Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
market
U
به بازار عرضه کردن
marketed
U
به بازار عرضه کردن
markets
U
به بازار عرضه کردن
to put on the market
U
به بازار عرضه کردن
to place on the market
U
به بازار عرضه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aggregate market supply
U
عرضه کل بازار
marketability
U
قابلیت عرضه در بازار
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
loanable funds
U
وجوه قابل عرضه به بازار پول
launching
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
walras law
U
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
dumping
U
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research
U
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairer
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
present
U
عرضه کردن
provides
U
عرضه کردن
presents
U
عرضه کردن
provide
U
عرضه کردن
offered
U
عرضه کردن
presented
U
عرضه کردن
offers
U
عرضه کردن
presenting
U
عرضه کردن
offer
U
عرضه کردن
offers
U
پیشکش کردن عرضه
to offer
U
عرضه کردن
[ کالا]
offer
U
پیشکش کردن عرضه
offered
U
پیشکش کردن عرضه
market failure
U
شکست بازار نارسائی بازار
to offer a reward
[for]
U
عرضه کردن پاداشی
[برای]
overselling
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversell
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversold
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
stocked
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
gluts
U
پر کردن بازار
glut
U
پر کردن بازار
markets
U
در بازار دادوستد کردن
market
U
در بازار دادوستد کردن
To depress the market .
U
بازار را کساد کردن
bull the market
U
بازار را گرم کردن
break into the market
U
در بازار رسوخ کردن
marketed
U
در بازار دادوستد کردن
market value
U
در بازار قیمت بازار
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
cartels
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
market economy
U
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies
U
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
good for nothing
U
بی عرضه
supplied
U
عرضه
efficiency
U
عرضه
offers
U
عرضه
proffers
U
عرضه
slouchy
U
بی عرضه
supplying
U
عرضه
proffered
U
عرضه
proffer
U
عرضه
supply
U
عرضه
dowdy
U
بی عرضه
presentation
U
عرضه
offer
U
عرضه
proffering
U
عرضه
presentations
U
عرضه
total supply
U
عرضه کل
aggregate supply
U
عرضه کل
offered
U
عرضه
inept
U
بی عرضه
supply management
U
مدیریت عرضه
supply curve
U
منحنی عرضه
supply of labor
U
عرضه کار
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
supply constraints
U
محدودیتهای عرضه
supply and d.
U
عرضه وتقاضا
supply of money
U
عرضه پول
representable
U
قابل عرضه
trial offer
U
عرضه ازمایشی
gluts
U
عرضه بیش از حد
work effort
U
عرضه کار
inelastic supply
U
عرضه بی کشش
glut
U
عرضه بیش از حد
supply schedule
U
جدول عرضه
supply price
U
قیمت عرضه
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
excess supply
U
عرضه اضافی
money stock
U
عرضه پول
presentations
U
ارائه عرضه
presentation
U
ارائه عرضه
fixed supply
U
عرضه ثابت
supply
U
عرضه داشتن
oversupply
U
عرضه بیش از حد
exposition
U
عرضه نمایشگاه
national supply
U
عرضه ملی
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
counter offer
U
عرضه متقابل
elasticity of supply
U
کشش عرضه
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
excess supply
U
عرضه بیش از حد
joint supply
U
عرضه مشترک
elastic supply
U
عرضه حساس
change in supply
U
تغییر عرضه
supplying
U
عرضه داشتن
money supply
U
عرضه پول
disposable
U
قابل عرضه
jackstraw
U
ادم بی عرضه
supply function
U
تابع عرضه
presentative
U
عرضه داشتنی
elastic supply
U
عرضه با کشش
supplied
U
عرضه داشتن
expositions
U
عرضه نمایشگاه
quantity of supply
U
مقدار عرضه
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
glut
U
عرضه بیش از تقاضا
supply side economics
U
اقتصاد طرفدار عرضه
goons
U
تروریست بی عرضه و نالایق
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
gluts
U
عرضه بیش از تقاضا
disposure
U
نمایش عرضه داشت
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
scruff
U
ادم بی عرضه وفقیر
goon
U
تروریست بی عرضه و نالایق
price elasticity of supply
U
کشش قیمتی عرضه
quantity supplied
U
مقدار عرضه شده
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
perfectly elastic supply
U
عرضه کاملا با کشش
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
real money supply
U
عرضه واقعی پول
marketable
U
قابل عرضه دربازار
perfectly inelastic supply
U
عرضه کاملا بی کشش
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
long run industry supply curve
U
منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
backward bending supply curve
U
منحنی عرضه به عقب خم شونده
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supply push inflation
U
تورم ناشی از فشار عرضه
lot
U
جنس عرضه شده برای فروش
sue and losse part
U
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
market
U
بازار
markets
U
بازار
marketed
U
بازار
agora
U
بازار
market places
U
بازار
market place
U
بازار
mart
U
بازار
the mareet was weak
U
بازار
shopping center
U
بازار
cloth-hall
U
بازار
bazaars
U
بازار
trone
U
بازار
bazaar
U
بازار
sad sack
U
ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
black market
U
بازار سیاه
black markets
U
بازار سیاه
spot market
U
بازار نقدی
sharing the market
U
تقسیم بازار
market appraisal
U
سنجش بازار
seller's market
U
بازار فروشنده
loan market
U
بازار وام
Common Market
U
بازار مشترک
labor market
U
بازار کار
tenors
U
بازار سلف
tenor
U
بازار سلف
download
U
بازار کارافتاده
county fair
U
بازار روز
county fair
U
بازار مکاره
fair market
U
هفته بازار
commodity market
U
بازار کالا
fair market
U
بازار مکاره
falling market
U
بازار رو به زوال
the market is dull
U
بازار کساداست
foreign exchange market
U
بازار ارز
capital market
U
بازار سرمایه
outlet
U
بازار فروش
credit market
U
بازار اعتباری
outlets
U
بازار فروش
domestic market
U
بازار داخلی
sale
U
بازار فروش
marketing
U
بازار یابی
slumps
U
کسادی بازار
slumping
U
کسادی بازار
slumped
U
کسادی بازار
slump
U
کسادی بازار
exchange market
U
بازار اسعار
dead market
U
بازار کم فروش
dead market
U
بازار کساد
foreign market
U
بازار خارج
historical cost
U
قیمت بازار
aggregate market demand
U
تقاضای کل بازار
home market
U
بازار داخلی
financial market
U
بازار مالی
mart
U
بازار مالی
buyer's market
U
بازار خرید
market economies
U
اقتصاد بازار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com