Perdic | به ورثه میدهد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	creditor's bill U	به ورثه میدهد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	heirs U	ورثه
	legal heirs U	ورثه قانونی
	consent U	موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
	consents U	موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
	consenting U	موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
	consented U	موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
	universal legacy U	وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
	logical U	حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
	dma U	UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
	graphics U	پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
	support U	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
	ToolTips U	برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
	supervisory U	1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
	HTML U	مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
	the garden provides food U	میدهد
	fibre over Etherenet U	میدهد
	worlds U	میدهد
	readout U	را میدهد
	world U	میدهد
	belly dancer U	زنیکهرقصشکمانجام میدهد
	periodical U	که مرتب رخ میدهد
	point U	نشان میدهد
	the ship leaks U	کشتی اب تو میدهد
	periodic U	که مرتب رخ میدهد
	fasted U	کیلو baud میدهد
	you are advised that U	به شما اگاهی میدهد
	fastest U	کیلو baud میدهد
	fasts U	کیلو baud میدهد
	fast U	کیلو baud میدهد
	what is the thir everning U	امشب چه نشان میدهد
	we are informed by him that U	محترما` اگاهی میدهد که
	voter U	کسی که رای میدهد
	factors U	ثیر قرار میدهد
	he pays his own money U	پولش را خودش میدهد
	time U	ثیر قرار میدهد
	timed U	ثیر قرار میدهد
	times U	ثیر قرار میدهد
	factor U	ثیر قرار میدهد
	it gives off a bad odour U	بوی بدی میدهد
	previous U	آنچه زودتر رخ میدهد
	sea mark U	خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
	voters U	کسی که رای میدهد
	it smells sour U	بوی ترشیده میدهد
	What does this mean? U	این چه معنی میدهد؟
	switches U	ثیر قرار میدهد
	transaction U	ثیر قرار میدهد.
	switch U	ثیر قرار میدهد
	switched U	ثیر قرار میدهد
	gunners U	بازیگری که کمترپاس میدهد
	gunner U	بازیگری که کمترپاس میدهد
	differential U	آنچه اختلاف را نشان میدهد
	differentials U	آنچه اختلاف را نشان میدهد
	robustly U	که کار را پس از خطا ادامه میدهد
	consulting U	شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
	output U	امکان نمایش اطلاعات میدهد
	outputs U	امکان نمایش اطلاعات میدهد
	lending libraries U	کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
	lending library U	کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
	continual U	آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
	gossiper U	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
	flow diagram U	ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
	bureau U	ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
	flowchart U	ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
	goal predicates blackness U	زغال از سیاهی خبر میدهد
	cock a doodle doo U	نامی که بچه بخروس میدهد
	circulating library U	کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
	QuickTime U	گرافیکی امکان نمایش میدهد.
	gold import point U	طلای خالص به فروشنده میدهد
	i am tortured with headache U	سر درد مرا ازار میدهد
	adapter U	اجازه نصب در سوکت میدهد
	clock U	ماشینی که زمان را نشان میدهد
	compacts U	روی دیسک فشرده را میدهد
	circuits U	یچ کردن عملیات انجام میدهد
	clocks U	ماشینی که زمان را نشان میدهد
	bureaus U	ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
	circuit U	یچ کردن عملیات انجام میدهد
	logic seeking U	دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
	mills U	دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
	mill U	دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
	compacting U	روی دیسک فشرده را میدهد
	compacted U	روی دیسک فشرده را میدهد
	robust U	که کار را پس از خطا ادامه میدهد
	tufter U	کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
	business U	نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
	businesses U	نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
	upsilon U	است وصدای u را در فرانسه میدهد
	compact U	روی دیسک فشرده را میدهد
	microsoft U	ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
	multimedia U	پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
	display U	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
	displaying U	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
	locomotor ataxy U	بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
	rates U	تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
	lock spit U	شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
	transient U	خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
	displayed U	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
	transients U	خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
	know allmen by these presents U	بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
	numeral U	حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
	numerals U	حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
	leg spin U	چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
	rate U	تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
	displays U	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
	draught line U	خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
	lightest U	نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
	lighted U	نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
	light U	نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
	equivalence U	دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
	fasts U	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
	gates U	مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
	gate U	مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
	gate U	مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
	fasted U	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
	gate U	دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
	fast U	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
	gates U	مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
	plugs U	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
	plugging U	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
	plug U	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
	fastest U	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
	discrete U	که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
	optical U	فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
	combo box U	ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
	chandler U	فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
	bifurcation gate U	دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
	frequent U	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
	frequented U	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
	frequenting U	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
	frequents U	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
	null U	حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
	simultaneous U	آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
	gates U	دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
	waterline U	خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
	wet behind the ears <idiom> U	نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
	state- U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	to be long in coming U	خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
	stated U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	states U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	stating U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	plain flap U	فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
	to be a long time in the coming U	خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
	A dictionary tell you what words mean . U	فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
	whyŠthere is the answer U	شرط در امده تقریبا معنی میدهد
	rate gyro U	ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
	queen's bounty U	دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
	textualist U	کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
	state U	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
	chickens come home to roost <idiom> U	زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
	supinator U	ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
	systems analysis U	شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
	omr U	وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
	paralleling U	که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
	It is splendid weather for swimming. U	این هوا برای شنا جان میدهد
	electroluminescing U	که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
	vegetable colic U	قولنجی که از خوردن میوه نارس دست میدهد
	protagon U	جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
	self- U	سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
	expansion interface U	تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
	port U	یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
	dunite U	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
	setter U	سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
	radioactivity U	خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
	gyrostat U	التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
	service chevron U	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
	freighter U	فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
	freighters U	فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
	forcing U	کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
	data clerk U	فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
	forces U	کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
	diabase U	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
	comic book U	کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
	applications U	کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
	force U	کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
	breaking point U	سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
	setters U	سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
	winning post U	تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
	work load U	مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
	database U	تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
	script U	که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
	application U	کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
	databases U	تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
	gallows bird U	کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
	manual U	کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
	metalanguage U	زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
	witness stand U	محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
	intelligence quotient U	عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
	transitions U	نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
	transition U	نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
	parallel U	که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
	transparency U	مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
	transparencies U	مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
	margins U	فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
	comic books U	کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
	negative U	عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
	transient U	بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
	calculators U	ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
	NOT function U	مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
	NOR function = U	مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
	transients U	بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
	negatives U	عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد