محوری
monaxial
U
یک محوری
pivotal
U
محوری
uniaxial
U
یک محوری
rotate
U
محوری
axial bond
U
پیوند محوری
axial flow impulse turbine
U
توربین محوری
axial flow turbine
U
توربین محوری
thrusting
U
فشار محوری
compass swing
U
چرخش خط محوری
end thrust
U
فشار محوری
axial ligation
U
لیگاندپوشی محوری
axial load
U
بار محوری
axial position
U
وضعیت محوری
nutation
U
رقص محوری
axial rake angle
U
زاویه محوری
axially symmetric
U
متقارن محوری
axially parallel
U
در راستای محوری
axially parallel
U
موازی محوری
axial compression
U
فشار محوری
axial flow
U
جریان محوری
anthropocentrism
U
انسان محوری
axial runout
U
رانش محوری
axial runout
U
شوک محوری
axial runout
U
ضربه محوری
axial section
U
برش محوری
axial stress
U
تنش محوری
axial thrust
U
فشار محوری
axial thrust
U
بار محوری
axial vector
U
بردار محوری
axisymmetric
U
متقارن محوری
egocentricity
U
خود محوری
sociocentrism
U
جامعه- محوری
pivoting window
U
پنجره محوری
orbital overlap
U
همپوشانی محوری
thrust
U
فشار محوری
pluriaxial
U
چند محوری
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
trochoid
U
محوری فرفرهای
thrusts
U
فشار محوری
uniaxial bending
U
خمش یک محوری
uniaxial force
U
نیروی تک محوری
egocentricism
U
خود محوری
shaft extension
U
قسمت الحاقی محوری
axial rotation symmerty
U
تقارن چرخشی محوری
angular contact thrust ball bearing
U
بلبرینگ طولی محوری
armature end play
U
بازی محوری ارمیچر
tog method
U
روش دیدبانی محوری
axial mining
U
مین گذاری محوری
axial feed method
U
روش تغذیه محوری
triaxial deformation
U
تغییر شکل سه محوری
uniaxial
U
دارای یک محور یک محوری
triaxial compression test
U
ازمایش فشار سه محوری
radials
U
محوری مربوط به رادیو
pivot journal
U
یاطاقان گرد محوری
thrusts
U
بار محوری ضربه
thrust
U
بار محوری ضربه
cylinder roller thrust bearing
U
یاطاقان غلطکی محوری
thrusting
U
بار محوری ضربه
radial
U
محوری مربوط به رادیو
offset distance
U
فاصله برون محوری
drilling thrust
U
فشار محوری مته کاری
double thrust bearing
U
یاطاقان با فشار محوری دوبل
rotation about ...
U
دوران دور ...
[محوری یا جایی]
buttress centres
U
فاصله محوری پشت بندها
parataxic mode
U
شیوه ادراکی خود- محوری
double thrust ball bearing
U
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
oversea
U
بیگانه
xenophobe
U
بیگانه
peregrine
U
بیگانه
peregrin or rine
U
بیگانه
barbarous
U
بیگانه
foreigner
U
بیگانه
abroad
U
بیگانه
barbarian
U
بیگانه
barbarians
U
بیگانه
strange
U
بیگانه
outsider
U
بیگانه
outsiders
U
بیگانه
only
U
بس بیگانه
strangest
U
بیگانه
exotic
U
بیگانه
foreign
U
بیگانه
aliens
U
بیگانه
alien
U
بیگانه
stranger
U
بیگانه
foreigners
U
بیگانه
sympodium
U
منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
end play
U
حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
rachis
U
اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
xenophobe
U
بیگانه ترس
loanword
U
واژه بیگانه
xenophilism
U
بیگانه پرستی
overseas
U
کشورهای بیگانه
xenophile
U
بیگانه پرست
phagocytosis
U
بیگانه خواری
xenophile
U
بیگانه دوست
outlandish
U
بیگانه وار
xenophilous
U
بیگانه پرست
xenophobe
U
دشمن بیگانه
xenoplastic
U
همزیست با بیگانه
holozoic
U
بیگانه خوار
foreignism
U
اصطلاح بیگانه
stranger
U
بیگانه کردن
abroad
U
ممالک بیگانه
estrangements
U
بیگانه کردن
foreign subjects
U
اتباع بیگانه
xenophobia
U
بیگانه هراسی
foreignlegion
U
هنگ بیگانه
xenophobia
U
بیگانه ترسی
foreing currency
U
پول بیگانه
estrangement
U
بیگانه کردن
reverse flow engine
U
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
foreignize
U
بیگانه کردن یاشدن
estrange
U
بیگانه کردن دورکردن
strangely
U
بطور غریب یا بیگانه
strangers
U
بطور غریب یا بیگانه
currencies
U
ارز پول بیگانه
publicans
U
بیگانه صاحب میخانه
xenoglossophilia
U
عشق به زبانهای بیگانه
xenoglossophobia
U
هراس از زبانهای بیگانه
currency
U
ارز پول بیگانه
he is no linguist
U
زبان بیگانه نمیداند
foreign value system
U
نظام ارزشی بیگانه
phagocyte
U
سلول بیگانه خوار
barbarize
U
بیگانه یا وحشی شدن
overseas agent
U
نماینده درکشور بیگانه
publican
U
بیگانه صاحب میخانه
macrophage
U
یاخته بیگانه خواردرشت
non-resident alien
[NRA]
U
بیگانه غیر مقیم
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
ornithopter
U
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
invasive species
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
alien species
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
indent
U
سفارش خرید از کشور بیگانه
invasive exotic
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
indenting
U
سفارش خرید از کشور بیگانه
indents
U
سفارش خرید از کشور بیگانه
exotic
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
foreignize
U
حالت بیگانه دادن یایافتن
gringo
U
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
phagotroph
U
ریزه پرواره بیگانه خوار
neophyte
U
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
the a.of boreign words
U
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
gringos
U
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
unit cell
U
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
axil
U
گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
barbarize
U
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
phagocytize
U
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
disunite
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunited
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunites
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disuniting
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
tramontane
U
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
enclave
U
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
enclaves
U
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
exclave
U
ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
to purify the person language
U
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
tilt and swivel
U
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
ablegate
U
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
enclaves
U
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave
U
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
short haul
U
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul
U
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
haulage
U
پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
pure bending
U
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
axis
U
مهره دوم گردن مهره محوری
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
foreign attachment
U
توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
xenophile
U
بیگانه پرست اجنبی پرست
averts
U
بیزار کردن بیگانه کردن
alienating
U
بیگانه کردن منحرف کردن
averted
U
بیزار کردن بیگانه کردن
averting
U
بیزار کردن بیگانه کردن
avert
U
بیزار کردن بیگانه کردن
alienate
U
بیگانه کردن منحرف کردن
alienates
U
بیگانه کردن منحرف کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com