English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
out of bounds U بیرون از زمین بازی [ورزش]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
an out match U مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
Other Matches
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
Those who lose must step out. U هر که سوخت (باخت ) باید از بازی بیرون برود
intrusive bodies U ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
playing field U زمین بازی
pitches U زمین بازی
fields U زمین بازی
field U زمین بازی
playing court U زمین بازی
playing fields U زمین بازی
playground U زمین بازی
fielded U زمین بازی
pitch U زمین بازی
field of play U زمین بازی
playgrounds U زمین بازی
extraterrestrials U بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
extraterrestrial U بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
links U زمین بازی گلف
rugby field U زمین بازی رگبی
squash court U زمین بازی اسکواش
team handball court U زمین بازی هند بال
baseline game U بازی در انتهای زمین تنیس
home run U بازی پر هیجان با امتیازتماس با زمین
long service line U خط طولی زمین در بازی دونفره
The ball was out of bounds. U توپ خارج [از زمین بازی] بود.
curling U بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
sticky wicket U زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
volleyball U بازی بین دو تیم 6نفره در زمین مستطیل باتوری در وسط
lags U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
golf course U زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf courses U زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
outside [of] <adv.> U بیرون [از]
outwith [Scotish E] <adv.> U بیرون [از]
external U بیرون
out [of] <adv.> U بیرون [از]
externals U بیرون
out- U بیرون از
from out of town U از بیرون [از]
from outside U از بیرون [از]
out U بیرون از
out <adv.> U بیرون
extra terrestrial U بیرون از
out of U بیرون از
outed U بیرون از
forth U بیرون از
abroad U بیرون
out-of- U بیرون از
outward bound U بیرون رو
out door U بیرون
from the outside U از بیرون
away U بیرون
outside appearance U بیرون
away U بیرون از
out <adv.> U به بیرون
forth of U بیرون از
without U بیرون
off the track U بیرون
outdoor U بیرون
outside U بیرون
efferent U بیرون بر
outsides U بیرون
bakkat U به بیرون
without U بیرون از
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
to stuck out U بیرون کردن
to puff out U پف پف بیرون امدن
outcrops U سر بیرون کردن
emerged U بیرون امدن
outcrop U سر بیرون کردن
to get over U بیرون امدن
exhale U بیرون دادن
to pay off U بیرون دادن
to run out U بیرون امدن
outside U در بیرون بیرونی
to set forth U بیرون اوردن
emerging U بیرون امدن
outsides U در بیرون بیرونی
elicit U بیرون کشیدن
emerges U بیرون امدن
to shoot forth U بیرون امدن
to send down U بیرون کردن
shift out U انتقال به بیرون
to pay away U بیرون دادن
to pass off U بیرون رفتن
outpouring U بیرون ریز
outpourings U بیرون ریزش
outpourings U بیرون ریز
spouter U بیرون جهنده
to give forth U بیرون دادن
sleep out U بیرون خوابیدن
to give out U بیرون دادن
to give the sack U بیرون کردن
smoke out U بیرون راندن
to go off U بیرون رفتن
get the push U بیرون رفتن
give out U بیرون دادن
give off U بیرون دادن
to pay a way U بیرون دادن
outpouring U بیرون ریزش
to pack off U بیرون کردن
ship your oars U پارو بیرون
spits U بیرون پراندن
mofussil U بیرون شهر
elicited U بیرون کشیدن
to hunt out U بیرون کردن
similitude U بیرون فاهر
skink U بیرون کشیدن
eliciting U بیرون کشیدن
elicits U بیرون کشیدن
discharged U بیرون راندن
go off U بیرون رفتن
get out U بیرون رفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com