English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skimeister U بهترین اسکی باز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brand leader U بهترین علامت تجاری بهترین مارک
surfboard U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
surfboards U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark U پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
skis U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skied U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger U اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
ski U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
diagonal U اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
foremost U بهترین
gilt edge U بهترین
of the first water U بهترین
gilt-edged U بهترین
tiptop U بهترین
first class U بهترین
the best of all U بهترین
gilt edged U بهترین
best U بهترین
prides U بهترین
priding U بهترین
pride U بهترین
prided U بهترین
optimum U بهترین امکان
top-notch <idiom> U عالی ،بهترین
quality U بهترین کیفیت
In the best possible manner. U به بهترین وجه
qualities U بهترین کیفیت
best U به بهترین وجه
best efforts U بهترین مساعی
best U بهترین کار
prime U کمال بهترین قسمت
naps U بهترین شرکت کننده
lion share U بزرگترین یا بهترین بخش
best move U بهترین حرکت شطرنج
primed U کمال بهترین قسمت
primes U کمال بهترین قسمت
back on one's feet <idiom> U به بهترین سلامتی رسیدن
dressed to kill <idiom> U بهترین لباس را پوشیدن
nap U بهترین شرکت کننده
napped U بهترین شرکت کننده
napping U بهترین شرکت کننده
(live off the) fat of the land <idiom> U بهترین از هرچیز را داشتند
designated tournament U مسابقه بهترین بازیگران
classics U مطابق بهترین نمونه
first-class U درخورمردم طبقه یک بهترین
classic U مطابق بهترین نمونه
tip top U بهترین اعلی درجه
second best theory U نظریه بهترین دوم
beluga U نام بهترین نوع خاویار
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
best governed country U کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
dress up <idiom> U بهترین لباس خود را پوشیدن
The best advice is, not to give any <idiom> U بهترین اندرز ندادن آن است
You are counted among my best friends. U شما را از بهترین دوستانم می شمارم
flight U بهترین نتیجه دور مقدماتی
History is the best testimony. U تاریخ بهترین شاهد است
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
the best thatone can do U بهترین کاری که میتوان کرد
golden shoe U بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
the best game out U بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
ground badge U علامت بهترین درجه دار یاسرباز
I wish you the best of luck. U بهترین موفقیتها رابرایتان آرزومی کنم
make the best of <idiom> U دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
optima legum ilerpres est consuetudo U عرف و عادت بهترین تفسیرقانونی است
i had best to leaveit U بهترین کاران است که ان راول کنیم
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
heisman trophy U جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
least cost design U بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
to make the most of U به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
record prices U بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
Hunger is the best sauce. <proverb> U گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است. [ضرب المثل ]
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
skis U اسکی
ski U اسکی
ascii U اسکی
skied U اسکی
piste U پیست اسکی
skis U چوب اسکی
tipping U نوعی اسکی
skied U چوب اسکی
ski boot U کفس اسکی
ski U چوب اسکی
bindings U فیکساتور اسکی
binding U فیکساتور اسکی
ski pole U چوبدست اسکی
langlauf U اسکی صحرانوردی
cross county U اسکی صحرانوردی
touring ski U اسکی تورینگ
skiier U اسکی باز
ascii file U فایل اسکی
ascii code U رمز اسکی
aquaplaning U اسکی روی اب
ski tow U تله اسکی
ski boot U چکمه اسکی
ski suit U لباس اسکی
hydro ski U اسکی روی اب
hydro ski U اسکی ابی
airplane turn U اسکی کوهی
ski lifts U تله اسکی
ski lift U تله اسکی
waxes U واکس اسکی
ski jump U پرش با اسکی
skier U اسکی باز
ice-skate U اسکی روی یخ
ice skate U اسکی روی یخ
tip U نوعی اسکی
ice-skates U اسکی روی یخ
downhill U اسکی سرعت
uphill U اسکی سرعت
wax U واکس اسکی
turtlenecks U یقه اسکی
waxed U واکس اسکی
skiers U اسکی باز
ski jumps U پرش با اسکی
water ski U اسکی ابی
skiing U ورزش اسکی
water-ski U اسکی ابی
turtleneck U یقه اسکی
water-skied U اسکی ابی
water-skis U اسکی ابی
skiing U اسکی بازی
tilt and swivel U که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
ski world cup U جام جهانی اسکی
ski tourer U اسکی باز تفریحی
skiable U مناسب برای اسکی
ski pole U چوب اسکی بازی
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
single pole U چوبدستی تکی اسکی
shovelled U لبه منحنی اسکی
klister U واکس مخصوص کف اسکی
shovel U لبه منحنی اسکی
langlauf U مسابقه اسکی میدانی
shoveled U لبه منحنی اسکی
shovels U لبه منحنی اسکی
shovelling U لبه منحنی اسکی
miniski U نوعی اسکی کوتاه
shoveling U لبه منحنی اسکی
slide slip U سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
binder U نوعی واکس اسکی
water-skis U چوب اسکی روی اب
water-skied U چوب اسکی روی اب
water-ski U چوب اسکی روی اب
water ski U چوب اسکی روی اب
water-skiing U اسکی بازی روی اب
water skiing U اسکی بازی روی اب
binders U نوعی واکس اسکی
ice skate U روی یخ اسکی کردن
ice-skate U روی یخ اسکی کردن
snow boot U پوتین برف یا اسکی
freestyle U مسابقههای اسکی ازاد
surfboarder U اسکی باز روی اب
unweight U کاستن فشار اسکی
usascii code U رمز اسکی امریکایی
water skier U اسکی باز روی اب
figure ski طرح چوب اسکی
ice-skates U روی یخ اسکی کردن
grass skiing U اسکی روی چمن
gate U دروازه شروع اسکی
aquaplane U تخته اسکی روی اب
ascii character set U مجموعه کاراکترهای اسکی
cambers U انحنای جلوی اسکی
camber U انحنای جلوی اسکی
ascii sort order U نظم ترتیبی اسکی
tails U قسمت عقب اسکی
tailed U قسمت عقب اسکی
tail U قسمت عقب اسکی
biathlon U اسکی صحرانوردی با اسلحه
ski U اسکی بازی کردن
gates U دروازه شروع اسکی
axe U اسکی برروی موج
skis U اسکی بازی کردن
balaclava U نوعی کلاه اسکی
balaclavas U نوعی کلاه اسکی
baskets U حلقه یا گل چوبدست اسکی
basket U حلقه یا گل چوبدست اسکی
skied U اسکی بازی کردن
axed U اسکی برروی موج
axing U اسکی برروی موج
fin U پرک وصل به عقب اسکی
skibob U لوژ با دو اسکی کوتاه بغل هم
slalom ski U چوب مخصوص اسکی روی اب
snow farming U اماده کردن پیست اسکی
slalom U مسابقه سرعت اسکی بازی
soleplate U صفحه زیر کفش اسکی
stem turn U چرخش خارجی اسکی باز
slaloms U مسابقه سرعت اسکی بازی
alpine U اسکی کردن در سراشیبی کوه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com