Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stark naked
U
بکلی برهنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to its full extent
<adv.>
U
بکلی
sheer
U
بکلی
purely
U
بکلی
completely
<adv.>
U
بکلی
utterly
U
بکلی
throughout
U
بکلی
he was well out of sight
U
بکلی
through out
U
بکلی
to the world
U
بکلی
comprehensive
<adv.>
U
بکلی
quite
U
بکلی
quiteother
U
بکلی جوردیگر
dead as a d.
U
بکلی مرده
dead drunk
U
بکلی مست
brand-new
U
بکلی نو یا تازه
bran new
U
بکلی نو یا تازه
down and out
U
بکلی بی مایه
down-and-out
U
بکلی بی مایه
down-and-outs
U
بکلی بی مایه
fire new
U
بکلی نویاتازه
exactly
U
بدرستی بکلی
extirpate
U
بکلی نابود کردن
raze or rase
U
بکلی خراب کردن
unbuild
U
بکلی ویران کردن
to be all abroad
U
بکلی دراشتباه بودن
washed up
U
بکلی تحلیل رفته
blankly
U
بدون ملاحظه بکلی
bedazzle
U
بکلی خیره کردن
i am at my wit's end
U
بکلی گیج شده ام
exterminate
U
بکلی نابودکردن منهدم کردن
exterminated
U
بکلی نابودکردن منهدم کردن
exterminates
U
بکلی نابودکردن منهدم کردن
exterminating
U
بکلی نابودکردن منهدم کردن
His figures were way off (out).
U
ارقامش (حسابش )بکلی پرت بود
to fight to a finish
U
تاپایان کارجنگیدن انقدرجنگیدن تایکطرف بکلی شکست بخورد
Your slander is completely preposterous .
U
تهمت وافترایی که می زنید بکلی مسخره وبی اساس است
evite
U
زن برهنه
discalceated
U
برهنه
denudate
U
برهنه
balder
U
برهنه
oats
U
جو برهنه
sky clad
U
برهنه
stripped
U
برهنه
discalceate
U
برهنه
naked
U
برهنه
starkers
U
برهنه
bald
U
برهنه
baldest
U
برهنه
baldly
U
برهنه
untented
U
برهنه
nude
U
برهنه
nudes
U
برهنه
lay bare
U
برهنه کردن
gymnostomous
U
برهنه دهان
gymnospore
U
هاگ برهنه
gymnosophist
U
فیلسوف برهنه
to lay bare
U
برهنه کردن
to bare
U
برهنه کردن
stripteaser
U
رقاصه برهنه
undressed
U
لخت برهنه
uncovers
U
برهنه کردن
widowed of fruits
U
برهنه از میوه
nakedly
U
برهنه وار
barehanded
<adj.>
U
با دست برهنه
gymnopterous
U
برهنه بال
denudation
U
برهنه سازی
adamite
U
ادم برهنه
denuding
U
برهنه کردن
strip
U
برهنه کردن
disrobes
U
برهنه کردن
peeled
U
زائر برهنه
disrobe
U
برهنه کردن
barebaked
U
سواراسب برهنه
bareback
U
سواراسب برهنه
disrobing
U
برهنه کردن
denudes
U
برهنه کردن
denuded
U
برهنه کردن
stripping
U
برهنه سازی
gymnogynous
U
برهنه تخمدان
gymnocarpous
U
برهنه میوه
uncovering
U
برهنه کردن
achene
U
تخم برهنه
divestiture
U
برهنه سازی
uncover
U
برهنه کردن
disrobed
U
برهنه کردن
denude
U
برهنه کردن
bare
U
برهنه کردن اشکارکردن
bares
U
برهنه کردن اشکارکردن
bald animal or tree
U
درخت یا حیوان برهنه
magascopic
U
نمودار بچشم برهنه
aphyllous
U
بی شاخ و برگ برهنه
baring
U
برهنه کردن اشکارکردن
peeled
U
برهنه نخ نما شده
bared
U
برهنه کردن اشکارکردن
barer
U
برهنه کردن اشکارکردن
barest
U
برهنه کردن اشکارکردن
indecent exposure
U
نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
gymnosophy
U
اصول وطرز زندگی فیلسوفان ومرتاضهای برهنه هندی
Cupid
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
poeeping tom
U
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
gymnopaedic
U
درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
uncover
U
اشکار کردن برهنه کردن
uncovering
U
اشکار کردن برهنه کردن
uncovers
U
اشکار کردن برهنه کردن
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com