English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alarm U بیم و وحشت ساعت زنگی
alarmed U بیم و وحشت ساعت زنگی
alarmingly U بیم و وحشت ساعت زنگی
alarms U بیم و وحشت ساعت زنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
striker U ساعت زنگی
strikers U ساعت زنگی
alarum U ساعت زنگی
repeater U ساعت زنگی بازگو کننده
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
Negroes U زنگی
Negro U زنگی
zanzibari U زنگی
chiming U سازیاموسیقی زنگی
chimed U سازیاموسیقی زنگی
negrophil U زنگی دوست
negroid U زنگی مانند
tambourines U دایره زنگی
tambourine U دایره زنگی
pies U کلاغ زنگی
pie U کلاغ زنگی
negrillo U زنگی کوچک
negro slave U غلام زنگی
carillon U سنتور زنگی
fascias U دایره زنگی
chimes U سازیاموسیقی زنگی
chime U سازیاموسیقی زنگی
darky U سیاه زنگی
fascia U دایره زنگی
blackamoor U سیاه زنگی
timbrel U دایره زنگی
timbre U دایره زنگی
carillons U سنتور زنگی
tintinnabulum U جغجغه زنگی
hamite U زنگی سیاه افریقایی
ravens U غراب کلاغ زنگی
tambourine U دایره زنگی زدن
carillonneur U نوازنده سنتور زنگی
tambourines U دایره زنگی زدن
raven U غراب کلاغ زنگی
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
rattlers U چیزی که تغ تغ کند مار زنگی
rattler U چیزی که تغ تغ کند مار زنگی
sidewinder U نوعی مار زنگی کوچک
massasauge U مار زنگی امریکای شمالی
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
negrito U زنگی کوچک در اقیانوسیه ونواحی مالاکا
passing bell U زنگی که هنگام درگذشتن کسی بزنند
o'clock U ساعت از روی ساعت
negroidal U زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
adjective colour U زنگی که برای ثابت شدن محتاج به افزایش چیزدیگری است
panicked U وحشت
panicking U وحشت
frays U وحشت
funk U وحشت
panic U وحشت
awless U بی وحشت
fray U وحشت
awfulness U وحشت
gris U وحشت
dismalness U وحشت
fears U وحشت
abhorrence U وحشت
fearing U وحشت
dread U وحشت
feared U وحشت
fear U وحشت
jitters U وحشت
trepidation U وحشت
dreading U وحشت
dreads U وحشت
awed U وحشت
awe U وحشت
fright U وحشت
frights U وحشت
frayed U وحشت
aghast U وحشت زده
forlornness U وحشت یاس
fear prayer U نماز وحشت
dismay U وحشت زدگی
horror-struck U وحشت زده
morbid U وحشت اور
awestricken U وحشت زده
terrors U وحشت بلا
cuse of a U موجب وحشت
dismayed U وحشت زدگی
requiem U نماز وحشت
terror U وحشت بلا
frights U هراس وحشت
affright U وحشت زده
horror struck U وحشت زده
horrors U وحشت مورمور
awestruck U وحشت زده
alarum U بیم و وحشت
frightened U وحشت زده
dismays U وحشت زدگی
dismaying U وحشت زدگی
horror U وحشت مورمور
fright U هراس وحشت
requiems U نماز وحشت
strike with terror U وحشت زده
fear of the future U وحشت از آینده
pavor nocturnus U وحشت شبانه
panic struck U وحشت زده
panic stricken U وحشت زده
struck with teror U وحشت زده
startles U پرش وحشت زدگی
gruesomely U چنانکه وحشت اورد
gally U وحشت زده کردن
terrible U وحشت اور ترسناک
startles U وحشت زده شدن
startled U پرش وحشت زدگی
startled U وحشت زده شدن
startle U پرش وحشت زدگی
startle U وحشت زده شدن
horrendous U ترسناک وحشت اور
appal U وحشت زده شدن
heart skip a beat <idiom> U وحشت زده یا بر آشفتن
jittery U وحشت زده و عصبی
appals U وحشت زده شدن
terrified U وحشت زده کردن
terrify U وحشت زده کردن
terrifying U وحشت زده کردن
terrifies U وحشت زده کردن
horrified U وحشت زده کردن
horrifying U وحشت زده کردن
horrify U وحشت زده کردن
appall U وحشت زده شدن
horrifies U وحشت زده کردن
appalled U وحشت زده شدن
appallingly U وحشت زده شدن
creepy U وحشت زده غیر عادی
gast U وحشت جانور بدون اولاد
My hair stood on end . U مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
panicking U هراس وحشت زده کردن
panic U هراس وحشت زده کردن
panicked U هراس وحشت زده کردن
to put the fear of God into somebody U کسی را وحشت زده کردن
overawe U خیلی وحشت زده کردن
overawed U خیلی وحشت زده کردن
overawing U خیلی وحشت زده کردن
overawes U خیلی وحشت زده کردن
gruesome U وحشت اور نفرت انگیز
to escape with nothing more than/just a fright U از دست چیزی فقط با وحشت فرار کردن
consternate U احساس تحیر و وحشت کردن متوحش شدن
stage fright U وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
He had the air of a frightened(scared)child. U حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
boggle U دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
mag U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
time-piece U ساعت
h hour U ساعت س
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
clock U ساعت
timepiece U ساعت
in hour's time U دو ساعت
maypop U گل ساعت
clocks U ساعت ها
hour ly U ساعت به ساعت
by my watch U ساعت من
passion flower U گل ساعت
passionflower U گل ساعت
clk U ساعت
ticker U ساعت
clock generator U ساعت زا
horologium U ساعت
timŠepiece U ساعت
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
horologii U ساعت
horologe U ساعت
oclock U ساعت
self-esteem U ساعت
watching U ساعت
clock U ساعت
clocks U ساعت
hours U ساعت
zero hour U ساعت س
watches U ساعت
hour U ساعت
watch U ساعت
hourly U ساعت به ساعت
watched U ساعت
timepiece U ساعت
timepieces U ساعت
terrorism U عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
sext U عبادت ساعت 21
watchband U بند ساعت
wall clock ساعت دیواری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com