English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
most of them U بیشتر انها
the most that i can do U بیشتر انها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
long life itemes U اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
Other Matches
notobranchiate U در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
they U انها
yond U انها
those U انها
many of them U بسیاری از انها
who are they? U انها کی هستند
one of them U یکی از انها
many of them U عده زیادی از انها
neither of them know U هیچکدام از انها نمیدانند
to pass muster U در بازدیدارتش و مانند انها
he rolled them by U سواره از پهلوی انها رد شد
i saw none of them U هیچکدام از انها را ندیدم
they are of a doubtful paterni U اصل انها معلوم نیست
they were badly officered U افسران انها خوب نبودند
it is a pity of them U دل ادم برای انها میسوزد
brass band U ادوات انها از برنج باشد
curtesy U زوج از انها ارث می برد
i alone bear the brunt of it U خدمت انها بر من واجب می اید
they are cured by nature U طبیعت انها را درمان میکند
extend U بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
podiatry U دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
extending U بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
pepo U کدو و خیار ومانند انها
extends U بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
logroll U غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
they came to a rupture U میانه انها بهم خورد
crackleware U فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
onomastics U علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
the exercised thier veto U انها حق وتوی خود را اعمال کردند
corrective maintenance U جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
grosbeak U سهره و سینه سرخ و مانند انها
pelage U پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
tzigane U وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
it filled their hearts with t U ترس زیاد دردل انها انداخت
their principal food is rice U خوراک عمده انها برنج است
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
pastries U کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
porter house U جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
neck wear U کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
pastry U کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
benday U جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
vendor rating U رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
legumen U حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
they rate as tonic drugs U انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
turret guns U توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
dispatching priority U شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
bead roll U صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
land shark U کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
check flight U پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
cunclude U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
expired appropriation U اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
liquid consonants U حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
diachrony U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
slow moving U کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
investor U کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investors U کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
sick U مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
sickest U مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
current liability U اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
ecology U علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
paintress U زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
unliquidated damages U خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
wind rose U نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
beadroll U صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
bench mark U علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
mysticism U مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
lot integrity U دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
modem U دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
wet stowage U نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
fracto cumulus U ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
counsels U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
peers of scotland U بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
peers of iveland U بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
gust lock U قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
weathered rocks U خاره هایی که در تحت تاثیرهوا خردشده اند یا رنگ انها رفته است
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
thermoplastics U پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
isotheral line U خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
achalasia U عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
antibiosis U تضاد بین دوموجود زنده کوچک که بیش از یکی از انها در محیط باقی نمیماند
actuating horns U اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
target materials U مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
control lock U وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
wire locking U بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
furthers U بیشتر
for the most part U بیشتر
furthering U بیشتر
furthered U بیشتر
principally U بیشتر
further U بیشتر
rather U بیشتر
more and more U هی بیشتر
more than U بیشتر از
it is mostly iron U بیشتر
the more U بیشتر
large adv U بیشتر
as much as possible U هر چه بیشتر
mostly U بیشتر
more U بیشتر
mainly U بیشتر
the more better the best U هر چه بیشتر
as early aspossible U هر چه بیشتر
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
photographic dosimetry U روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
record U برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
hypercard U یات بیشتر
by superir wisdom U با خرد بیشتر
The more the better . U هر چه بیشتر بهتر
better part U قسمت بیشتر
to overcomein number U بیشتر بودن از
so many menŠso many minds U عقیده بیشتر
so many menŠso many minds U هر چه اشخاص بیشتر
more and more U بیشتر ازبیشتر
most people U بیشتر مردم
multichannel U با بیشتر از یک کانال
majoring U بیشتر اعظم
majored U بیشتر اعظم
major U بیشتر اعظم
surviver U بیشتر عمرکننده
outshine U بیشتر درخشیدن
outshines U بیشتر درخشیدن
rather ... than U بیشتر ...تا [ترجیحا ... تا]
outshining U بیشتر درخشیدن
outshone U بیشتر درخشیدن
not any more U دیگر نه [بیشتر نه]
the many U بیشتر مردم
better U نیکوتر بیشتر
nine times out ten U بیشتر اوقات
oddson U بیشتر محتمل
over-average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
no more U نه دیگر [بیشتر]
over crowding U بیشتر باشد
in the main U بیشتر اصلا
no longer U نه بیشتر [زمانی]
above-average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
above average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
outstand U بیشتر ایستادن
further information U آگاهی بیشتر
outsit U بیشتر نشستن از
war crimes U اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
lohmannizing U غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
rollover U میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
he makes most noise U او از همه بیشتر صدا یا
at full pelt U با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
as soon as possible U بزودی هرچه بیشتر
outliving U بیشتر دوام اوردن
outstand U بیشتر تحمل کردن
outlives U بیشتر زنده بودن از
outlives U بیشتر دوام اوردن
outlived U بیشتر زنده بودن از
outwalk U بیشتر راه رفتن از
outliving U بیشتر زنده بودن از
outwatch U بیشتر بیدار ماندن از
roundabout production U تولید با کارائی بیشتر
mares U مادیان 4 ساله یا بیشتر
mare U مادیان 4 ساله یا بیشتر
I am over 50 years old. U من ۵۰ سال بیشتر دارم.
overlive U بیشتر زنده بودن از
outwork U بیشتر کار کردن از
outwear U بیشتر دوام کردن
ahead U دارای امتیاز بیشتر
like nowhere else <adv.> U بیشتر از هر جای دیگر
outlived U بیشتر دوام اوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com