English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
run into the ground <idiom> U بیش ازاندازه کارکشیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labor boycott U دست از کارکشیدن
pack up U دست از کارکشیدن
knock off U دست از کارکشیدن از کار انداختن
excessive U بیش ازاندازه
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
it is unusually large U ازاندازه معمول بزرگتراست
longhair U علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
long haired U علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
slather U مقدار فراوان بیش ازاندازه
hyperactive U دارای فعالیت بیش ازاندازه
over estimate U بیش ازاندازه واقعی بها گذاشتن بر
overcapitalize U بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com