Perdic | بینی کوتاه وبزرگ وسرببالا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pug U	بینی کوتاه وبزرگ وسرببالا
	pugs U	بینی کوتاه وبزرگ وسرببالا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	snub-nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	pug nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	short sight U	نزدیک بینی کوتاه نظری
	pug nose U	بینی کوتاه وکلفت سر ببالا
	platyrrhine U	دارای بینی پهن و کوتاه
	short term forecast U	پیش بینی کوتاه مدت
	splayfooted U	پای پهن وبزرگ
	splayfoot U	پای پهن وبزرگ
	hill myna U	سار سیاه وبزرگ اسیایی
	Young and old. U	کوچک وبزرگ (همه و همگی )
	block letter U	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
	limulus U	خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
	chimere U	خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
	anlage U	اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
	short lunge U	نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
	blast U	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
	blasts U	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
	septum U	حفرههای بینی پره بینی
	shorthorn U	جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
	pantywaist U	شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
	short quard U	سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
	guided propagation U	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
	vomer U	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
	anaglyph U	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
	weather forecast U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	weather forecasts U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	predicting interval U	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
	hurdle step U	جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
	linter U	ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
	night bilndness U	شب بینی
	sniveling U	اب بینی
	cross eye U	دو بینی
	cross eye U	کج بینی
	the handle of the face U	بینی
	nose U	بینی
	nozzle U	بینی
	nozzles U	بینی
	neb U	بینی
	sniveled U	اب بینی
	snivelling U	اب بینی
	snivels U	اب بینی
	rheum U	اب بینی
	mucus of the nose U	اب بینی
	rhinologist U	بینی
	snivelled U	اب بینی
	pecker U	بینی
	snot U	اب بینی
	hand reading U	کف بینی
	snivel U	اب بینی
	nasally U	از بینی
	noses U	بینی
	graphology U	خط بینی
	chiromancy U	کف بینی
	double vision U	دو بینی
	palmistry U	کف بینی
	snoot U	بینی
	nasion U	بیخ بینی
	nasal U	وابسته به بینی
	myopy U	نزدیک بینی
	near sight U	نزدیک بینی
	nasal U	مربوط به بینی
	nasolabial U	وابسته به لب و بینی
	paranasal U	نزدیک بینی
	astrology U	طالع بینی
	nares U	مجراهای بینی
	astrology U	اختر بینی
	nasitis U	اماس بینی
	nasiform U	بینی شکل
	nasality U	وابستگی به بینی
	prediction U	پیش بینی
	macropsia U	درشت بینی
	megalopsia U	درشت بینی
	megalopsis U	درشت بینی
	megalomania U	خودبزرگ بینی
	myopia U	نزدیک بینی
	microscopy U	ذره بینی
	second sight U	دور بینی
	second sight U	روشن بینی
	microscopy U	ریز بینی
	moon blindness U	روز بینی
	mucus of the nose U	مخاط بینی
	predictions U	پیش بینی
	nasology U	مبحث بینی
	nasoscope U	بینی بین
	nostrils U	سوراخ بینی
	nostril U	سوراخ بینی
	ozena U	قرحه بینی
	biopsy U	زنده بینی
	abdominos'copy U	شکم بینی
	the two nostrils U	دو سوراخ بینی
	the tip of the nose U	نوک بینی
	perdict U	پیش بینی
	anticipation U	پیش بینی
	perspicuity U	روشن بینی
	perspicuity U	تیز بینی
	telegnosis U	غیب بینی
	outsight U	فاهر بینی
	outsight U	برون بینی
	otoscopy U	گوش بینی
	nassal U	وابسته به بینی
	precautions U	پیش بینی
	precaution U	پیش بینی
	nasute U	گنده بینی
	nearsightedness U	نزدیک بینی
	auguries U	پیش بینی
	augury U	پیش بینی
	stricture U	باریک بینی
	prognostications U	پیش بینی
	prognostication U	پیش بینی
	night bilndness U	روز بینی
	strictures U	باریک بینی
	ornithoscopy U	مرغ بینی
	to blow nose U	گرفتن بینی
	near sightedness U	نزدیک بینی
	noses U	بینی اسب
	cautions U	پیش بینی
	cautioning U	پیش بینی
	cautioned U	پیش بینی
	caution U	پیش بینی
	xanthopsia U	زرد بینی
	pessimistically U	ازروی بد بینی
	optimism U	نیک بینی
	erythropsia U	سرخ بینی
	world view U	جهان بینی
	false pride U	خود بینی
	fastidiousness U	باریک بینی
	flat nosed U	پهن بینی
	forcasting U	پیش بینی
	fortune telling U	طالع بینی
	genethlilogy U	طالع بینی
	clairvoyance U	غیب بینی
	clairvoyance U	روشن بینی
	nose U	بینی اسب
	expectation U	پیش بینی
	hook-nosed U	دارای بینی کج
	hook nosed U	دارای بینی کج
	expectations U	پیش بینی
	microscopic U	ذره بینی
	conchoscope U	بینی بین
	clear sightedness U	روشن بینی
	astronomy U	طالع بینی
	My nose is running. U	از بینی ام آب می آید
	finesse U	نکته بینی
	nose leather U	چرم بینی
	crystal gazing U	بلور بینی
	introspection U	باطن بینی
	genethlilogy U	زایچه بینی
	weltanschauung U	جهان بینی
	sniffing U	بینی گرفتن
	sniffed U	بینی گرفتن
	sniff U	بینی گرفتن
	isomorphism U	هم ریخت بینی
	keenness of sight U	تیز بینی
	laryngoscopy U	حنجره بینی
	lenticular U	ذره بینی
	to read people's hands U	کف بینی کردن
	forecasts U	پیش بینی
	localism U	کوته بینی
	long siht U	دور بینی
	lookahead U	پیش بینی
	sniffs U	بینی گرفتن
	optimism U	خوش بینی
	vibrissa U	موی بینی
	foresight U	پیش بینی
	haemoscopy U	خون بینی
	forecasted U	پیش بینی
	forecasting U	پیش بینی
	forecast U	پیش بینی
	hawk nose U	بینی قوشی
	rhiopharyngeal U	بینی حلقی
	revision U	باز بینی
	revisions U	باز بینی
	projections U	پیش بینی
	insolence U	خود بینی
	quillet U	باریک بینی
	bridges U	برامدگی بینی
	rhinology U	بینی شناسی
	subtleties U	باریک بینی
	preparations U	پیش بینی
	projection U	پیش بینی
	preparation U	پیش بینی
	soothsaying U	فال بینی
	bridged U	برامدگی بینی
	prevision U	پیش بینی
	self imprtance U	خود بینی
	insights U	درون بینی
	prospectiveness U	پیش بینی
	insight U	درون بینی
	subtility U	باریک بینی
	soothsayer U	فال بینی
	snuffer U	سوراخ بینی
	strology U	زایجه بینی
	arrangements U	پیش بینی
	stereoscopic U	برجسته بینی
	arrangement U	پیش بینی
	priggism U	اندک بینی
	priggery U	خود بینی
	rhinoscope U	بینی نگر