English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spar buoy U بویه تیر مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
danbuoy U بویه علامت گذاری بویه راهنما
buoys U بویه
buoying U بویه
buoyed U بویه
buoy U بویه
olfactie U بویه
anchorage buoy U بویه لنگرگاه
life buoy U بویه نجات
mooring buoy U بویه مهار
anchor buoy U بویه لنگر
spar buoy U بویه میلهای
dan buoy U بویه نشانه
landfall U بویه خارجی
quarantine buoy U بویه قرنطینه
reflector buoy U بویه بازتاب
reflector buoy U بویه بازتابنده
telegraph cable buoy U بویه کابل
round turn and two half hitches U گره بویه
buoy shackle U بخوی بویه
nun buoy U بویه مخروطی
bouy jumper U بویه گیر
can buoy U بویه استوانهای
buoy U بویه دریایی
buoyed U بویه دریایی
mooring buoy U بویه لنگر
buoys U بویه دریایی
danger buoy U بویه خطر
buoying U بویه دریایی
landfalls U بویه خارجی
port hand buoy U بویه سمت چپ
breeches buoy U بویه نجات
position buoy U بویه موقعیت
short scope buoy U بویه پایه کوتاه
dan runner U کشتی بویه گذار
buoy tender U ناو بویه گذار
short scope buoy U بویه شناور قائم
picking up rope U سیم بویه گیر
buoy tender U کشتی بویه گذار
sea buoy U بویه طرف دریا
dan layers U شناوه بویه گذار
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
starboard hand buoy U بویه سمت راست
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
wreck buoy U بویه کشتی غرق شده
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
dan layers U شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
radio sonobuoy U بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
datum dan buoy U علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
capillaceous U مانند نخ
goatish U بز مانند
vide U مانند
capitate U مانند سر
incomparable U بی مانند
etcetera U و مانند ان
encephaloid U مخ مانند
blotchy U لک مانند
reedier U نی مانند
as U مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
similar U مانند
gypsiferous U گچ مانند
unequaled U بی مانند
impish U جن مانند
analogous U مانند
thready U نخ مانند
penniform U پر مانند
womanlike U زن مانند
without an e. U بی مانند
fluty U نی مانند
etc U و مانند آن
floriform U گل مانند
pipelike U نی مانند
tendinous U بی مانند
unapproachable U بی مانند
feathery U پر مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
filiform U نخ مانند
plumose U پر مانند
threadlike U نخ مانند
plumelike U پر مانند
fulidal U اب مانند
myrtle formed U اس مانند
foggy U مانند مه
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
anthoid U گل مانند
nearer U مانند
tough U پی مانند
arundinaceous U نی مانند
mammilary U مانند
mammilliform U مانند
liplike U لب مانند
foggier U مانند مه
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
after the example of U مانند
and so on U و مانند ان
lambdoid U مانند
analog U مانند
analogues U مانند
analogue U مانند
string U نخ مانند
inapproachable U بی مانند
foggiest U مانند مه
similiar U مانند
neared U مانند
nearing U مانند
unparalleled U بی مانند
simulant U مانند
unequalled U بی مانند
nears U مانند
castellated U دژ مانند
near- U مانند
frothy U کف مانند
argillaceous U رس مانند
aquiform U اب مانند
icily U یخ مانند
argillaceous U گل مانند
near U مانند
nearest U مانند
ctenoid U شانه مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
arciform U قوس مانند
asteroidal U مانند ستاره
culicoid U پشه مانند
parchmenty U پوست مانند
puppyish U توله سگ مانند
sanguineous U خون مانند
baccate U توت مانند
cryptand U حجره مانند
dermoid U پوست مانند
auriform U گوش مانند
dermoidal U پوست مانند
pterygoid U بال مانند
prurigmous U مانند خنش
argillaceous U مانند خاک رس
as ever U مانند همیشه
scalelike U ترازو مانند
sacciform U کیسه مانند
deiform U خدا مانند
deltoideus U مانند دال
as usual U مانند همیشه
scalelike U فلس مانند
scabious U دله مانند
bursiform U کیسه مانند
cystoid U مانند مثانه
dendriform U مانند درخت
coroniform U تاج مانند
cuticular U پوست مانند
dermatoid U پوست مانند
deltoid U مانند دال
bursiform U کیف مانند
ceratoid U شاخ مانند
charry U زغال مانند
rhizoid U ریشه مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
reniform U کلیه مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
cinderous U خاکستر مانند
boxy U جعبه مانند
reeding U طرح نی مانند
ravined U کلاغ مانند
ceraceous U مانند موم
carunculate U مانند لحیمه
rocklike U خاره مانند
butyric U کره مانند
cadaveric U لاشه مانند
myrrhic U مانند مرمکی
campanulate U زنگ مانند
rodlike U میله مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
brach U تازی مانند
carneous U گوشت مانند
cloistral U دیر مانند
collective goods U مانند جاده
coralloid U مانند مرجان
coriaceous U چرم مانند
leatheroid U چرم مانند
pyramidic U اهرام مانند
corneous U شاخ مانند
sagittary U مانند تیر
puriform U چرک مانند
corpuscular U گویچه مانند
corvine U کلاغ مانند
cowish U گاو مانند
saddlebacked U زین مانند
saclike U کیسه مانند
columniform U ستون مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com