Perdic | به قول معروف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 85 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	as they say U	به قول معروف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	unheard U	غیر معروف غریب
	enhance U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhanced U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhances U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	enhancing U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
	part U	قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
	historic U	معروف مبنی بر تاریخ
	lotus U	شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
	lotuses U	شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
	extend U	در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
	extending U	در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
	extends U	در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
	voodoo U	نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
	renowned U	معروف نامور
	rented U	معروف نامور
	renting U	معروف نامور
	rents U	معروف نامور
	famous U	معروف نامی
	well-known U	معروف
	vigilante U	نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
	vigilantes U	نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
	known U	مشهور معروف
	known U	معروف
	popularised U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularises U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularising U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularize U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularized U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularizes U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularizing U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	alleged U	بقول معروف
	allegedly U	بقول معروف
	grand U	معروف
	grander U	معروف
	grandest U	معروف
	popular U	معروف
	demotic U	معروف
	starry U	درخشان معروف
	reputable U	معروف
	APPC U	پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است
	b. horizon U	طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
	back frow U	اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
	brand leader U	مارک معروف
	buzzword U	کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
	cif U	فرمت میانی معروف
	cp/m U	سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
	dbase U	نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
	delivery groups U	گروه معروف پیام
	duration curve U	معروف به منحنی دبی کلاسه
	ega U	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
	Eudora U	برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
	grandfather file U	سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
	known by everybody U	همه کس اورامیشناسد معروف همه است
	magnific U	معروف برجسته
	Netscape Navigator U	یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
	Novell U	شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
	of renown U	معروف
	pilot tunnel U	تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
	pitting corrosion U	سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
	PPQN U	قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
	RTFM U	خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
	scylla U	صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
	songwriter U	کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	ttl U	خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
	tyupical U	معروف
	universal roll U	برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
	VT terminal emulation U	استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
	well known U	معروف مشهور
	well known U	معروف
	wordperfect U	برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
	wordstar U	برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
	come back <idiom> U	دوباره معروف شدن
	put on the map <idiom> U	باعث معروف شدن مکانی
	Anatolia U	منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
	caucasus U	منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
	to create an image for oneself as somebody U	معروف و مشهور شدن
	glid U	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
	Joshegan U	جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
	Marasali U	ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
	Pashtan U	قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
	pearl U	مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
	Pope, Arthur Upham U	آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
	Senneh U	سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Partial phrase not found.