English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
more than U بیشتر از
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
usury U گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
rather U بیشتر
round U تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
roundest U تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
bodies U نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
body U نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
gargoyle U ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
gargoyles U ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
enhance U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
hard U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
stop U ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stopped U ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stopping U ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stops U ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
wing U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
winging U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
allocation U یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations U یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
crash U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
precision U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
mostly U بیشتر
mainly U بیشتر
queue U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queues U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
contrast U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasted U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasting U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasts U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
major U بیشتر اعظم
majored U بیشتر اعظم
majoring U بیشتر اعظم
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
coroner U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
coroners U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
lotus U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotuses U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
nurse U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nursed U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
stack U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacked U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacks U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
common U زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
common U فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
commoners U زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commoners U فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
commonest U زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest U فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
extend U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
better U نیکوتر بیشتر
sweeper U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
conveyancing U در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
shield U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shields U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
quad U درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads U درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extras U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
congestion U وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
outshine U بیشتر درخشیدن
outshines U بیشتر درخشیدن
outshining U بیشتر درخشیدن
outshone U بیشتر درخشیدن
outbid U بیشتر توپ زدن از
outbidded U بیشتر توپ زدن از
outbidding U بیشتر توپ زدن از
outbids U بیشتر توپ زدن از
outlast U بیشتر طول کشیدن از
outlasted U بیشتر طول کشیدن از
outlasting U بیشتر طول کشیدن از
outlasts U بیشتر طول کشیدن از
outvote U بیشتر رای بردن از
Other Matches
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
furthers U بیشتر
furthering U بیشتر
furthered U بیشتر
further U بیشتر
more U بیشتر
as much as possible U هر چه بیشتر
for the most part U بیشتر
large adv U بیشتر
it is mostly iron U بیشتر
more and more U هی بیشتر
principally U بیشتر
the more better the best U هر چه بیشتر
the more U بیشتر
as early aspossible U هر چه بیشتر
hypercard U یات بیشتر
most of them U بیشتر انها
by superir wisdom U با خرد بیشتر
rather ... than U بیشتر ...تا [ترجیحا ... تا]
not any more U دیگر نه [بیشتر نه]
better part U قسمت بیشتر
further information U آگاهی بیشتر
in the main U بیشتر اصلا
so many menŠso many minds U عقیده بیشتر
more and more U بیشتر ازبیشتر
no more U نه دیگر [بیشتر]
the most that i can do U بیشتر انها
most people U بیشتر مردم
multichannel U با بیشتر از یک کانال
nine times out ten U بیشتر اوقات
oddson U بیشتر محتمل
outstand U بیشتر ایستادن
no longer U نه بیشتر [زمانی]
over crowding U بیشتر باشد
to overcomein number U بیشتر بودن از
so many menŠso many minds U هر چه اشخاص بیشتر
surviver U بیشتر عمرکننده
the many U بیشتر مردم
above average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
The more the better . U هر چه بیشتر بهتر
over-average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
outsit U بیشتر نشستن از
above-average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
I am over 50 years old. U من ۵۰ سال بیشتر دارم.
mare U مادیان 4 ساله یا بیشتر
put someone's best foot forward <idiom> U بیشتر تلاش کردن
roundabout production U تولید با کارائی بیشتر
mares U مادیان 4 ساله یا بیشتر
full drive U باشتاب هرچه بیشتر
outliving U بیشتر زنده بودن از
outliving U بیشتر دوام اوردن
outlives U بیشتر زنده بودن از
outlives U بیشتر دوام اوردن
outlived U بیشتر زنده بودن از
outlived U بیشتر دوام اوردن
outlive U بیشتر زنده بودن از
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
overlive U بیشتر زنده بودن از
outwatch U بیشتر بیدار ماندن از
more the merrier <idiom> U هرچی بیشتر بهتر
extensive cultivation U کار وسرمایه بیشتر
norther U بیشتر بطرف شمال
as soon as possible U بزودی هرچه بیشتر
outstand U بیشتر تحمل کردن
he makes most noise U او از همه بیشتر صدا یا
like nowhere else <adv.> U بیشتر از هر جای دیگر
outwalk U بیشتر راه رفتن از
outwear U بیشتر دوام کردن
outwork U بیشتر کار کردن از
ahead U دارای امتیاز بیشتر
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
at full pelt U با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
outlive U بیشتر دوام اوردن
outvoted U بیشتر رای بردن از
outvotes U بیشتر رای بردن از
outvoting U بیشتر رای بردن از
at full speed U با تندی هر چه بیشتر بسرعتی هر چه تمامتر
overloaded U تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
semidouble U دارای گلبرگهای بیشتر از معمول
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
transuranic U دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
transuranium U دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
overloads U تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overload U تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
It does more harm than good . U ضررش از نفعش بیشتر است
It tends to be blue . It is bluish. U بیشتر برنگ آبی می زند
full pelt U با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
accuracy U هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
overpoise U مهمتر بودن از بیشتر نفوذ داشتن از
peter penny U زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
follow up <idiom> U بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
excess cover treaty U قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
Cut a little more off the back. یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Cut a little more off the top. یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
more frequently than ever <adv.> U نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
riot U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
loved i nothonour more U اگر شرافت را بیشتر دوست نداشتم
ness on his part U این بیشتر بواسطه کمرویی است
composer U آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
supercharger U دستگاه هوا و سوخت رسانی بیشتر
man up U بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
rioted U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
operator U انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
riots U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioting U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
operators U انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
to jackknife truck-trailers U تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
gaze hound U تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
have half a mind <idiom> U احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
catch up U تحرک بیشتر برای جبران عقب ماندگی
parlour maid U کلفتی که کتارش بیشتر درسفره خانه است
She is more culpable than the others. U او [زن] بیشتر از دیگران گناه کار [مقصر] است.
supercharged U موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
like hell <idiom> U با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
ventre a terre U سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
larceny petty U بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
as if to add insult to injury <idiom> U با بیشتر کردن زیان به وسیله تحقیر و مسخره
I would like tovisit ( see, meet ) you more often . U می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
outpoint U سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
early bird catches the worm <idiom> U هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
long life itemes U اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
pantalets U زیرشلواری یا نیم شلواری بلند که بیشتر زنها می پوشیدند
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
mary maximus U ان مریم که از همنام های خود بیشتر سال دارد
She is forty if a day . U چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد )
The worst wheel of the cart creaks most. <proverb> U بدترین چرخ گارى ,از همه بیشتر غرغر مى کند .
slugger U بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
non-circulating materials U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
tint U [هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
parliamentary train U قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
materials that cannot be borrowed U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
power play U وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
triplebogey U حساب سه ضربه بیشتر ازاستاندارد در هر بخش ازبازی گلف
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
most significant character U رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
bois jourdian U نوعی سنگ مرمر که بیشتر درفرانسه یافت میشود
most significant digit U رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
paramagnetic U اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
puncher U مشتزنی که بیشتر کوشش درزدن ضربه دارد تا سرعت ومهارت
motherboard U که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
multi strike printer ribbon U ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
to offshore something U چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
fosse commune U [قبر معمولی در گورستان که هر هفت سال یا بیشتر استفاده می شود.]
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
I have to go back a little bit. [This requires a little background {explanation} ] . U این نیاز به کمی پیش زمینه [توضیح بیشتر] دارد.
horse U اسب اصیل 5ساله یا بیشتر اوردن ماهی به خشکی بزور
Chrysanthemum design U طرح گل داوودی که بیشتر در فرش های چینی بکار می رود
doubled up U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
doubled U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
multiphase program U برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
hypervelocity U سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
cobol U زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
favourble balance of trade U تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
to ask somebody out for dinner U کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
ogive U طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
protect U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
multimult U پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
processes U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
verba chartarum fortius accipiuntur U proferentem contra الفاظ اسناد بیشتر علیه امضاکننده ان قابل تعبیر است
protecting U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
gem-set rug U قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
milk disk U دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
wraparound U توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
neoclassical economics U در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
concatenate U بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
nitro U مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
bells and whistles U یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
flourish U نقش و نگار دادن به متن فرش [با استفاده از طرح های گلدار جهت تزپین بیشتر]
cloud design U طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
tin mordent U دندانه قلع [در رنگرزی] [که بیشتر اثر سفیدکنندگی داشته و رنگ های روشن را بوجود می آورد.]
spam U مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
microcomputer U تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
big five U بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
black matrix U صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
boot U روی یک دیسک سخت با بیشتر از یک بخش بخشی که حاوی برنامه راه انداز و سیستم عامل است
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
transylvania U فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com