English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insight therapy U بینش درمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sights U بینش
sight U بینش
intuitions U بینش
intuition U بینش
insights U بینش
insight U بینش
eyesight U بینش
ken U بینش
percipience U بینش وادراک
emotional insight U بینش هیجانی
seaman's eye U بینش ملوانی
seeing U بینش رویت
intelligence U فهم بینش
insightful learning U یادگیری بینش افرین
faculty of observation U بینش مشاهدات جوی
visionless U فاقد حس بینش ومال اندیشی
physical therapy U تن درمانی
therapeutic U درمانی
hydropathic U اب درمانی
physiotherapy U تن درمانی
remedial U درمانی
hydrotherapy U اب درمانی
will therapy U اراده درمانی
thermotherapy U حرارت درمانی
therapeutic millieu U محیط درمانی
milieu therapy U محیط درمانی
kinesiotherapy U جنبش درمانی
physical therapy U ورزش درمانی
homeopathy U همسان درمانی
play therapy U بازی درمانی
role therapy U نقش درمانی
therapeutic impasse U بن بست درمانی
therapeutic community U اجتماع درمانی
semantic therapy U معنا درمانی
homoeopathy [British] U همسان درمانی
religious therapy U دین درمانی
relaxation therapy U ارمش درمانی
recreation therapy U سرگرمی درمانی
reality therapy U واقعیت درمانی
narcotherapy U تخدیر درمانی
immunotherapy U ایمن درمانی
hypnotherapy U هیپنوتیسم درمانی
chemotherapy U شیمی درمانی
art therapy U هنر درمانی
logopedics U گفتار درمانی
music therapy U موسیقی درمانی
convulsive therapy U تشنج درمانی
speech therapy U گفتار درمانی
psychotherapy U روان درمانی
behavior therapy U رفتار درمانی
group therapy U گروه درمانی
electrotherapy U برق درمانی
hydropathist U متخصص اب درمانی
hydrotherapeutic U بنگاه اب درمانی
hydropath establishment U بنگاه اب درمانی
gestalt therapy U گشتالت درمانی
family therapy U خانواده درمانی
radiotherapy U پرتو درمانی
curative U دارای خاصیت درمانی
balneology U علم استحمام درمانی
cerebral electrotherapy U برق درمانی مغزی
reconstructive psychotherapy U روان درمانی بازساختی
directive psychotherapy U روان درمانی رهنمودی
nondirective psychotherapy U روان درمانی بی رهنمود
direct psychotherapy U روان درمانی رهنمودی
psychagogy U روان درمانی رهنمودی
ambulatory psychotherapy U روان درمانی سر پایی
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
brief psychotherapy U روان درمانی کوتاه مدت
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
cryotherapy U درمان بوسیله سرما سرما درمانی
crymotherapy U درمان بوسیله سرما سرما درمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com