English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
health insurance U بیمه بهداشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
hygiene U بهداشت
health U بهداشت
hygienics U بهداشت
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
mental hygiene U بهداشت روانی
social health U بهداشت اجتماعی
hygienist U متخصص بهداشت
sanitary engineering U مهندسی بهداشت
sanitarily U از لحاظ بهداشت
Health physics U بهداشت پرتوی
insanitation U فقدان بهداشت
public health U بهداشت همگانی
mental health U بهداشت روانی
social hygiene U بهداشت اجتماعی
hygeist U متخصص بهداشت
certificate of health U گواهی بهداشت
hygiene U علم بهداشت
Health physics U فیزیک بهداشت
health certificate U گواهی بهداشت
hygeist U بهداشت دان
hygienically U مطابق بهداشت
hygienics U علم بهداشت
The Physics of Radiation Protection U فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection U بهداشت پرتوی
bill of health U گواهی بهداشت
pedology U مبحث بهداشت کودکان
The health authorities . U مقامات اداره بهداشت
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
clean bill of health U گواهی نامه بهداشت کشتی
to keep one's health U موافب بهداشت خود بودن
sanitation U مراعات اصول بهداشت بهسازی
constitutionalize U برای بهداشت مزاج گردش کردن
flight sister U افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
hygeian U وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
insurer, underwriter U بیمه گر
premium U حق بیمه
level premium U حق بیمه
premiums U حق بیمه
aids to trade U بیمه
assurances U بیمه
insurers U بیمه گر
insurance premium U حق بیمه
insurance permium U حق بیمه
insurance U حق بیمه
assurer U بیمه گر
insurance U بیمه
insurer U بیمه گر
underwriter U بیمه گر
assurance U بیمه
underwriters U بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
hull insurance U بیمه بدنه
reinsurance U بیمه اتکایی
wagering policy U بیمه قماری
insurable U بیمه شدنی
comprehensive insurance U بیمه جامع
contingency insurance U بیمه احتیاطی
deductible U فرانشیز بیمه
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
liability insurance U بیمه تعهدی
fire insurance U بیمه حریق
comprehensive insurance U بیمه کامل
liability insurance U بیمه بدهی
health insurance U بیمه تندرستی
coinsurance U بیمه مشترک
coinsurance U بیمه اتکایی
credit insurance U بیمه اعتبار
health insurance U بیمه بهداشتی
co insurance U بیمه مشترک
unemployment insurance U بیمه بیکاری
marine insurance U بیمه بحری
to u. a policy of insurance U سند بیمه
old age insurance U بیمه بازنشستگی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
policy holder U دارنده بیمه
property insurance U بیمه دارائی
reinsurance U بیمه مجدد
reinsurance U بیمه اتکائی
reinsurer U بیمه گر اتکائی
term insurance U بیمه موقت
marine insurance U بیمه دریایی
leading insurer U بیمه گر اصلی
industrial insurance U بیمه صنعتی
insurability U بیمه برداری
insurable U بیمه کردنی
insurable U قابل بیمه
insurance agent U عامل بیمه
insurance agent U نماینده بیمه
insurance broker U دلال بیمه
insurance broker U واسطه بیمه
insurance certificate U بیمه مشترک
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurance certificate U گواهی بیمه
insurance company U شرکت بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
insurant U بیمه گذار
insured, policy holder U بیمه شده
joint insurance U بیمه اشتراکی
social insurance U بیمه اجتماعی
assurances U گستاخی بیمه
insurance policies U قرارداد بیمه
insurance policies U بیمه نامه
insurance policies U سند بیمه
insurance policy U قرارداد بیمه
insurance policy U بیمه نامه
insurance policy U سند بیمه
national insurance U بیمه ملی
national insurance U بیمه اجتماعی
assuring U بیمه کردن
accident insurance U بیمه حوادث
accident insurance U بیمه تصادفات
assures U بیمه کردن
assure U بیمه کردن
insurance U پول بیمه
actuary U متخصص بیمه
assurance U بیمه عمر
assurance U گستاخی بیمه
assurances U بیمه عمر
life insurance U بیمه عمر
life insurance U بیمه زندگی
insure U بیمه کردن
life assurance U بیمه عمر
life assurance U بیمه جان
actuaries U کارشناس بیمه
actuaries U متخصص بیمه
actuary U کارشناس بیمه
assurable U بیمه کردنی
insured U بیمه شونده
blanket insurance U بیمه کلی
cargo insurance U بیمه محمولات
premiums U وثیقه حق بیمه
premium U مبلغ بیمه
premium U وثیقه حق بیمه
cargo insurance U بیمه بار
policy U بیمه نامه
cargo insurance U بیمه محموله
insured U بیمه گذار
insured U بیمه شده
premiums U مبلغ بیمه
assured U بیمه گزار
assurer U بیمه کننده
class d allotment U کسورات بیمه
policies U بیمه نامه
assured U بیمه شده
sanitize U مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
proposal form U فرم درخواست بیمه
open cover U بیمه نامه باز
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
averages U متوسط خسارت در بیمه
policy holder U دارنده بیمه نامه
prohibited risk U خطر بیمه نشدنی
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
averaged U متوسط خسارت در بیمه
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
assure U بیمه کردن عمر
reinsure U دوباره بیمه کردن
reinsure U بیمه اتکایی کردن
assures U بیمه کردن عمر
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
third party insurance U بیمه شخص ثالث
assuring U بیمه کردن عمر
to rate up U بیمه زیاد گرفتن از
reasure U دوباره بیمه کردن
average U متوسط خسارت در بیمه
war risk insurance U بیمه خطر مرگ
underwriter U صادرکننده بیمه دریایی
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
underwriters U صادرکننده بیمه دریایی
blanket policy U بیمه نامه جامع
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
adjuster U کارشناس در خسارت بیمه
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
cover note U گواهی بیمه نامه
assuror U بیمه کنندهء عمر
cover note U بیمه نامه موقت
floating policy U بیمه نامه متغیر
cover note U گواهی پوشش بیمه
fire insurance U بیمه اتش سوزی
covering note U بیمه نامه موقت
blanket policy U بیمه نامه کلی
credit insurance U بیمه نمودن اعتبار
averaging U متوسط خسارت در بیمه
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
cif U بیمه و هزینه حمل
coinsure U بیمه اتکایی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com