Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to look at somebody askance
U
به کسی چپ چپ نگاه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
file
U
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
filed
U
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
browsing
U
نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
regard
U
نگاه کردن
regarded
U
نگاه کردن
regards
U
نگاه کردن
surf
U
جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
read
U
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
reads
U
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
peek
U
زیرچشمی نگاه کردن
peeked
U
زیرچشمی نگاه کردن
peeking
U
زیرچشمی نگاه کردن
peeks
U
زیرچشمی نگاه کردن
squint
U
چپ نگاه کردن
squinted
U
چپ نگاه کردن
squints
U
چپ نگاه کردن
goggle
U
چپ نگاه کردن گشتن
goggled
U
چپ نگاه کردن گشتن
goggling
U
چپ نگاه کردن گشتن
snoop
U
نگاه تجسس امیز کردن
snooped
U
نگاه تجسس امیز کردن
snooping
U
نگاه تجسس امیز کردن
snoops
U
نگاه تجسس امیز کردن
glare
U
خیره نگاه کردن
glared
U
خیره نگاه کردن
glares
U
خیره نگاه کردن
eye
U
نگاه کردن
eyeing
U
نگاه کردن
eyes
U
نگاه کردن
eying
U
نگاه کردن
skew
U
منحرف کج نگاه کردن
skewing
U
منحرف کج نگاه کردن
skews
U
منحرف کج نگاه کردن
see
U
نگاه کردن
sees
U
نگاه کردن
pried
U
بادقت نگاه کردن
pried
U
فضولانه نگاه کردن
pries
U
بادقت نگاه کردن
pries
U
فضولانه نگاه کردن
pry
U
بادقت نگاه کردن
pry
U
فضولانه نگاه کردن
languish
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languished
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishing
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
retain
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
retained
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
retaining
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
retains
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
celebrate
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrates
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrating
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
peer
U
با دقت نگاه کردن
peered
U
با دقت نگاه کردن
peering
U
با دقت نگاه کردن
stare
U
خیره نگاه کردن
stare
U
رک نگاه کردن
stare
U
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stared
U
خیره نگاه کردن
stared
U
رک نگاه کردن
stared
U
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stares
U
خیره نگاه کردن
stares
U
رک نگاه کردن
stares
U
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
glance
U
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glanced
U
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glances
U
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
gawk
U
بی خیال نگاه کردن
gawk
U
احمقانه نگاه کردن
gawked
U
بی خیال نگاه کردن
gawked
U
احمقانه نگاه کردن
gawking
U
بی خیال نگاه کردن
gawking
U
احمقانه نگاه کردن
gawks
U
بی خیال نگاه کردن
gawks
U
احمقانه نگاه کردن
gape
U
باشگفتی نگاه کردن
gape
U
خیره نگاه کردن
gaped
U
باشگفتی نگاه کردن
gaped
U
خیره نگاه کردن
gapes
U
باشگفتی نگاه کردن
gapes
U
خیره نگاه کردن
gaping
U
باشگفتی نگاه کردن
gaping
U
خیره نگاه کردن
gloat
U
خیره نگاه کردن
gloated
U
خیره نگاه کردن
gloating
U
خیره نگاه کردن
gloats
U
خیره نگاه کردن
look
U
نگاه کردن نگریستن
looked
U
نگاه کردن نگریستن
looks
U
نگاه کردن نگریستن
glow
U
نگاه سوزان کردن
glowed
U
نگاه سوزان کردن
glows
U
نگاه سوزان کردن
peep
U
باچشم نیم باز نگاه کردن
peep
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped
U
باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
U
باچشم نیم باز نگاه کردن
peeping
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
U
باچشم نیم باز نگاه کردن
Other Matches
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
to plagiarize
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to crib
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to copy
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to set eyes on
U
نگاه کردن
leer
U
نگاه کج کردن
leers
U
نگاه کج کردن
squinny
U
کج کج نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
leering
U
نگاه کج کردن
to watch
U
نگاه کردن
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
to dwell on
U
نگاه کردن
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
to look on with
U
نگاه کردن
leered
U
نگاه کج کردن
ogle
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
gazing
U
بادقت نگاه کردن
gazes
U
بادقت نگاه کردن
gorgonize
U
خیره نگاه کردن
glim
U
نگاه اجمالی کردن
gaze
U
خیره نگاه کردن
gaze
U
بادقت نگاه کردن
gazed
U
خیره نگاه کردن
gazed
U
بادقت نگاه کردن
thumb one's nose
<idiom>
U
با تنفر نگاه کردن
gazes
U
خیره نگاه کردن
to look through ones fingers
U
نگاه دزدانه کردن
gazing
U
خیره نگاه کردن
to run through
U
نگاه اجمالی کردن در
squinny
U
زیرچشمی نگاه کردن
to look at each other
U
به یکدیگر نگاه کردن
to have a look at something
U
بچیزی نگاه کردن
to make eyes at
U
عاشقانه نگاه کردن
to stael a look
U
دزدانه نگاه کردن
glowering
U
خیره نگاه کردن
look up
U
نگاه کردن مراجعهای
to look forward
U
نگاه کردن انتظارداشتن
look about
U
بهر سو نگاه کردن
to look down
U
با نگاه مطیع کردن
keek
U
نگاه دزدانه کردن
to look behind
U
پشت سر را نگاه کردن
glower
U
خیره نگاه کردن
glowered
U
خیره نگاه کردن
to look a bout
U
بهر سو نگاه کردن
glowers
U
خیره نگاه کردن
peeps
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
gazes
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
glower
U
اخم کردن نگاه خیره
leer
U
از گوشه چشم نگاه کردن
glowered
U
اخم کردن نگاه خیره
to look one up and down
U
بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
glowers
U
اخم کردن نگاه خیره
teleview
U
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
glowering
U
اخم کردن نگاه خیره
keep tabs on
<idiom>
U
نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
gazing
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
give someone a black look
U
با خشم به کسی نگاه کردن
oeillade
U
با کرشمه نگاه کردن غمزه
to d. into a book
U
نگاه مختصر بکتابی کردن
to drink in with ones eyes
U
بچشم خریداری نگاه کردن
gaze
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gawping
U
مات و احمقانه نگاه کردن
leering
U
از گوشه چشم نگاه کردن
gawped
U
مات و احمقانه نگاه کردن
to look forward expectantly to the future
U
با انتظار به آینده نگاه کردن
gawp
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gazed
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
leers
U
از گوشه چشم نگاه کردن
gawps
U
مات و احمقانه نگاه کردن
leered
U
از گوشه چشم نگاه کردن
to shut in
U
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
to look at
U
نگاه کردن به
[نگریستن به]
[به نظر آمدن]
to paint a rosy picture of something
U
امیدوارانه به چیزی
[موضوعی]
نگاه کردن
to make eyes at
U
به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
To look fondly at someone .
U
با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
pretty to look at
[to watch]
U
زیبا
[خوشگل]
برای نگاه کردن
to watch the clock
U
[با بیحوصلگی]
دائما به ساعت نگاه کردن
gange
U
باسیم نازک نگاه داری کردن
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
memorialize
U
برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
to count
U
بشماره مردم یا سپاهی لشگر نگاه کردن
to look at somebody with contempt
U
به کسی با اهانت
[تحقیر آمیز]
نگاه کردن
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
to look up
U
نگاه کردن جستجو کردن
glanced
U
نگاه نگاه مختصر
glances
U
نگاه نگاه مختصر
glance
U
نگاه نگاه مختصر
to save ones face
U
ابروی خودراحفظ کردن صورت خودرابسیلی سرخ نگاه داشتن
desert
U
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
c clamp
U
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
to stop somebody or something
U
کسی را یا چیزی را نگاه داشتن
[متوقف کردن]
[مانع کسی یا چیزی شدن]
[جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
regard
U
نگاه
regarded
U
نگاه
leered
U
نگاه چپ
leered
U
نگاه کج
gander
U
: نگاه
by sight
U
از نگاه
slant
U
نگاه کج
glimpsed
U
نگاه کم
leer
U
نگاه کج
slants
U
نگاه کج
leer
U
نگاه چپ
ganders
U
: نگاه
glimpses
U
نگاه کم
glimpse
U
نگاه کم
glimpsing
U
نگاه کم
i say
U
نگاه کن
looked
U
نگاه
regards
U
نگاه
slanted
U
نگاه کج
observantion
U
نگاه
look here
U
نگاه کن
look
U
نگاه
looks
U
نگاه
leers
U
نگاه چپ
leers
U
نگاه کج
leering
U
نگاه چپ
gloatingly
U
با نگاه
leering
U
نگاه کج
view
U
نگاه
to keep in
U
نگاه داشتن
gaze
U
نگاه خیره
to stop
[doing something]
U
نگاه داشتن
holds
U
نگاه داشتن
tenable
U
نگاه داشتنی
hold
U
نگاه داشتن
leered
U
نگاه دزدکی
to keep any one waiting
U
نگاه داشتن
glimpse
U
نگاه انی
leering
U
نگاه دزدکی
leers
U
نگاه دزدکی
retained
U
نگاه داشتن
to lock out
U
نگاه داشتن
shim
U
نظر یک نگاه
gazed
U
نگاه خیره
leer
U
نگاه دزدکی
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
to give support to
U
نگاه داشتن
to put to a pause
U
نگاه داشتن
glaringly
U
با نگاه خیره
retaining
U
نگاه داشتن
keeps
U
نگاه داشتن
keep
U
نگاه داشتن
refrains
U
نگاه داشتن
stayed
U
نگاه داشتن
stay
U
نگاه داشتن
to lay fast
U
نگاه داشتن
refraining
U
نگاه داشتن
holders
U
نگاه دارنده
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
an intent look
U
یک نگاه مشتاقانه
retain
U
نگاه داشتن
at first sight
U
بیک نگاه
retains
U
نگاه داشتن
at a glance
U
بیک نگاه
steely look
U
نگاه با اراده
to catch a glimpse of
U
نگاه مختصرکردن
an upward glance
U
نگاه سربالا
holder
U
نگاه دارنده
upholders
U
نگاه دارنده
glimpses
U
نگاه سریع
glimpses
U
نگاه انی
gazing
U
نگاه خیره
glimpsed
U
نگاه سریع
glimpsed
U
نگاه انی
gazes
U
نگاه خیره
glimpse
U
نگاه سریع
glimpsing
U
نگاه انی
glimpsing
U
نگاه سریع
refrained
U
نگاه داشتن
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
kept
U
نگاه داشته
refrain
U
نگاه داشتن
voyeur
U
نگاه کننده
upholder
U
نگاه دارنده
voyeurs
U
نگاه کننده
i say
U
نگاه کنید
Peeping Tom
U
نگاه دزد
Peeping Toms
U
نگاه دزد
come-ons
U
نگاه دعوتآمیز
look down
U
با نگاه از رو بردن
oblong
U
نگاه ممتد
oblongs
U
نگاه ممتد
come-on
U
نگاه دعوتآمیز
gapeseed
U
نگاه خیره
preservatize
U
نگاه داشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com