Perdic | به نازکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 30 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	fragilely U	به نازکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	deposit U	پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
	deposit U	لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
	deposits U	پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
	deposits U	لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
	corona U	سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
	coronas U	سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
	nicely U	نازکی
	fragility U	نازکی
	fibre optics U	انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
	chromosphere U	لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
	cross flow U	دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
	d. of constitution U	نازکی وجود
	d. of feeling U	نازکی احساسات
	exility U	نازکی
	exquisiteness U	حساسیت نازکی طبع
	extenuation U	نازکی
	flimsiness U	نازکی
	frangibility U	نازکی فریفی
	gauziness U	نازکی
	ink jet printer U	دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
	palnut U	مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
	reed valve U	شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
	reversing layer U	لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
	scrim U	پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
	shim U	واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
	swizzle stick U	چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
	tenuity U	نازکی
	thinness U	نازکی
	xylotomy U	برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy