English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
way port U بندر سر راه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
jetties U اسکله بندر
jetties U موج شکن بندر
jetty U اسکله بندر
jetty U موج شکن بندر
bar U پیش بندر
bars U پیش بندر
free port U بندر ازاد
free ports U بندر ازاد
seaport U بندر
seaport U بندر دریایی
seaport U دریا بندر
seaports U بندر
seaports U بندر دریایی
seaports U دریا بندر
embargo U توقیف کشتی در بندر
embargoes U توقیف کشتی در بندر
transient U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
port U بندر
port U بندر ورودی
port U بندر گاه
longshoreman U باربرلنگرگاه بندر
longshoremen U باربرلنگرگاه بندر
port of call U بندر لنگراندازی
port of call U بندر توقف
ports of call U بندر لنگراندازی
ports of call U بندر توقف
wayside U بندر
harbored U بندر
harboring U بندر
harbors U بندر
harbour U بندر
harboured U بندر
harbouring U بندر
harbours U بندر
afloat support U لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
aport U روبه بندر
aport U بسوی بندر
bender gestalt test U ازمون طرحهای بندر
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
cabotage U کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
cabotage U کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
captain of the port U افسر انتظامات بندر
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
cril U سد بندر
cril U مانع دهانه بندر
destination port U بندر مقصد
destination port U بندر تحویل کالا
entry plan U طرح ورود به بندر
ex quay U تحویل در بندر مقصد
fast cruise U ازمایش سریع ناو در بندر
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
harbor control tower U برج مراقبت بندر
harbor master U رئیس بندر
harbor master U راهنمای بندر
harbour dues U حقوق بندر
harbour master U رئیس بندر
harbour master U متصدی بندر
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
harbourage U پهلو گرفتن در بندر
harbourless U بی بندر
inner harbor U بندر داخلی
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
lay an embargo on U در بندر توقیف کردن
lay day U روز معطلی در بندر
main port U بندر اصلی
malaga U بندر مالاگا
minor port U بندر کوچک
named port of destination U بندر مقصد مشخص
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
naval port U بندر دریایی
on berth U در داخل بندر
out bound U عازم بیرون رفتن از بندر
out port U بندر دور از مقصد
outer harbor U پیش بندر
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
port of destination U بندر مقصد
port of embarkation U بندر عزیمت
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
port of entry U بندر مقصد
port watch U نگهبان بندر
port watch U پست نگهبانی بندر
portcall U زمان رسیدن وسایل به بندر
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
portmark U علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
put into port U وارد بندر شدن
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
registered port U بندر مشخص
roustabout U کارگر اسکله یا بندر گاه
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
secondary port U بندر فرعی
terminal port U بندر مقصد
Other Matches
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
Yangon U بندر یانگون
Tel Aviv U بندر تلآویو
Sydney U بندر سیدنی
Plymouth U بندر پلیموت
Douala U بندر دوالا
treaty port U بندر پیمانی
wharfmaster U رئیس بندر
Abidjan U بندر ابیجان
Calcutta U بندر کلکته
Bissau U بندر بیسائو
Cape Town U بندر کیپ تاون
Georgetown U بندر جرج تاون
George Town U بندر جرج تاون
to lay one on a ship U کشتی را در بندر توقیف کردن
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
water bailiffs U مامور تفتیش کشتیها در بندر
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com