Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cog down
U
به سمت پایین نورد کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breast
U
نورد پایین
roll
U
نورد کردن
rolled
U
نورد کردن
rolls
U
نورد کردن
hot roll
U
نورد کردن داغ
bar work
U
نورد کردن میله
cold reduce
U
نورد کردن در حالت سرد
cold roll
U
نورد کردن در حالت سرد
mill
U
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills
U
نورد کردن فرز کردن اسیاب
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
down
U
سوی پایین بطرف پایین
to let down
U
پایین کردن
let down
U
پایین کردن
go dan barai
U
رد کردن از پایین
flag
U
سنگفرش کردن پایین افتادن
flags
U
سنگفرش کردن پایین افتادن
remitting
U
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
remitted
U
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
to drive on dimmed
[dipped]
headlights
U
با نور پایین رانندگی کردن
down line
U
بار کردن پایین خطی
remit
U
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
to come down with a run
U
پایین افتادن افت کردن
remits
U
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
bottom
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottoms
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
to push down
U
بطرف پایین هل دادن یا پرت کردن
debase
U
مقام کسی را پایین بردن پست کردن
to switch on the dipped
[dimmed]
headlights
U
چراغ نور پایین
[ماشین]
را روشن کردن
timber hitch
U
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
debases
U
مقام کسی را پایین بردن پست کردن
debasing
U
مقام کسی را پایین بردن پست کردن
to weigh down
U
سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
debased
U
مقام کسی را پایین بردن پست کردن
carriage
U
نورد
carriages
U
نورد
drum
U
نورد
inking roller
U
نورد
roller
U
نورد
rolls
U
نورد
rollers
U
نورد
rolled copper strips
U
مس نورد
drummed
U
نورد
rolled
U
نورد
beam
U
نورد
roll
U
نورد
beams
U
نورد
carriage control
U
کنترل نورد
mill
U
کارخانه نورد
grooved roll
U
نورد شیاردار
carriage return
U
بازگشت نورد
roller
U
قرقره نورد
universal roll
U
نورد یونیورسال
rollers
U
قرقره نورد
center disc roll
U
نورد دیسکی
warp beam
U
نورد بالا
cosmonaut
U
کیهان نورد
mills
U
کارخانه نورد
sailors
U
دریا نورد
cosmonauts
U
کیهان نورد
blooming roll
U
نورد شمشه
breaking down roll
U
نورد شکست
alpinist
U
کوه نورد
mountaineer
U
کوه نورد
mountaineers
U
کوه نورد
dummy roll
U
نورد کور
blooming train
U
مسافت نورد
sailor
U
دریا نورد
roughing roll
U
پیش نورد
break down roll
U
پیش نورد
rolling
U
نورد زدن
rolling mill
U
دستگاه نورد
seafarers
U
دریا نورد
seafarer
U
دریا نورد
continous rolling
U
نورد دائمی
roll stand
U
مقام نورد
shipper
U
دریا نورد
sheet roll
U
نورد ورق
sailer
U
دریا نورد
seagoer
U
دریا نورد
seagoing
U
دریا نورد
shipman
U
دریا نورد
roll pass
U
رخده نورد
cragsman
U
کوه نورد
cr
U
بازگشت نورد
roll pass
U
کالیبر نورد
cross country mill
U
نورد چلیپایی
cross roll
U
نورد عرضی
roll piercing process
U
روش نورد مایل
wire rolling mill
U
دستگاه نورد سیم
plate mill
U
غستگاه نورد صفحه
cogging stand
U
مقام دستگاه نورد
blooming stand
U
مقام پیش نورد
roughing stand
U
مقام پیش نورد
cogging mill
U
دستگاه نورد شمشه
rolled iron or steel
U
فولاد نورد خورده
seamanlike
U
مثل دریا نورد
sheet mill stand
U
مقام نورد ورق
hot strip mill
U
مسیر نورد گرم
muck mill
U
دستگاه نورد فولاد
wire rod mill
U
کالیبر نورد سیم
roll housing
U
پایه دستگاه نورد
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
compressed asphalt
U
اسفالت نورد شده
tube rolling
U
نورد کاری لوله
beam rolling mill
U
نورد کاری تیر
rolled glass
U
شیشه نورد خورده
breaking down stand
U
مقام پیش نورد
cold rolling mill
U
دستگاه نورد سرد
plug mill
U
دستگاه نورد توپی
plate roll
U
غستگاه نورد صفحه
rolled profile
U
نیمرخ نورد خورده
tire rolling mill
U
دستگاه نورد لاستیک
tire mill
U
دستگاه نورد لاستیک
cogging stand
U
مقام پیش نورد
intermediate roll stand
U
مقام نورد میانی
slabbing mill
U
دستگاه نورد لوحه
ingots slab mill
U
دستگاه نورد لوحه
single stand mill
U
دستگاه نورد یک مقامه
chilled roll
U
نورد سخت کننده
carriage control tape
U
نوار کنترل نورد
manufactoring tape milling machine
U
دستگاه نورد صنعتی
narrow strip mill
U
نورد نوار باریک
corrugated rolling mill
U
دستگاه نورد ورق موجدار
double two high rolling mill
U
دستگاه نورد مضاعف دوبل
wide strip mill
U
دستگاه نورد نوار پهن
armor plate rolling mill
U
دستگاه نورد ورق زرهی
hot rolled strip
U
باریکه نورد شده داغ
smoothing rolls
U
دستگاه نورد نرم کننده
cogging mill train
U
مسیر دستگاه نورد شمش
cogging roll
U
دستگاه نورد اولیه شمش
bar mill
U
دستگاه نورد میله گرد
continous rod mill
U
دستگاه نورد سیم دائمی
sheet roller
U
کارخانه نورد ورق فلزی
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
platen
U
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
fielder
U
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
platen
U
صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
submiss
U
پایین
subteen
U
پایین تر از سن 31
lower
U
پایین
lower most
U
پایین تر
de-
U
پایین
lower limit
U
حد پایین
low level
U
پایین
bottoms
U
پایین
tailwater
U
پایین اب
further down
U
پایین تر
hypogenous
U
پایین رو
subatmospheric
U
پایین تر از جو
infara
U
پایین تر
neath or neath
U
پایین تر
neath or neath
U
پایین
infara
U
پایین
shitu
U
پایین
bottom
U
پایین
underneath
U
پایین
bal
U
از مچ پا به پایین
vide infara
U
پایین
sub-
U
یا پایین تر
down
U
پایین
flat
U
پایین
lowering
U
پایین تر
shortest
U
پایین تر
lowered
U
پایین تر
lowers
U
پایین تر
below
<adv.>
U
در پایین
lower
U
پایین تر
below
U
پایین
dowm
U
پایین
beneath
U
پایین
shorter
U
پایین تر
flattest
U
پایین
beneath
U
پایین تر
hereinafter
[formal]
<adv.>
U
در پایین
down stairs
U
پایین
short
U
پایین تر
hereafter
<adv.>
U
در پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
U
در پایین
low
U
پایین
degrades
U
پایین دادن
degrade
U
پایین دادن
down stroke
U
ضربه رو به پایین
dim light
U
نور پایین
face down feed
U
خورد رو به پایین
nutant
U
پایین افتاده
disrate
U
پایین اوردن
catabatic
U
پایین اینده
shuts
U
پایین اوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com