English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in such a way as to enable them U به طوری که آنها بتوانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lap U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
telnet U پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
to be too poor to afford a telephone line بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
basic U روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basics U روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
buffer U استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
... in such a way that ... U طوری ... که ...
in such a way <adv.> U [به] طوری
... in such a way as to ... U طوری ... که ...
It is all right . It is o. k. U طوری نیست
Sh spoke in such a way that… U طوری صحبت کرد که
render U گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
to be dressed to kill U طوری لباس پوشیدن برای دلبری
renders U گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
rendered U گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
to cut grass close U علف را طوری چیدن که کوتاه باشد
I dont feel well. I feel under the weather. U حالش طوری نیست که بتواند کار کند
Its a case of dog eat dog. U وضع طوری است که سگ صاحبش رانمی شناسد
seal U بستن چیزی بسیارمحکم به طوری که دیگرباز نشود
interleaving U به طوری که در حین اجرا همزمان آماده می شوند
seals U بستن چیزی بسیارمحکم به طوری که دیگرباز نشود
brushed U برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. U بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
fills U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
references U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reprogram U تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد
gridlock U راهبندان مطلق [به طوری که چهار راههای اصلی بسته شوند]
fill U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
linear U روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
interleaved U بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید
left handed mouse U تشخیص Mouse به طوری که کار دو دگمه از پیش مشخص شده است
on their part <adv.> U از طرف آنها
themselves [for their part] <adv.> U از طرف آنها
for their part <adv.> U از طرف آنها
right U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
tandem U دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
tandems U دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
scalable font U روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند
righted U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
righting U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
interleaving U تقسیم فضای ذخیره سازی به قسمتهایی به طوری که هر یک جداگانه قابل دستیابی اند
to sugar the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
tabbing U تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
channeled U یچ کردن بین آنها
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
rules U وعملیات روی آنها
channels U یچ کردن بین آنها
channelled U یچ کردن بین آنها
channeling U یچ کردن بین آنها
channel U یچ کردن بین آنها
Ask each and every one of them . U ازیک یک آنها بپرسید
Send them in two at a time . U آنها رادو تا دوتابفرست تو
postfix U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
justifying U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justifies U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
decimals U تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimal U تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
specific code U کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
justify U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
They held me culpable for the accident. U آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
They gave me permission by way of an exception ... U آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
descriptions U لیست داده ها و خصوصیات آنها
description U لیست داده ها و خصوصیات آنها
They were all alike. U همه آنها یکی بودند.
When will they be ready? U چه وقت آنها حاضر میشود؟
keep these separate from those. U اینها را از آنها جدا نگاهدار
They cannot hold a candle to him . U سگش می ارزد بهمه آنها
They became estranged . They fell out . U میانه آنها بهم خورد
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
BCC U و لیست آنها را نشان نمیدهد
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
asynchronous U اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
righted U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
right U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
justify U تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justifying U تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
buffering U دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
justifies U تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
prefix notation U عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
Their names are as follows . U اسامی آنها بقرار زیر است
microcomputing U مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
They were all either kI'lled ou taken prisoners . U همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
cataloguing U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloging U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogs U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogue U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogued U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogues U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
cataloged U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
cards U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
byte U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
Bantu U وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
I cant see much difference in them. U فرق زیادی بین آنها نمی بینم
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
schematic U نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
references U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
chronological order U ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
bytes U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
They were devastated by the news. U این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
Nothing was said between them. U هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
There they were in all their finery. U آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
immunity U به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
workgroup U برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
reads U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
They live abroad for the greater part of the year. U آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
signaled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
point U که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . U آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
jobs U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
read U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
range U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranged U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranges U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
optical U و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
not give someone the time of day <idiom> U تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
outputs U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
maps U با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
map U با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
speech U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
embedding U و قرار دادن آن در متن یا فایل به طوری که توکار در متن است
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
linkages U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
linkage U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
edit U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
Their eyes met. U آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
They must give not less than 2 weeks' notice. U آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
hash U لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
fraud U پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
frauds U پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
edited U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
shifts U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
shift U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
random number U روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
changes U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
change U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
hoppers U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
interrupt U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
interrupting U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
interrupts U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
changed U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
peg U میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
c U استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com