Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
expectant of
U
به امید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
trust
U
امید
trusted
U
امید
trusts
U
امید
desperate
U
بی امید
hope
U
امید
hoped
U
امید
hopes
U
امید
hoping
U
امید
expectancy
U
امید توقع
promising
U
امید بخش
wet blanket
U
نا امید کردن
wet blankets
U
نا امید کردن
disappoint
U
نا امید کردن
disappoints
U
نا امید کردن
respire
U
امید تازه پیدا کردن
respired
U
امید تازه پیدا کردن
respires
U
امید تازه پیدا کردن
respiring
U
امید تازه پیدا کردن
expectation
U
امید
expectation
U
مقدار امید ریاضی
expectations
U
امید
expectations
U
مقدار امید ریاضی
life expectancies
U
امید به زندگی
life expectancies
U
امید زندگی
life expectancy
U
امید به زندگی
life expectancy
U
امید زندگی
amide
U
امید
bereft of hope
U
نا امید
esperance
U
امید
expectance
U
امید توقع
expected value
U
مقدار امید ریاضی
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
gray
U
نا امید بد بخت
if things shape well
U
مایه امید واری بودن
it promisews to be easy
U
امید میرود اسان باشد
lay one's hopes on
U
امید بستن به
mathematical expectation
U
امید ریاضی
polyamide
U
پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
prospect of success
U
چشم داشت یا امید کامیابی
to build one's hope upon
U
امید خودراروی 0000قراردادن
to dash one's hopes
U
امید کسی را نا امید کردن
to indulge a hope
U
امید پروردن
to inspire a personwith hopes
U
روح امید در کسی دمیدن
to lay down ones hopes
U
از چیزی امید بریدن یا دست کشیدن
to r. one's hops in a person
U
امید به کسی بستن
towardly
U
امید بخش مطلوب
unpromising
U
بدون امید
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
groupie
U
دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupies
U
دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
silver lining
U
روزنهی امید
In the hope of. Hopingg that . . . .
U
به امید …
See you again . So long.
U
به امید دیدار
To set ones hopes on something.
U
امید خودرا به چیزی بستن
There is little hope
U
امید چندانی نمی رود (نیست )
To give up hope
[abandon hope]
قطع امید کردن
Something wI'll turn up .
U
خدا بزرگ است ( نباید ما یوس ونا امید شد )
To give up in despaer . To lose hope .
U
قطع امید کردن
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .
U
امید وارم نظرتان را تأمین کند
hope against hope
<idiom>
در نومیدی بسی امید است
scratch one's back
<idiom>
U
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
turn over
<idiom>
U
نا امید وافسرده شدن
While there is life there is hope .
<proverb>
U
تا زندگى هست امید هست.
rosy
<adj.>
U
امید بخش
[نوید دهنده]
a rosy future
U
آینده امید بخشی
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
let someone down
U
نا امید کردن
ray of hope
U
روزنه امید
to cherish the hope that ...
U
امید بپرورند که ...
hope
[for something]
U
امید
[برای چیزیی]
prospect
[of something]
U
امید موفقیت
[در چیزی]
drastic times call for drastic measures
<idiom>
U
[زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com