Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psychanalyze
U
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrotherapy
U
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
break down
<idiom>
U
تجزیه وتحلیل
lipolysis
U
تجزیه وتحلیل چربی
analytics
U
علم تجزیه وتحلیل
self analysis
U
تجزیه وتحلیل خویشتن
faradize
U
بوسیله القای برق معالجه کردن
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
SAS
U
سیستم تجزیه وتحلیل اماری
histoloysis
U
تجزیه وتحلیل بافتهای بدن
chromatolysis
U
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
system analysis
U
روش تجزیه وتحلیل جریان کار
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
psychopathy
U
معالجه روانی
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
electrolyze
U
تجزیه کردن بوسیله جریان برق
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
lixiviate
U
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
phototherapy
U
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
depth psychology
U
تجزیه و تحلیل روانی
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
electroanalysis
U
تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
electrolysis
U
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
lyse
U
بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
hydrolyte
U
جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
definitive hospitalization
U
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
pretreat
U
قبلا معالجه کردن
examinations
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
self analytical
U
تجزه وتحلیل کننده خویشتن خود شناس
biologism
U
اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
decomposing
U
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
assay
U
تجزیه کردن
check
U
تجزیه کردن
enquire into
U
تجزیه کردن
study
U
تجزیه کردن
evaluate
U
تجزیه کردن
determine
U
تجزیه کردن
bolt
[examine]
U
تجزیه کردن
analyse
[British]
U
تجزیه کردن
liberates
U
تجزیه کردن
decomposes
U
تجزیه کردن
dissect
[analyse]
U
تجزیه کردن
analyze
[American]
U
تجزیه کردن
liberate
U
تجزیه کردن
prescind
U
تجزیه کردن
dialyze
U
تجزیه کردن
decompose
U
تجزیه کردن
liberating
U
تجزیه کردن
examine
U
تجزیه کردن
dismembering
U
تجزیه کردن
dismembered
U
تجزیه کردن
dismember
U
تجزیه کردن
disintegrating
U
تجزیه کردن
disintegrates
U
تجزیه کردن
disintegrate
U
تجزیه کردن
analyzing
U
تجزیه کردن
analyzes
U
تجزیه کردن
analyzed
U
تجزیه کردن
analysing
U
تجزیه کردن
analyses
U
تجزیه کردن
analysed
U
تجزیه کردن
dismembers
U
تجزیه کردن
parse
U
تجزیه کردن
explore
U
تجزیه کردن
inspect
U
تجزیه کردن
investigate
U
تجزیه کردن
look into
U
تجزیه کردن
scrutinize
U
تجزیه کردن
survey
U
تجزیه کردن
disassemble
U
تجزیه کردن
disembody
U
تجزیه کردن
parses
U
تجزیه کردن
parsed
U
تجزیه کردن
analyse
U
تجزیه کردن
parsing
U
تجزیه کردن
analyze
U
تجزیه کردن
syllabicate
U
ازروی هجا تجزیه کردن هجابندی کردن
abstracting
U
جداکردن تجزیه کردن
separates
U
سواکردن تجزیه کردن
analyses
U
با تجزیه ازمایش کردن
abstracts
U
جداکردن تجزیه کردن
analysing
U
با تجزیه ازمایش کردن
analyzed
U
با تجزیه ازمایش کردن
separated
U
سواکردن تجزیه کردن
resolves
U
تجزیه کردن یا شدن
analyse
U
با تجزیه ازمایش کردن
resolve
U
تجزیه کردن یا شدن
ionize
U
به یون تجزیه کردن
abstract
U
جداکردن تجزیه کردن
separate
U
سواکردن تجزیه کردن
analyzes
U
با تجزیه ازمایش کردن
analyzing
U
با تجزیه ازمایش کردن
analysed
U
با تجزیه ازمایش کردن
subversion
U
نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
decomposes
U
تجزیه کردن متلاشی شدن
decompose
U
تجزیه کردن متلاشی شدن
lyophilization
U
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
to scrape down
U
تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
break down
U
تجزیه کردن طبقه بندی کردن
detaches
U
تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
detach
U
تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
detaching
U
تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
ratten
U
بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
fractionate
U
تجزیه وتفکیک نمودن برخه کردن
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
wiped
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipes
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipe
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiping
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
hack
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
he received a fire treatment
U
معالجه شد
medical
U
معالجه
treatments
U
معالجه
medical treatment
U
معالجه
treatment
U
معالجه
healing
U
معالجه
therapy
U
معالجه
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
radium therapy
U
معالجه بارادیوم
malpractices
U
معالجه غلط
rest cure
U
معالجه با استراحت
emergency treatment
U
معالجه اضطراری
medicable
U
قابل معالجه
malpractice
U
معالجه غلط
trichopathy
U
معالجه ناخوشیهای مو
iatraliptics
U
معالجه بامالش
climatotherapy
U
معالجه با اب وهوا
edermical meducation
U
معالجه جلدی
balneotherapy
U
معالجه باشستشو
emergency treatment
U
معالجه اورژانس
heliotherapy
U
معالجه با افتاب
treament
U
سلوک معالجه
pretreatment
U
معالجه قبلی
electropathy
U
معالجه برقی
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
sequestrate
U
جدا کردن تجزیه کردن
chiropody
U
فن معالجه ودرمان امراض پا
orthopathy
U
معالجه بدون دارو
faradization
U
معالجه باجریان برق
self treatment
U
معالجه پیش خود
faradism
U
معالجه باجریان برق
psychiatry
U
معالجه ناخوشیهای دماغی
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
gravitated
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
thermostat
U
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
gravitates
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
thermostats
U
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
postcard
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
gravitate
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
policed
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
polices
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
postcards
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
vectors
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
to file a petition
U
بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
whet
U
عمل تیز کردن بوسیله مالش
police
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
self treatment
U
معالجه بدون کمک نسخه
pedicure
U
معالجه امراض دست وپا
pedicures
U
معالجه امراض دست وپا
physicotherapy
U
معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
psychotherapy ortherapeutics
U
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
chronic dose
U
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
to file an application to somebody
U
از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
labiovelar
U
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
percutaneous perspiration
U
عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com