English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to scent out U بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to hunt out U جستجو کردن ویافتن
via U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
with U بوسیله
perprep U بوسیله
whereby U که بوسیله ان
of U بوسیله
by the instrumentality of U بوسیله
by dint of U بوسیله
per U بوسیله
at the hand of U بوسیله
by U بوسیله
thruogh the a of U بوسیله
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
per pais U بوسیله کشور
per pais U بوسیله مملکت
hydrolysis U تجزیه بوسیله اب
hydromancy U تفال بوسیله اب
municipally U بوسیله شهرداری
by the f. U بوسیله لمس
by wire U بوسیله تلگراف
by depty U بوسیله نماینده
electrically U بوسیله برق
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
eluviation U انتقال بوسیله بادوباران
churn U بوسیله اسباب گردنده
windswept U بوسیله باد جاروشده
to pick thanks U بوسیله سخن چینی
galvanography U روی مس بوسیله اندودکهربایی
windblown U در حرکت بوسیله باد
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
intuitively U بوسیله درک مستقیم
hydrolyze U بوسیله اب تجزیه شدن
brews U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brew U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
hydromancer U تفال زننده بوسیله اب
aeromancy U تفال بوسیله هوا
electromotive U متحرک بوسیله برق
baptised U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
electric chair U اعدام بوسیله برق
pours U تراوش بوسیله ریزش
pouring U تراوش بوسیله ریزش
dragonnades U بوسیله سواره نظام
poured U تراوش بوسیله ریزش
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
pour U تراوش بوسیله ریزش
baptizing U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churned U بوسیله اسباب گردنده
postage U حمل بوسیله پست
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
patent U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
patenting U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patents U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
leaching U تصفیه بوسیله شستشو
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
infiltration U پالایش بوسیله تراوش
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
baptize U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churns U بوسیله اسباب گردنده
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
pipage U ترابری بوسیله لوله
pipeage U ترابری بوسیله لوله
in propria persona U بوسیله خود شخص
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
seagirt U محصور بوسیله دریا
phonendoscope U اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
container transport U حمل و نقل بوسیله کانتینر
chafes U بوسیله اصطکاک گرم کردن
wirephoto U بوسیله بی سیم عکس فرستادن
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
chafe U بوسیله اصطکاک گرم کردن
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
cathodogeaph U بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
argon arc welding U جوش قوسی بوسیله گازارگون
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
carbon arcwelding U جوش قوسی بوسیله کربن
perfusion U غسل تعمید بوسیله اب پاشی
radiophotograph U انتقال عکس بوسیله رادیو
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
self administered U اداره شونده بوسیله خویشتن
sporogony U تولید مثل بوسیله هاگ
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
step down U کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
stethoscopy U معاینه بوسیله گوشی طبی
intercommunication system U ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
hit wicket U انداختن میله بوسیله خودتوپزن
the block U مردن بوسیله گردن زنی
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
incuse U نقش شده بوسیله چکش
in law U خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
electrotype U بوسیله برق چاپ کردن
seaborne U بوسیله کشتی حمل شده
steam propulsion of ships U راندن کشتی ها بوسیله بخار
rainwash U شستشوی چیزی بوسیله باران
wigwag U ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
wet down U بوسیله اب پاشی خیس کردن
rainwash U شسته شده بوسیله باران
rocket propulsion U حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
memoria technica U فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
lyophiled U خشک شده بوسیله انجمادسخت
waterborne U حمل شده بوسیله اب اب برد
lyophil U خشک شده بوسیله انجمادسخت
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
lightproof U غیرقابل نفوذ بوسیله نور
electrometallurgy U ذوب فلزات بوسیله برق
hydrophilous U گرده افشانی کننده بوسیله اب
self service U کمک بوسیله خود شخص
nettle U بوسیله گزنه گزیده شدن
shields U بوسیله سپر حفظ کردن
nettles U بوسیله گزنه گزیده شدن
shield U بوسیله سپر حفظ کردن
to buy something at an auction U چیزی را در [بوسیله] حراجی خریدن
lure U بوسیله تطمیع بدام انداختن
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
soak U بوسیله مایع اشباع شدن
soaks U بوسیله مایع اشباع شدن
self-service U کمک بوسیله خود شخص
suicide bombing U قصد کشت بوسیله خودکشی
chafing U بوسیله اصطکاک گرم کردن
suicide attack U قصد کشت بوسیله خودکشی
by no one else U از [بوسیله] هیچ کسی دیگر
self appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
self-appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
luring U بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures U بوسیله تطمیع بدام انداختن
latch U بوسیله کلون محکم کردن
latches U بوسیله کلون محکم کردن
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
lured U بوسیله تطمیع بدام انداختن
he voted by proxy U بوسیله وکیل یا نماینده رای داد
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to proclaim meetings U بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
rhabdomancy U پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
towline U طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
rhapsodic U سروده شده بوسیله دوره گرد
pocket veto U رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
to draw cuts U بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
hand off U کنار زدن حریف بوسیله توپدار
to sue out a writ U حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
ratchet wheel U چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
to knit up U بوسیله بافتن تعمیرکردن بپایان رساندن
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
lighterage U حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
osteopathy U درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
galanty show U نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
gamogenetic U پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
tonsillectomy U در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
whet U عمل تیز کردن بوسیله مالش
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
homologate U تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
thermostats U :بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
police state U اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
signifiable U قابل نمایش بوسیله علامت یارمز
septicemia U عفونت خون بوسیله ارگانیسمهای چرکی
self fruitful U تولید مثل بوسیله گرده خود
self constituted U تشکیل شده بوسیله نفس خود
schizogenesis U تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
police states U اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
sea borne goods U کالای حمل شده بوسیله دریا
catharsis U تصفیه وتزکیه نفس بوسیله هنر
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
occupational therapy U درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
procrustean U بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
plenums U فضای اشغال شده بوسیله ماده
hydrometallurgy U استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
nutriments U کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
nutriment U کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
plenum U فضای اشغال شده بوسیله ماده
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com