Perdic | بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mobile equipment pool U	بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sadiron U	اتوی دارای دونوک تیز ودسته متحرک
	special weapons U	جنگ افزارهای ویژه
	idiosyncrasies U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	idiosyncrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
	penholder U	جاقلمی ودسته قلم
	He doesnt belong to our set (clique). U	دردار ودسته مانیست
	partizan U	شمشیر پهن ودسته بلند
	synergism U	کار توام ودسته جمعی
	partisan U	شمشیر پهن ودسته بلند
	partisans U	شمشیر پهن ودسته بلند
	to chop out U	درسطح پدیدارشدن
	companies U	گروهان
	company U	گروهان
	seabee U	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
	cylix U	ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
	service company U	گروهان خدمات
	company commander U	فرمانده گروهان
	headquarters company U	گروهان قرارگاه
	orderly room U	دفتر گروهان
	separate company U	گروهان مستقل
	company grade U	در رده گروهان
	headquarters company U	گروهان ارکان
	to watch for certain symptoms U	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
	outcrop U	فهور چینه درسطح زمین
	wells U	درسطح امدن وجاری شدن
	sophisticated U	مشگل وپیچیده درسطح بالا
	outcrops U	فهور چینه درسطح زمین
	well U	درسطح امدن وجاری شدن
	special interest groups U	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
	team U	گروهان تقویت شده
	teams U	گروهان تقویت شده
	surface dive U	غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
	epicentres U	نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
	epicentre U	نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
	oogamous U	دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
	specialities U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	speciality U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	specialty U	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
	companies U	گروهان همراه کسی رفتن
	company U	گروهان همراه کسی رفتن
	collage U	اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
	geodesical U	وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
	geodetic U	وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
	collages U	اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
	conventional U	جنگ افزارهای معمولی
	business software U	نرم افزارهای تجاری
	operating slide U	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
	terminal service company U	گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
	battle group U	واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
	company grade U	پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
	pteropod U	نرم تنان شکم پای شناور درسطح دریا
	idiocrasy U	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
	supporting weapons U	جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
	menu driven software U	نرم افزارهای فهرست گرا
	controlled effects U	جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
	borland international U	یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
	multi platform U	که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
	flad suppression U	تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
	air defense weapon control case U	روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	wells U	در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
	advanced U	که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
	well U	در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
	platform U	نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
	platforms U	نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
	mouses U	خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
	mouse U	خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
	construction batalion U	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
	praetorial U	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
	sna U	روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
	combat team U	گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
	radius of integration U	شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
	acrobats U	که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
	acrobat U	که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
	laitance U	حبابی که پس از بتن ریزی درسطح بتن فاهر میشود وباعث متخلخل شدن سطح بتن میگردد
	century U	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
	centuries U	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
	systems network architecture U	روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	battalion U	گردان
	battalions U	گردان
	levogyrous U	چپ گردان
	versatile U	گردان
	levorotatory U	چپ گردان
	turnstiles U	گردان در
	winch U	گردان
	turnstile U	گردان در
	ramblers U	سر گردان
	doubled edge U	لب گردان
	winching U	گردان
	winches U	گردان
	rotary U	گردان
	pivoting U	گردان
	swing door U	در گردان
	swing doors U	در گردان
	revolving U	گردان
	swing bridge U	پل گردان
	rambler U	سر گردان
	sq U	گردان
	winched U	گردان
	rotary wing U	بال گردان
	tape drives U	نوار گردان
	rotary type regulator U	رگولاتورنوع گردان
	slewing crane U	جراثقال گردان
	separate battalion U	گردان مستقل
	selector switch U	کلید گردان
	manipulator U	تعزیه گردان
	smoke jack U	سیخ گردان
	rotating field U	میدان گردان
	tape drive U	نوار گردان
	vent wing U	پنجره گردان
	variable capacitor U	خازن گردان
	sunshades U	افتاب گردان
	sunshade U	افتاب گردان
	sunflowers U	گل افتاب گردان
	sunflower U	گل افتاب گردان
	star handle U	دستگیره گردان
	swing bucket U	جراثقال گردان
	swing gates U	دریچههای گردان
	swinging derrick U	دریک گردان
	swivel block U	قرقره گردان
	swivel joint U	مفصل گردان
	swivel knee U	زانویی گردان
	swivel vise U	گیره گردان
	turnsole U	گل افتاب گردان
	turnable foot bridge U	پل پیاده رو گردان
	visard U	افتاب گردان
	visorless U	بی افتاب گردان
	swivels U	حلقه گردان
	swivelled U	حلقه گردان
	swivel U	مفصل گردان
	quizmasters U	آزمون گردان
	swivel U	حلقه گردان
	quizmasters U	آزمونچه گردان
	quizmaster U	آزمون گردان
	quizmaster U	آزمونچه گردان
	psychedelic U	روان گردان
	treadmills U	نوار گردان
	treadmill U	نوار گردان
	daisy U	گل افتاب گردان
	daisies U	گل افتاب گردان
	vizor U	افتاب گردان
	swivels U	مفصل گردان
	merry go round U	چرخ گردان
	knobs U	تکمه گردان
	swivelled U	مفصل گردان
	spindles U	میله گردان
	spindle U	میله گردان
	centrosphere U	گردان سپهر
	circulation pump U	پمپ گردان
	propeller fan U	پروانه گردان
	revolving crane U	جرثقیل گردان
	selector U	کلید گردان
	roll over credit U	اعتبار گردان
	rotary kiln U	کوره گردان
	barysphere U	گردان سپهر
	battalion commander U	فرمانده گردان
	revolving kiln U	کوره گردان
	revolving fund U	تنخواه گردان
	selectors U	کلید گردان
	cylinderical rotary valve U	شیر گردان
	dextrogyrous U	راست گردان
	helianthus U	گل افتاب گردان
	moving magnet U	اهنربای گردان
	imprest U	تنخواه گردان
	moving coil U	قاب گردان
	flexible drive tool U	ابزار گردان
	dextrorotatory U	راست گردان
	portable pump U	پمپ گردان
	engineer battalion U	گردان مهندسی
	engineer battalion U	گردان مهندس
	portable lamp U	چراغ گردان
	ervolving credit U	اعتبار گردان
	pivoting window U	پنجره گردان
	pivoted lever U	اهرم گردان
	working capital U	تنخواه گردان
	rotary table U	میز گردان
	pivot U	پاشنه گردان
	pivoted U	پاشنه گردان
	pivots U	پاشنه گردان
	rotors U	چرخ گردان
	revolving credit U	اعتبار گردان
	turret U	برج گردان
	rotor U	چرخ گردان
	rotary drum U	طبلک گردان
	He turned away from his wife . U	از همسرش رو گردان شد
	rotary furnace U	کوره گردان
	knob U	تکمه گردان
	rotary klin U	کوره گردان
	rotary pump U	پمپ گردان
	rotary selector U	سلکتور گردان
	rotary shear U	قیچی گردان
	rotary switch U	کلید گردان
	turrets U	برج گردان
	rotary current U	جریان گردان
	rotary crane U	جراثقال گردان
	rotary converter U	تبدیل گر گردان
	rotary beam antenna U	انتن گردان
	rotary discharger U	تخلیه گر گردان
	visors U	افتاب گردان