English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
meliorism U بهبود طلبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
secessionism U تجزیه طلبی
defiance U مبارزه طلبی
reformism U اصلاح طلبی
authoritarianism U قدرت طلبی
expansionism U توسعه طلبی
militancy U نزاع طلبی
monopolization U انحصار طلبی
pacifism U صلح طلبی
ambitions U جاه طلبی
royalism U سلطنت طلبی
monarchical U سلطنت طلبی
opportunism U فرصت طلبی
expansionist U توسعه طلبی
ambition U جاه طلبی
nomadism U اوارگی طلبی
bellicosity U جنگ طلبی
poriomania U اوارگی طلبی
combativeness U مبارزه طلبی
contentiousness U نزاع طلبی
monopolism U انحصار طلبی
isolationism U انزوا طلبی
abasement U خواری طلبی
indolence U راحت طلبی
alarmism U اشوب طلبی
ambitiousness U جاه طلبی
expandsionism U توسعه طلبی
pacifism U ارامش طلبی صلحجویی
pacificism U ارامش طلبی صلحجویی
gage U مبارزه طلبی گروگذاشتن
hedonism U مکتب رفاه طلبی
Unbounded ambition. U جاه طلبی بی حد واندازه
adventurously U باجرات مخاطره طلبی
anarchism U هرج و مرج طلبی
feminism U برابری طلبی زنان
reformism U تجدید نظر طلبی
quarrelsomeness U نزاع طلبی جنگجوئی
separatism U تفکیک تجزیه طلبی
agoraphobia U مرض انزوا طلبی
He is a man of leisure. U مردراحت طلبی است
revisionism U تجدید نظر طلبی
anarchistic U وابسته به هرج و مرج طلبی
quarelsomeness U نزاع طلبی فتنه جوئی
bad dept U طلبی که امکان وصول ان کم باشد
power politics U سیاست جبر زور طلبی
secession U تجزیه طلبی انشعاب حزبی
He is an opportunist. U آدم فرصت طلبی است
he fell a v to his ambition U قربانی جاه طلبی خودشد
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
recovery U بهبود
progression U بهبود
advance U بهبود
mending U بهبود
recovery upturn U بهبود
progress U بهبود
improvement U بهبود
recoveries U بهبود
advances U بهبود ها
proceedings U بهبود ها
remission U بهبود
revival U بهبود
revivals U بهبود
improvement U بهبود
improvements U بهبود
improvable U بهبود پذیر
pick up health U بهبود یافتن
meliorate U بهبود یافتن
meliorist U بهبود گرای
look oneself again U بهبود یافتن
It'll be OK. <idiom> U بهبود میابد!
to restorative to health U بهبود دادن
restore to health U بهبود دادن
pull through <idiom> U بهبود یافتن
tempering quality U قابلیت بهبود
recovery time U زمان بهبود
up and about <idiom> بهبود یافتن
quick recovery U بهبود سریع
to look oneself again U بهبود یافتن
improvability U بهبود پذیری
tempered U حالت بهبود
tempers U حالت بهبود
ameliorative U بهبود یابنده
improvements U بهبود دادن
modifying U بهبود دادن
upgraded U بهبود امکانات
modify U بهبود دادن
betterment U اصلاح بهبود
modifies U بهبود دادن
upgrading U بهبود امکانات
temper U حالت بهبود
upgrade U بهبود امکانات
improvement U بهبود دادن
upgrades U بهبود امکانات
ameliorator U بهبود دهنده
recoverable error U خطای قابل بهبود
spontaneous remission U بهبود خود به خودی
spontaneous recovery U بهبود خود به خودی
recovers U بهبود یافتن بازیابی
improvised U بهبود سازی شده
recuperation U بهبود جبران خسارت
recover U بهبود یافتن بازیابی
welfare state U دولت بهبود بخش
recovering U بهبود یافتن بازیابی
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
uprating U بهبود میزان کارائی [مهندسی]
To recover. To get well. U خوب شدن ( بهبود یا فتن )
digital darkroom U برنامهای برای بهبود تصویر
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
imperialism U استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
to mend matters U کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
shadow RAM U روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
retrofit U بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
ActiveX U که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
dead U دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
extends U خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
prototype U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
extending U خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend U خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
prototypes U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
normal U روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
EIDE U مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
fields U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
field U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
multimedia U قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
Perl U برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
backlight U چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
MMX U قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
practical extraction and report language U برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
processor U پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com