English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
back hoe U بیل حفاری
back shovel U بیل حفاری
crowed shevel U بیل حفاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outfit U تجهیزات حفاری
outfits U تجهیزات حفاری
scoop U ماشین حفاری
scooped U ماشین حفاری
scooping U ماشین حفاری
scoops U ماشین حفاری
core U نمونه مواد حفاری
cores U نمونه مواد حفاری
jar U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
grab U بیل حفاری دندانه دار
grabbed U بیل حفاری دندانه دار
grabbing U بیل حفاری دندانه دار
grabs U بیل حفاری دندانه دار
excavate U حفاری کردن
excavated U حفاری کردن
excavates U حفاری کردن
excavating U حفاری کردن
dig U حفاری
digs U حفاری
unearth U حفاری کردن
unearthed U حفاری کردن
unearthing U حفاری کردن
unearths U حفاری کردن
drilling U حفاری
hoe U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoed U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoeing U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoes U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
navvies U کارگرحفار ماشین حفاری
navvy U کارگرحفار ماشین حفاری
sapper U قسمت حفاری
sappers U قسمت حفاری
excavation U حفاری
adamantine drilling U حفاری با مته ساچمهای
bored well U چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
boring pipe U لوله حفاری
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
common excavation of structure U حفاری عمومی ساختمان
digger U الت حفاری
diggings U حفاری
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
drilling bit U مته حفاری
drilling capacity U فرفیت حفاری
drilling mud U گل حفاری
drilling pipe U سوزن حفاری
earth excavating U حفاری زمین
inclined drilling U حفاری مایل
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
kelly drive bushing U اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
king pile U تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
mud flush rotary U حفاری اورانی
open cut U حفاری در فضای باز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
pool tool U حفاری با میله توپر
rotary drilling U حفاری دورانی
trench excavator U ماشین حفاری
trepanation U مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
drillship کشتی حفاری
archeological dig U حفاری باستان شناسی
earth excavating U حفاری زمین
workings U همه بخشهای حفاری شده معدنی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com