Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
That is what I call a scientist . There is a scientist for you .
U
به این می گویند دانشمند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the story goes
U
گویند
it is said that
U
گویند که
they say
U
گویند
mage
U
دانشمند
oracle
U
دانشمند
oracles
U
دانشمند
sciential
U
دانشمند
learned
U
دانشمند
litterateur
U
دانشمند
scholarly
U
دانشمند
learnted
U
دانشمند
savant
U
دانشمند
pundits
U
دانشمند
pundit
U
دانشمند
scientists
U
دانشمند
sapient
U
دانشمند
scientist
دانشمند
What do the others say?
U
دیگران چه می گویند؟
the report goes
U
چنین گویند
people say
U
مردم می گویند
walking library
U
شخص دانشمند
literator
U
دانشمند نما
pandits
U
دانشمند هندی
morphologist
U
دانشمند مورفولوژی
erudite
U
عالم دانشمند
pandit
U
دانشمند هندی
martyrologist
U
دانشمند تذکره شهدا
selenologist
U
دانشمند ماه شناس
polyhistor
U
دانشمند بزرگ پایه
prosodist
U
دانشمند عروض وبدیع
stratigrapher
U
دانشمند چینه شناس
volcanologist
U
دانشمند اتشفشان شناس
polymath
U
دانشمند همه چیزدان
polymaths
U
دانشمند همه چیزدان
a highly esteemed scientist
U
یک دانشمند بسیار محترم
estate in joint tenancy
U
در CLواگذاری ملکی را به دو یا چندنفر گویند
metonymical
U
دارای صنعتی که انراmetonym گویند
He is said to be very rich .
U
می گویند خیلی پولدار است
metaphysician
U
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
latinist
U
دانشمند در زبان وفرهنگ لاتین
germanist
U
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
everything is good in its season
<proverb>
U
گویند که هرچیز به هنگام خوش است
He is the greatest scientist on earth.
U
بزرگترین دانشمند روی زمین است
cosmologist
U
دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
theologue
U
متخصص الهیات دانشمند علم دین
theolog
U
دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress .
U
ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
the common wealth of massachusette
U
چهار ایالت کنتاکی وماساچوست و ویرجینیا وپنسیلوانیا را گویند
king's evidence
U
گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
end bulb
U
انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
ignores
U
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
alburnum
U
طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
ignore
U
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignoring
U
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignored
U
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
row
U
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
pidgin english
U
انگلیسی دست وپا شکسته وامیختهای که چینی هابدان سخن می گویند
condominiums
U
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominium
U
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
classical economics
U
نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
atlantis
U
جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
unlawful assembly
U
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
most favored nation
U
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
grand larceny
U
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
collapse slump
U
از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
damage feasant
U
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
dying declarations
U
در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
rocketeer
U
هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
IOUs
U
در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
IOU
U
در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
classicists
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
mythologist or ger
U
دانشمند در تاریخ اساطیر اساطیر دان
classicist
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
paradise rug
U
طرح درختی باغ و گل
[در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
ostensible
U
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
pictorial rug
U
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
sickle leaf
U
برگ های داسی شکل
[این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com