English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to dungeon somebody U به سیاه چال انداختن کسی [تاریخ]
to cast [throw] somebody into the dungeon U به سیاه چال انداختن کسی [تاریخ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dungeon U به سیاه چال انداختن
dungeons U به سیاه چال انداختن
Other Matches
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
horrified U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify U بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard U بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifying U بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping U کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
let down U پایین انداختن انداختن
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
jet-black U سیاه سیاه
glaucoma U اب سیاه
sooty U سیاه
ebon U سیاه
Negroes U سیاه
dogwood U سیاه ال
blacks U سیاه
Negro U سیاه
sad coloured U سیاه
jetty U سیاه
jetties U سیاه
quagmire U سیاه اب
pitchy U سیاه
pitch dark U سیاه
bogs U سیاه اب
night black U سیاه
black U سیاه
marshes U سیاه اب
grimy U سیاه
swamps U سیاه اب
swamping U سیاه اب
blacked U سیاه
quagmires U سیاه اب
swamp U سیاه اب
mossy U سیاه اب
marsh U سیاه اب
bog U سیاه اب
swamped U سیاه اب
blackest U سیاه
blacker U سیاه
negress U زن سیاه پوست
niello U مینای سیاه
niello U سیاه قلم
niellist U سیاه قلم
dungeons U سیاه چال
negrophilism U سیاه دوستی
dungeon U سیاه چال
melanotic U سیاه پوست
negrillo U کوتوله سیاه
negro slave U غلام سیاه
melanuria U پیشاب سیاه
negrophil U سیاه دوست
mammy U دده سیاه
blackest U سیاه کردن
iron mould U سیاه کردن
in mourning U کثیف سیاه
in mourning U سیاه پوش
humus U سیاه خاک
ethiops U مهجون سیاه
ethiopian U سیاه پوست
ethiope U سیاه پوست
the black sea U دریای سیاه
lampblack U سیاه یکدست
melanic U سیاه پوست
the black race U نژاد سیاه
black U سیاه کردن
heathbird U باقرقره سیاه
black U سیاه رنگی
black U سیاه رنگ
black U سیاه شده
melanite U لعل سیاه
red cent U پول سیاه
kibitka U سیاه چادرنمدی
nigella seed U سیاه دانه
blackest U سیاه رنگی
blacker U سیاه رنگی
sadly dressed U سیاه پوش
blacker U سیاه رنگ
blacker U سیاه شده
to black out U سیاه کردن
tamarack U سیاه کاج
sabled U سیاه پوش
robed in bleck U سیاه پوشیده
robed in bleck U سیاه پوش
mole U خال سیاه
blacker U سیاه کردن
schorl U کهربای سیاه
scoter U مرغابی سیاه
blackest U سیاه رنگ
blacks U سیاه شده
blacks U سیاه رنگ
blacks U سیاه رنگی
blacks U سیاه کردن
blackest U سیاه شده
whooping cough U سیاه سرفه
sycamine U توت سیاه
sealing coat U روکاری سیاه
moles U خال سیاه
raven U کلاغ سیاه
blacked U سیاه کردن
pertussus U سیاه سرفه
pertussis U سیاه سرفه
substantia nigra U جسم سیاه
oubliette U سیاه چال
nigritian U سیاه افریقایی
nigrify U سیاه کردن
nigrescent U سیاه شونده
nigrescence U سیاه شدگی
blacked U سیاه رنگ
blacked U سیاه شده
fuel oil U نفت سیاه
piper nigrum U فلفل سیاه
platinum black U پلاتین سیاه
ravens U کلاغ سیاه
spade U خال دل سیاه
spades U خال دل سیاه
quercitron U بلوط سیاه
plumbago U سرب سیاه
plumbaginous U مانندسرب سیاه
blacked U سیاه رنگی
denigration U سیاه ساختن
nigella seed U زیر سیاه
eriochrome black U سیاه اریوکروم
black bile U صفرای سیاه
pitch black U خیلی سیاه
black holes U سیاه چال
black hole U سیاه چال
blackboards U تخته سیاه
blackboard U تخته سیاه
black board U تخته سیاه
black boxes U جعبه سیاه
pitch-black U خیلی سیاه
liver U جگر سیاه
livers U جگر سیاه
black ash U خاکستر سیاه
black anneal U سیاه گداختن
blach hulled U سیاه پوست
bitumen macadam U ماکادام سیاه
biotite U میکای سیاه
crap U گندم سیاه
crapped U گندم سیاه
crapping U گندم سیاه
begrime U سیاه کردن
aniline black U سیاه انیلینی
achromatic U سیاه و سفید
caraway U زیره سیاه
black box U جعبه سیاه
black market U بازار سیاه
graphite U سرب سیاه
rooks U کلاغ سیاه
rook U کلاغ سیاه
lynxes U سیاه گوش
lynx U سیاه گوش
swarthy U سیاه چره
marshes U سیاه اب باطلاق
sandstone U سنگ سیاه
marsh U سیاه اب باطلاق
smudging U سیاه شدن
smudges U سیاه شدن
buckwheat U گندم سیاه
blacking U رنگ سیاه
blacking U واکس سیاه
basalt U سیاه سنگ
blackheads U جوش سر سیاه
blackhead U جوش سر سیاه
black markets U بازار سیاه
smudge U سیاه شدن
smudged U سیاه شدن
black sheet U ورق سیاه
black body U جسم سیاه
dunggeon U سیاه چال
blackcap U کاکل سیاه
hohlraum U جسم سیاه
blackbody U جسم سیاه
blackamoor U سیاه زنگی
black wash U رنگ سیاه
black shortness U ترک سیاه
black short U شکستگی سیاه
black propaganda U تبلیغات سیاه
black powder U باروت سیاه
black load U سرب سیاه
blackcock U باقرقره سیاه نر
boldface U حروف سیاه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com