Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 243 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
size
U
به اندازه کردن
sizes
U
به اندازه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slice
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
shoot
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
meter
U
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
meter
U
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meters
U
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
meters
U
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
measure
U
اندازه گیری کردن
size
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
sizes
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
burden
U
بار کردن به اندازه فرفیت
burdens
U
بار کردن به اندازه فرفیت
batch
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
margin
U
مشخص کردن اندازه و حاشیه
margins
U
مشخص کردن اندازه و حاشیه
metre
U
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
metre
U
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
metres
U
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
metres
U
اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
bottoming reamer
U
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
gauge=gage
U
اندازه کردن اشل
halving adjustment
U
تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
live up to one's income
U
به اندازه درامد خود خرج کردن
minimise
U
کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
overwind
U
بیش از اندازه کوک کردن زیاد پیچیدن
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
quantize
U
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
stack up
U
جمع کردن اندازه گرفتن
superpurgation
U
بی اندازه ازکار کردن
to a agarment to the body
U
جامهای را اندازه تن کردن
to set a
U
اندازه گرفتن باطل کردن
to set measures to anything
U
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
to take measures
U
اندازه گیری کردن
vary infinitely
U
بی اندازه تغییر کردن
leave (let) well enough alone
<idiom>
U
دل خوش کردن به چیزی که به اندازه کافی خوب است
to fit
U
برازاندن
[اندازه کردن]
جامه
to fit a dress on somebody
U
جامه ای را برای کسی اندازه کردن
to overexert
U
خود را بیش از اندازه خسته کردن
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
Other Matches
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
U
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
equal
U
: هم اندازه
gauge
U
اندازه
equaled
U
: هم اندازه
measurer
U
اندازه
measurement
U
اندازه
equalled
U
: هم اندازه
equaling
U
: هم اندازه
in part
<idiom>
U
تا یک اندازه
rather
U
تا یک اندازه
immeasurable
U
بی اندازه
tract
U
اندازه
metres
U
اندازه
isodiametric
U
هم اندازه
gauged
U
اندازه
gauges
U
اندازه
inordinately
U
بی اندازه
deals
U
اندازه
deal
U
اندازه
indefinite
U
بی اندازه
tracts
U
اندازه
symmetric
U
هم اندازه
soupcon
U
اندازه کم
equalling
U
: هم اندازه
quantum
U
اندازه
what is your size?
U
اندازه
extent
U
اندازه
magnitude
U
اندازه
floor length
U
اندازه کف
To some extent. Within limits.
U
تا اندازه ای
immoderately
U
بی اندازه
degree
U
اندازه
degrees
U
اندازه
fitted
U
اندازه
so far forth
U
تا ان اندازه
in what way
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
bulk
U
اندازه
immense
U
بی اندازه
equals
U
: هم اندازه
immensely
U
بی اندازه
inordinate
U
بی اندازه
how far
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
gauge=gage
U
اندازه
to what extent
<adv.>
U
تا چه اندازه ای
hecatompet
U
[اندازه صد پا]
dimensions
U
اندازه
dimension
U
اندازه
metre
U
اندازه
meter
U
اندازه
isometric
U
هم اندازه
size
U
اندازه
meters
U
اندازه
isometrics
U
هم اندازه
sizes
U
اندازه
to size up
U
اندازه
measurements
U
اندازه
infintesimal
U
بی اندازه
dealt
U
اندازه
screamingly
U
بی اندازه
measure
U
اندازه
beyond measure
U
بی اندازه
what
U
چه اندازه
attack size
U
اندازه تک
gage
U
اندازه نما
meter
U
اندازه گیر
meters
U
اندازه گیر
full scale
U
اندازه طبیعی
measure
U
اندازه گرفتن
design size
U
اندازه نامی
as much as never before
<adv.>
U
به اندازه بی سابقه
design size
U
اندازه طرح
scale of project
U
اندازه طرح
rates
U
اندازه نسبت
scale factor
U
ضریب اندازه
fractional size
U
اندازه کسری
much as
U
بهر اندازه که
salinity
U
اندازه شوری
weight and measures
U
سنگ و اندازه
to some extent
U
تا اندازه ایی
mensuration
U
اندازه گیری
gauge cock
U
اندازه نما
oversize
U
اندازه بزرگ
oversize
U
برزگ اندازه
oversize
U
بزرگتر از اندازه
measurment
U
سنجش اندازه
size constancy
U
ثبات اندازه
size control
U
کنترل اندازه
size effect
U
تاثیر اندازه
module
U
اندازه گیری
gauger
U
اندازه گیر
middle sized
U
میان اندازه
metering
U
اندازه گیری
cut to size
U
به اندازه بریدن
formats
U
اندازه شکل
format
U
اندازه شکل
gage=gauge
U
پیمانه اندازه
gaging
U
اندازه گیری
water gauge
U
اندازه اب نما
measurment
U
اندازه گیری
outsize
U
اندازه غیرمعمولی
cubic measure
U
اندازه فضایی
minimum size
U
اندازه حداقل
volumetric measure
U
اندازه حجمی
critical magnitude
U
اندازه بحرانی
measure
U
اندازه داشتن
momentum
U
اندازه حرکت
installation dimension
U
اندازه نصب
fit
U
اندازه بودن
protective measure
U
اندازه حفافتی
speed
U
اندازه سرعت
life-size
U
اندازه واقعی
speeding
U
اندازه سرعت
life size
U
اندازه واقعی
dimensions
U
اندازه گرفتن
speeds
U
اندازه سرعت
screen size
U
اندازه صفحه
over size
U
بزرگتر از اندازه
dimensioning
U
اندازه گذاری
mounting dimension
U
اندازه نصب
limit
U
اندازه وسعت
dimension
U
اندازه گیری
dimensions
U
اندازه گیری
partially true
U
تا یک اندازه راست
infinitesimal
U
بی اندازه خرد
effective size of grain
U
اندازه موثرذرات
preventive measure
U
اندازه حفافتی
atomic size
U
اندازه اتمی
effective size
U
اندازه موثر
atomic size
U
اندازه اتم
pro tan to
U
تا این اندازه
parameters
U
شرح اندازه
fittest
U
اندازه بودن
fits
U
اندازه بودن
parameter
U
شرح اندازه
dimensional stability
U
ثبات اندازه
fitted
U
هم اندازه شده
size
U
اندازه بعدساختمان
mete
U
:اندازه گرفتن
file size
U
اندازه فایل
fit size
U
اندازه مناسب
fitting allowance
U
کاملا" اندازه
nuclear size
U
اندازه هسته
nominal size
U
اندازه نامی
diamensionless
U
بدون اندازه
as well
U
بهمان اندازه
rate
U
اندازه نسبت
nominal size
U
اندازه اسمی
without limit
U
بی حد بی اندازه نامحدود
wire guage
U
اندازه سیم
of an out size
U
بیرون از اندازه
mediocrity
U
اندازه متوسط
out of proportion
U
خارج از اندازه
dimensional error
U
خطای اندازه
dimensional change
U
تغییر اندازه
long measure
U
اندازه درازا
basic size
U
اندازه اصلی
dimensional accuracy
U
دقت اندازه
ample
U
بیش از اندازه
dimension
U
اندازه گرفتن
remedial measure
U
اندازه کمکی
dimension sketch
U
طرح اندازه
dimension diagram
U
رسم اندازه
basic size
U
اندازه اولیه
sizes
U
اندازه بعدساختمان
partly
U
تایک اندازه
neat size
U
اندازه خالص
stand measure
U
اندازه قانونی
gauge
U
اندازه گیر
type size
U
اندازه حروف
same
U
بهمان اندازه
liner momentum
U
اندازه حرکت
measurements
U
اندازه گیری
circular measure
U
اندازه قوس
circular measure
U
اندازه کمان
chordal measure
U
اندازه وتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com