Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
love sick
U
بیمار عشق
sick of love
U
بیمار عشق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
psychopath
U
بیمار روانی
psychopaths
U
بیمار روانی
psychotic
U
بیمار روانی
unhealthy
U
غیر سالم بیمار
sickroom
U
اتاق بیمار
sickrooms
U
اتاق بیمار
patient
U
بیمار مریض
patient
U
بیمار
patients
U
بیمار مریض
patients
U
بیمار
sicklier
U
بیمار
sickliest
U
بیمار
sickly
U
بیمار
woozier
U
بیمار
wooziest
U
بیمار
woozy
U
بیمار
sick
U
بیمار
sickest
U
بیمار
ill
U
بیمار
ill-
U
بیمار
ills
U
بیمار
bedfast
U
بیمار
bedrid
U
بیمار
bedridden
U
بیمار
languish
U
بیمار عشق شدن
languished
U
بیمار عشق شدن
languishes
U
بیمار عشق شدن
languishing
U
بیمار عشق شدن
homesick
U
بیمار وطن
bedpan
U
لگن بیمار بستری
bedpans
U
لگن بیمار بستری
out-patient
U
بیمار سرپائی
out-patients
U
بیمار سرپائی
maniac
U
بیمار مانیایی
maniacs
U
بیمار مانیایی
dangeously sick
U
سخت بیمار
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
happy go lucky
U
اسان گذران بیمار
inpatient
U
بیمار بستری
languideyes
U
چشمان بیمار
look for
U
بیمار بودن
outpatient
U
بیمار سرپایی بیمارستان
outpatient
U
بیمار سرپایی
packing sheet
U
حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
podagric
U
بیمار نقرس
psyho
U
بیمار روانی
pulmonic
U
بیمار
rehabilitant
U
بیمار یا معلول درحال نوتوانی
sick industry
U
صنعت بیمار
sick nurse
U
پرستار بیمار
strecher
U
تخت روان حمل بیمار
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
you will become sick
U
شما بیمار میشوید
in-patient
U
بیمار بستریدر بیمارستان
in-patients
U
بیمار بستریدر بیمارستان
carer
U
مراقبو تیماردار بیمار
The patient went off in a faint
U
بیمار غش کرد ( از حال رفت )
The patients hrart stopped beating.
U
قلب بیمار از کار افتاد ( ایستاد )
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
Smoking makes you ill and it is also expensive.
U
سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com