Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kit
U
بچه جانوران
kits
U
بچه جانوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
seafood
U
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
pincer
U
عضو گازانبری جانوران
microorganism
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
clawed
U
سرپنجه جانوران ناخن
clawing
U
سرپنجه جانوران ناخن
claws
U
سرپنجه جانوران ناخن
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
lights
U
ریه جانوران
inbreeding
U
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
vermin
U
جانوران موذی
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
weasel
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
weasels
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
menageries
U
نمایشگاه جانوران
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
acephali
U
جانوران بیسر
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
animal kingdom
U
جهان جانوران
animalcular
U
وابسته به جانوران ذره بینی
animalist
U
پیکرنمای جانوران
animality
U
زندگی جانوران
animals kingdom
U
جهان جانوران
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
articulata
U
جانوران حلقه دار
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
bimana
U
جانوران دودست
biosystematic
U
رده بندی جانوران
chine
U
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
deadfall
U
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
drag net
U
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
faunae
U
مربوط به جانوران
faunis
U
الهه جانوران
faunistic
U
وابسته به جانوران
faunology
U
جانوران
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
foraminifer
U
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
galantine
U
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
halobiont
U
جانوران اب شور
hemoglobin
U
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
herbivora
U
جانوران علفخوار
herd book
U
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
heteromorphic
U
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
implacentalia
U
جانوران بی جفت
inbreed
U
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
invertebrata
U
جانوران بی مهره
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
labyrinthodon
U
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
lethal chamber
U
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
limnologist
U
زیست شناس جانوران اب شیرین
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
neontology
U
بررسی جانوران مانده
notochord
U
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
oestrual
U
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
omnivora
U
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
pachyder mata
U
جانوران پوست کلفت
pinfold
U
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
polyzoic
U
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
somite
U
حلقه یابند بدن جانوران
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
underbody
U
پایین تنه جانوران
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
zooid
U
جانورسان شبیه جانوران
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
zooplankton
U
جانوران شناور
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
zootechnics
U
روش تربیت ورام کردن جانوران
Other Matches
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
To kI'll animals for food .
U
جانوران را برای غذا کشتن
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
U
روش تربیت و رام کردن جانوران
zootechny
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
Brits
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brit
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com