Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
under my hand and seal
U
به امضا و مهر من
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subscribe
U
امضا کردن پای سند
subscribed
U
امضا کردن پای سند
subscribes
U
امضا کردن پای سند
subscribing
U
امضا کردن پای سند
hand
U
امضا
handing
U
امضا
signature
U
امضا
signatures
U
امضا
execution
U
امضا
forgeries
U
جعل امضا
forgery
U
جعل امضا
endorse
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsed
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorses
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsing
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsement
U
امضا
endorsements
U
امضا
signatories
U
امضا کننده
signatories
U
صاحب امضا
signatory
U
امضا کننده
signatory
U
صاحب امضا
signed
U
امضا شده
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
attestation clause
U
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
cheque to a person's order
U
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
cosignatory
U
شریک در امضا
cosignatory
U
هم امضا
forging signatures
U
امضا سازی
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
i,the under signed
U
اینجانب امضا کننده زیر
iŠthe undersigned
U
اینجانب امضا کننده زیر
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
pay to self
U
به امضا کننده بپردازید
porotocol of signature
U
مقاوله نامه امضا
put one's signature to
U
امضا کردن
sans recours
U
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
sign manual
U
امضا پادشاه
syngraph
U
سندی که به مهر و امضا کلیه
to have signed
U
به امضا رساندن
to make one's mark
U
مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
toa one's signature to
U
امضا کردن
under signed
U
امضا کننده زیر
we the under signed
U
امضا کنندگان زیر
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
to sign up
U
قراردادی را امضا کردن
[اسم نویسی کردن]
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
U
امضا یادگاری
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com