English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alphabetize U به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ABC U سه حرف اول الفبای انگلیسی که نماینده حروف الفبا است الفبا
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
alphabetically U به ترتیب حروف الفبا
alphabetical order U به ترتیب حروف الفبا
alphabetize U قرار دادن به ترتیب حروف الفبا
indexed U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexes U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
index U لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
American Standard Code for Information Interchange U کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
alphanumeric U دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
letter U باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters U باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
alphabets U الفبا
alphabet U الفبا
ABC U کتاب الفبا
alphameric U الفبا عددی
alphameric U الفبا- عددی
alphabetic character set U الفبا را می سازند
alphabetical flag U پرچم الفبا
alphanumeric U الفبا عددی
og U حرف این الفبا
alphanumeric character U دخشههای الفبا عددی
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
alphanumeric sort U مرتب نمودن الفبا عددی
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
texts U حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
text U حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
script U حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن
cypher U [حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]
type U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
typed U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
alphamosaic U برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
ascii U کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد
alphanumeric U ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
capitalizes U باحروف درشت نوشتن
capitalising U باحروف درشت نوشتن
capitalize U باحروف درشت نوشتن
capitalized U باحروف درشت نوشتن
capitalised U باحروف درشت نوشتن
capitalizing U باحروف درشت نوشتن
capitalises U باحروف درشت نوشتن
string U بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
alphanumeric U عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
bnf U سیستم نوشتن و بیان زبان برنامه سازی
flag U ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
flags U ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
ended U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
end U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ends U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
to speak [things indicating something] U بیان کردن [رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
macro U نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
lettering U علامت گذاری باحروف
activities U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
rubric U عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubrics U عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
collocation U ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
warned U بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warn U بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warns U بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
untune U بی ترتیب کردن
phase out U به ترتیب خارج کردن
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
encipher U برمز نوشتن رمز نوشتن
refer U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refers U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
agrees U ترتیب دادن درست کردن
to phase out something U به ترتیب خارج کردن چیزی
agreeing U ترتیب دادن درست کردن
circuitry U مداربندی کردن ترتیب مدارها
agree U ترتیب دادن درست کردن
dispose U ترتیب کارها رامعین کردن
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
statements U بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement U بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
says U بیان کردن
say U بیان کردن
telling-off U بیان کردن
imparting U بیان کردن
tell U بیان کردن
imparted U بیان کردن
utter U بیان کردن
to set forth U بیان کردن
impart U بیان کردن
set forth U بیان کردن
voice U بیان کردن
set out U بیان کردن
tells U بیان کردن
imparts U بیان کردن
frame U بیان کردن
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
countermining U زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
to commit to paper U نوشتن ثبت کردن
to fill in U نوشتن خاکریزی کردن
come out with <idiom> U بیان کردن ،گفتن
worded U بالغات بیان کردن
word U بالغات بیان کردن
expressed U بیان کردن اداکردن
run on U بتفصیل بیان کردن
bubbles U بیان کردن حباب
expresses U بیان کردن اداکردن
detailing U یات را بیان کردن
express U بیان کردن اداکردن
bubbling U بیان کردن حباب
expressing U بیان کردن اداکردن
restate U مجددا بیان کردن
sound off U ازادانه بیان کردن
restating U مجددا بیان کردن
restates U مجددا بیان کردن
riddles U تفسیریا بیان کردن
quantifying U چندی بیان کردن
quantify U چندی بیان کردن
quantifies U چندی بیان کردن
quantified U چندی بیان کردن
detail U یات را بیان کردن
bubble U بیان کردن حباب
restated U مجددا بیان کردن
sound off <idiom> U عقاید را بیان کردن
bubbled U بیان کردن حباب
riddle U تفسیریا بیان کردن
accession به ترتیب خرید وارد دفتر و ثبت کردن
to dress a salad with mayonnaise U مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
collating U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collates U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collate U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collated U مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
pronounce U رسما بیان کردن ادا کردن
pronounces U رسما بیان کردن ادا کردن
annotations U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
spells U املاء کردن درست نوشتن
spelled U املاء کردن درست نوشتن
spell U املاء کردن درست نوشتن
annotation U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
commentates U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
overwrite U جانویسی کردن جای نوشتن
commentate U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
prescribing U نسخه نوشتن تعیین کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
prescribes U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribed U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribe U نسخه نوشتن تعیین کردن
verbalized U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalised U بصورت شفاهی بیان کردن
rephrasing U به طرز دیگری بیان کردن
rephrases U به طرز دیگری بیان کردن
represents U بیان کردن نشان دادن
synopsize U بصورت مجمل بیان کردن
rephrased U به طرز دیگری بیان کردن
reword U باواژههای دیگری بیان کردن
rephrase U به طرز دیگری بیان کردن
language U بصورت لسانی بیان کردن
verbalizes U بصورت شفاهی بیان کردن
represented U بیان کردن نشان دادن
verbalises U بصورت شفاهی بیان کردن
give U نسبت دادن به بیان کردن
gives U نسبت دادن به بیان کردن
giving U نسبت دادن به بیان کردن
represent U بیان کردن نشان دادن
to set out U بیان کردن شرح دادن
languages U بصورت لسانی بیان کردن
verbalizing U بصورت شفاهی بیان کردن
enouce U بیان کردن بصراحت گفتن
verbalize U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalising U بصورت شفاهی بیان کردن
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
rubricate U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricize U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com