English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gasoline gels U بنزین تغلیظ شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
napalm U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
Other Matches
gasoline U سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
doping U تغلیظ
condensation U تغلیظ
condensing U تغلیظ کردن
condenser U تغلیظ کننده
unthickened U تغلیظ نشده
condenses U تغلیظ کردن
condense U تغلیظ کردن
condensed U تغلیظ شده
concentrating U تمرکز دادن تغلیظ
gasoline gels U سوخت تغلیظ شده
peptized fuel U سوخت تغلیظ شده
concentrates U تمرکز دادن تغلیظ
thickened fuel U سوخت تغلیظ شده
concentrate U تمرکز دادن تغلیظ
deconcentrate U از حالت تغلیظ خارج کردن
concenter U تمرکز دادن تغلیظ کردن
maple syrup U شربتی که از تغلیظ انواع افراتهیه میشود
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
dopant U مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
polyester U نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
motor sprit U بنزین
gasoline U بنزین
benzine U بنزین
benzole U بنزین
fuels U بنزین
petrol U بنزین
fuelling U بنزین
fuelled U بنزین
fueled U بنزین
fuel U بنزین
gas U بنزین
gases U بنزین
gasses U بنزین
gassed U بنزین
gasolene U بنزین
storm bird U بنزین
gas storage U مخزن بنزین
petrol pump U تلمبه بنزین
petrol pump U پمپ بنزین
gas pump U تلمبه بنزین
gasoline dump U باک بنزین
gas tank U پودر بنزین
gasoline consumption U مصرف بنزین
gasoline barrel U بشکه بنزین
gasoline drum U بشکه بنزین
gas tank U بخار بنزین
gasoline can U قوطی بنزین
petrol tank U مخزن بنزین
gas recovery U بازیابی بنزین
gasoline electric U بنزین الکتریکی
petrol can U باک بنزین
phenyl U اصل بنزین
petrol pipe U لوله بنزین
petrol filter U صافی بنزین
Premium gas U بنزین سوپر
naphtha U بنزین سنگین
light gasolin U بنزین سبک
petrol container U فرف بنزین
premium grade petrol U بنزین سوپر
high grade petrol U بنزین سوپر
gasolinic U وابسته به بنزین
gas pump U پمپ بنزین
filling station U پمپ بنزین
gassed U بنزین گازمعده
fuel filter U صافی بنزین
gasses U بنزین گازمعده
aviation gasoline U بنزین هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
filling stations U پمپ بنزین
gas station U پمپ بنزین
fuel pump U پمپ بنزین
gas stations U پمپ بنزین
gas inlet valve needle U ژیگلور بنزین
gas level U سطح بنزین
gas injection U تزریق بنزین
gas U بنزین گازمعده
gases U بنزین گازمعده
gas injection U پاشش بنزین
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
petrol U بنزین گیری کردن
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
storm bird U بنزین ریختن ماشین
unleaded petrol U بنزین بدون سرب
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
gasholder U محل نگهداری بنزین
gasoline brick U بنزین بااکتان بالا
gasoline brick U بنزین خوش سوز
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
gas form natrural gas U بنزین از گاز طبیعی
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
gas synthesis U ترکیب مصنوعی بنزین
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
gasholders U محل نگهداری بنزین
gaduate U درجه بندی کردن تغلیظ کردن
gas saving U صرفه جویی در مصرف بنزین
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
Where is the neareset petrol station? U نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
benzoline U بنزین خام یاپالوده نشده
mpg U مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
class iii supplies U اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
gas level gauge U دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
The gas station is nearby . U پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
They were falling over one another to get petrol(gasoline). U برای خرید بنزین سرودست می شکستند
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
throttling U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
Gasoline is volatile . U بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
throttles U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
incondensable U خلاصه نشدنی تغلیظ نشدنی
condensate U تغلیظ شده منقبض شده
contraband of war U قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
benzene U هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
gummed U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com